چاپ کردن این صفحه

دکتر محمد روزبهانی - عضو شورای نویسندگان سخن معلم

اولويت چيست؟ گسترش تشكل ها و سازماندهي يا اعتراض و اعتصاب ؟!

rouzbahanidid اشاره:

فرهنگيان در  چند سال گذشته ، از راه هاي مختلف به وضعيت معيشت خود اعتراض داشته اند؛ چه در رسانه ها و چه به صورت تجمع و تحصن در مدارس و ادارات آموزش و پرورش و حتي جلوي مجلس، اما اين اعتراضات  نتيجه ي قابل لمسي  نداشته و فرهنگيان را به هدف شان كه بهبود وضعيت اقتصادي و اجتماعي شان است ، نرسانده !

به تازگي دوباره بين بخشي از فرهنگيان زمزمه هایي  است مبني بر اعتراض و اعتصاب !  اما در اين زمينه بين  همه ي فرهنگيان با يكديگر  و تشكل ها هماهنگي و هم رايي وجود ندارد. برخي اولويت را به اعتراض و اعتصاب مي دهند و بعضي ديگر به گسترش تشكل ها و سازمان دهي.

سوال اين است در اين موقعيت اولويت چيست ؛ تشكل يابي و سازماندهي يا اعتصاب و اعتراض ؟!

 تعداد معلمان كشور بيش از يك ميليون نفر است. همه  آنها داراي تحصيلات دانشگاهي و بعضا تكميلي هستند ، اما از وضعيت معيشتي مناسبي برخوردار نيستند. ميزان درآمد معلمان در مقايسه با ساير كارمندان دولت و حتي ساير اقشار جامعه  كم است و اين موضوع با عث نارضايتي اكثريت آنها شده است.

 دلايل درون گروهي و برون گروهي بسياري در اين زمينه تاثير گذار است و از تاثير گذار بودن اعتراض فرهنگيان كاسته است. از جمله  علل درون گروهي   مي توان به موارد زیر اشاره کرد :

1-منفعل بودن اكثريت فرهنگيان كشور در رابطه با وضعيت معيشتي خود

2-نداشتن رسانه ي سراسري و تاثير گذار

3- نبود يك تشكل قوي و سراسري كه همه ي فرهنيگان بتوانند عضو آن شوند

دلايل برون گروهي مانند:

1- بي توجهي دولت و مجلس به  وضعيت معيشتي فرهنگیان

 2-  زياد دانستن تعداد فرهنگيان توسط مسئولين و حتي بعضي از افراد جامعه

البته به نظر مي رسد  مهمتر از دلايل برون گروهي،دلايل درون گروهي است كه باعث شده اعتراضات فرهنگيان به نتيجه ي دلخواه نرسد.

فرهنگيان براي رسيدن به وضعيت مناسب معيشتي و منزلتي بايد بتوانند دولت و مجلس را  قانع  و يا مجبور  نمايند به  وضعيت آنها توجه ويژه داشته باشد و اين امر در صورتي امكان پذير است كه خواسته هاي به حق شان توسط يك تشكل سراسري و يك رسانه ي سراسري مانند روزنامه يا هفته نامه  پيگيري و بيان شود . اين تشكل مي تواند با عضويت رسمي حداقل پنجاه  هزار نفر از فرهنگيان سراسر شكل گيرد.  آموزش و پرورش داراي 700 منطقه  و ناحيه ي آموزش و پرورش است. اگر  اين تشكل سراسري  بتواند در هر منطقه بين 50 تا 100 نفر از فرهنگیان را به عضويت در آورد و اين تعداد از اعضا به طور فعال در عرصه ي فعاليت هاي صنفي و حتي سياسي حضور داشته باشند به نيرويي تاثير گذار براي رسيدن به خواسته هاي به حق و قانوني فرهنگيان تبديل مي شودند.  اين هدف  دور از دسترس نيست. 50 تا 100 نفر در هر منطقه مجموعا در حدود 30  تا 60 هزار نفر مي شود كه در حدود 5 درصد از جمعيت فرهنگیان كشور است.  با حق عضويت  همين 5  درصد  (50 هزار نفر)  كه بسيار اندك  است، مثلا در حدو پنج هزار  تومان در ماه ،مي توان 250 ميليون تومان جمع آوري كرد تا در مصارفي مانند ،ايجاد يك رسانه ي قوي و موثر، برگزاري همايش ها  و نشست ها و ساير  هزينه هاي مورد نياز تشكل  صرف شود.

فرهنگيان ابتدا بايد نسبت به ايجاد يك تشكل  سراسري (كه همه ي فرهنگيان را با هر عقيده  و نظري تحت پوشش قرار دهد)  اقدام نمايند و در كنار ايجاد تشكل  سراسري اقدام به راه اندازي رسانه (روزنامه  يا هفته نامه ) فراگير نمايند .

البته در كنار اين دو اقدام ضروري و اساسي ،شفافيت در اهداف و خواسته ها ضروري به نظر مي رسد ،به صورتي كه اهداف و خواست ها براي اكثريت فرهنگيان قابل فهم و جز اولويت هايشان باشد ، نه اينكه صرفا خواست هاي گروهي اندك از فرهنگيان پوشش داده شود. اهداف و خواسته ها بايست مورد تاييد  اكثريت فرهنگيان كشور باشد.

 

دوشنبه, 03 اسفند 1393 00:27 خوانده شده: 3389 دفعه

در همین زمینه بخوانید: