در قانون اساسی به صراحت دولت موظف به ارائه ی آموزش و پرورش رایگان به تمام اقشار جامعه می باشد ؛ مگر می شود این صراحت را نادیده گرفت ؟
نتیجه ی بانک داری خصوصی گسترده را می بینیم .آن زمان همه در مقابل این تصمیم نظام ساکت ماندند و یا تایید کردند .الان با انبوهی از بانک های خصوصی و صندوق های شبه بانک که به جز اختلال در سیستم پولی کشور عملا تاثیر دیگری در اقتصاد نداشته اند مواجه ایم .
مزه ی دانشگاه های خصوصی را هم چشیده ایم .در دهه های قبل دانشگاه آزاد ایجاد شد و در دهه ی گذشته نیز دانشگا ه های علمی کاربردی و غیر انتفاعی ایجاد و گسترش یافت .
آیا نتیجه ای جز تولید مدرک و میلیون ها فارغ التحصیل بیکار داشته اند ؟
آیا به رشد علم و عالم کمک کرده اند ؟ جز اینکه پولی گرفته اند و مثلا فارغ التحصیلانی را روانه ی جامعه کرده اند کاری کرده اند ؟ هرچند دانشگاه آزاد می توانست به صورت محدود و با کیفیت به رشد علم کمک و پرورش متخصص کمک کند ولی وقتی گسترش یافت و به یک بنگاه اقتصادی تبدیل شد و از اهداف علمی خود دور ماند .دانشگاه های پولی جدید هم که در رقابت با دانشگاه آزاد به وجود آمدند کار را بدتر کردند !
حال برگردیم به آموزش و پرورش...
با وجود حدود یک ملیون معلم و کارمند رسمی و بیش از صد هزار مدرسه دولتی آیا می شود به آسانی بحث خصوصی سازی را مطرح کرد ؟ آیا کیفیت آموزشی و پرورشی همین مدارس محدود خصوصی از مدارس دولتی خیلی بالاتر است که بخواهیم دولتی ها را نیز به نوعی خصوصی کنیم؟
الان در هر شهری تعدادی مدرسه ی غیر دولتی وجود دارد (بیش از ده درصد از جمعیت دانش آموزی ) .باید به همین ها بسنده شود و اگر قرار است مدرسه ی جدیدی مجوز بگیرد با وسواس و سخت گیری زیاد آن هم بسیار محدود و حساب شده باشد. باید با نظارت سخت گیرانه ی آموزش و پرورش بر مدارس دولتی و غیر دولتی مواظب بود تا از اهداف آموزشی و پرورشی٬دور نشوند .
اگر کسی می خواهد پولش را در راه توسعه علم و دانش مملکت سرمایه گذاری کند محدودیتی وجود ندارد و باید استقبال کرد ولی زیر نظر دولت و با نظارت دقیق و آن هم محدود .
دولت موظف است که امکانات برای مدارس دولتی را به نحو احسنت تامین کند ، اگر دولت این کار را نمی کند راه حل آن خصوصی سازی آموزش و پرورش نیست . یک میلیون کارمند استخدام آموزش و پرورش هستند .به گفته ی وزیر قبلی بیش از صد هزار نفر نیروی مازاد وجود دارد .
سوال اینجاست با گسترش خصوصی سازی تکلیف این همه معلم چه می شود ؟ به هر حال مدرسه ی خصوصی معلمش را به سلیقه ی خودش انتخاب و تامین می کند .برخی بر این نظرند که دولت مدارس را به بخش خصوصی اجاره دهد و سرانه دانش آموزان که در مدرسه ی دولتی صرف می شود را به آن مدارس بدهند ، در عوض آن ها شهریه ی کمتری از دانش اموزانشان بگیرند و خودشان اداره مدرسه را به دست گیرند .
حال اگر دولت بیاید به برخی مدارس خصوصی و اجاره داده شده سرانه ی دانش آموزان را بپردازد و آن مدارس موظف شوند دانش آموزان را با شهریه ی پایین بپذیرند جمعیت دانش اموزی مدارس دولتی پایین می آید و معلمان مازاد بیشتر نیز خواهند شد .(با توجه به روند جذب و بازنشستگی نیروها درآموزش و پرورش سالانه حدود پانزده هزار نیروی آموزش و پرورش کمتر می شود یعنی حدود دو دهه طول می کشد تا تعدیل نیرو صورت گیرد) از طرفی دولت باید حقوق معلمان رسمی را بدهد ، از طرف دیگر به مدارس خصوصی هزینه های جدا بپردازد .این روش ها راه گسترش فساد مالی را نیز بیشتر می کند.
در هر حال خصوصی شدن آموزش و پرورش از این مقدار که هست بیشتر نباید بشود.دولت به جای گسترش برخی روش ها مثل خرید خدمات آموزشی و اجاره دادن و یا فروختن مدارس و امثال این ها ( البته این موارد به صورت محدود و بسیارحساب شده می تواند مفید باشد) به فکر اختصاص بودجه ی کافی برای مدارس و نظارت هرچه بیشتر بر کیفیت آموزش و ارزشیابی باشد و نیز بهره وری در نظام آموزشی (در یک مقاله به این مقوله پرداخته ام ) را افزایش دهد تا نظام آموزشی ما ارتقا یابد .
امیدورام با خصوصی سازی گسترده روزی نیاید که مدارس رسما به مراکز فروش مدرک دیپلم و آموزشگاه های اجباری کنکور تبدیل شوند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید