چاپ کردن این صفحه

حسین میرزانیا

چرایی اختلاس 8000 میلیاردی صندوق ذخیره فرهنگیان: کسانی که تا دیروز خود پایه گذار سیستماتیک فساد در بنیان و ستون فقرات کشور بودند اکنون در قامت یک مدعی ، پرچم فسادستیزی بلند کرده اند !

اخبار اختلاس ها و دزدی و غارتی که ازبیت المال در این چندساله به روال روزمره مبدل شده و از فرط تکرار و بزرگی حیف و میل حقوق مردم باعث نوعی بی تفاوتی و یاس درمردم شده است/  علی رغم انبوهی از سازمان های نظارتی و وعظ و نصیحت های اخلاقی و مذهبی و سخت گیری های متعدد در گزینش مدیران همچنان فساد ریشه دوانیده و گسترش می یابد/ راز برآمدن دموکراسی از دل قرون وسطی و حاکمیت های مستبد و دیکتاتوری های مطلق العنان در نظارت پذیر کردن و پاسخگو کردن صاحبان مال و مقام بود تا بتوان اسب سرکش و سیری ناپذیر جاه و مقام و ثروت را کنترل و فساد آن را دفع یا کاهش داد/ داستان فساد 8000 میلیاردی صندوق ذخیره فرهنگیان نه اولین این فساد نهادینه شده هست و نه آخرین آن خواهد بود/ علاج این درد چرکین مزمن نیز نه با وعظ و خطابه و نصیحت و نه با تهدید و دشنام و لعن و نفرین بلکه در رام کردن اشتهای سیری ناپذیر قدرت طلبی و ثروت اندوزی مدیران و مسئولین آن از طریق شفافیت و نظارت پذیری و پاسخ گویی مستمر و بی چون وچرای آن نسبت به صاحبان اصلی صندوق یعنی فرهنگیان و افکارعمومی می باشد/ اصل این اختلاس و فساد باید به طورشفاف بازگویی شود تا جناح رقیب که در دولت هشتم و نهم خود پایه گذار سیستماتیک فساد در بنیان و ستون فقرات کشور بود اکنون در قامت یک مدعی پرچم فسادستیزی بلند نکند و به جویای بگیروببند دزدان و اختلاس گران و غارتگران بیت المال نباشد/ فساد و اختلاسی که در صندوق ذخیره از آن سخن رانده می شود عبارت است از مبلغ 8000 میلیارد وام که مبلغ بیشتر و اصلی آن در دولت سابق بین سال های 86 تا 92 به چند نفر از نزدیکان یا اقوام هیئت مدیره صندوق پرداخت شده و به طوردقیق تر مثلا 3500 میلیارد تومان آن فقط به سه نفر داده شده بدون دریافت وثیقه و ضمانت های محکم و دقیق و قانونی به طوری که همین امر باعث معدوم الوصول شدن این وام های کلان شده و خسارت هنگفتی به صندوق ذخیره که حاصل دسترنج پاک و صادقانه هزاران فرهنگی هست شده است/ با این شرایط در یک اشتباه و ندانم کاری و بی مسولیتی یا نوعی بی خردی و نامدیریتی وزیری ضعیف و ناتوان همچون فانی ( که باید بلافاصله پس از عهده دارشدن سمت وزارت باید تمامی آنچه که میراث به جای مانده از دولت قبل را برای افکارعمومی بازگویی و شفاف سازی می کرد که با مماشات و محافظه کاری محیرالعقول بی مثالش این کار را نکرد) مبدل به یک بحران فساد از زنجیره فسادها این بار در نهاد آموزش و پرورش شده و هم باعث بی اعتمادی اهالی فرهنگ به این صندوق گردیده و هم خود و مدیران فعلی آموزش و پرورش و حتی دولت را درمعرض اتهام قرار داده است/تجربه کشورهای توسعه یافته اثبات می کند تا زمانی که رسانه های آزاد و مستقل بر نهادهای قدرت و ثروت نظارت مستمر و دائمی نداشته باشند فساد همچنان بازتولید و تکثیر خواهدشد


دلایل اختلاس در صندوق ذخیره فرهنگیان  اخبار اختلاس ها و دزدی و غارتی که ازبیت المال در این چندساله به روال روزمره مبدل شده و از فرط تکرار و بزرگی حیف و میل حقوق مردم باعث نوعی بی تفاوتی و یاس درمردم شده است به طوری که گویی این نوع خبرها دیگر باعث تعجب و شگفتی و حساسیت نمی شود و بخشی لاینفک از زیست جامعه ما شده است.
این ورطه تکرار و تکرار فساد که امروزه به صراحت از سوی کارشناسان و حتی متولیان امور سیستماتیک و نهادینه شده است ناشی از چیست ؟

چرا علی رغم انبوهی از سازمان های نظارتی و وعظ و نصیحت های اخلاقی و مذهبی و سخت گیری های متعدد در گزینش مدیران همچنان فساد ریشه دوانیده و گسترش می یابد؟
می گویند بزرگترین کشف انسان مدرن نه در اختراعات و اکتشافات علمی و نجومی و صنعتی که دراین راز مهم بود که : « پس از ظهور آخرین پیامبر و به تعبیر شیعه پایان امامت امامان و غیبت امام دوازدهم » دیگر انسان معصوم و مصون از خطا و اشتباه نداریم و از همین روی باید این انسان سراپا خطاکار و در معرض اشتباه و وسوسه قدرت و ثروت و منفعت طلبی و جاه طلبی باید تحت نظارت مستمر و پاسخ گویی به مردم و افکارعمومی باشد تا از این طریق مانع از خطاهای احتمالی او شود و یا حتی المقدور آن را کاهش دهد و به حداقل برساند.

درحقیقت راز برآمدن دموکراسی از دل قرون وسطی و حاکمیت های مستبد و دیکتاتوری های مطلق العنان در نظارت پذیر کردن و پاسخگو کردن صاحبان مال و مقام بود تا بتوان اسب سرکش و سیری ناپذیر جاه و مقام و ثروت را کنترل و فساد آن را دفع یا کاهش داد.
داستان فساد 8000 میلیاردی صندوق ذخیره فرهنگیان نه اولین این فساد نهادینه شده هست و نه آخرین آن خواهد بود .علاج این درد چرکین مزمن نیز نه با وعظ و خطابه و نصیحت و نه با تهدید و دشنام و لعن و نفرین بلکه در رام کردن اشتهای سیری ناپذیر قدرت طلبی و ثروت اندوزی مدیران و مسئولین آن از طریق شفافیت و نظارت پذیری و پاسخ گویی مستمر و بی چون وچرای آن نسبت به صاحبان اصلی صندوق یعنی فرهنگیان و افکارعمومی می باشد.
از سوی دیگر ، اصل این اختلاس و فساد باید به طورشفاف بازگویی شود تا جناح رقیب که در دولت هشتم و نهم خود پایه گذار سیستماتیک فساد در بنیان و ستون فقرات کشور بود اکنون در قامت یک مدعی ، پرچم فسادستیزی بلند نکند و به جویای بگیروببند دزدان و اختلاس گران و غارتگران بیت المال نباشد !
فساد و اختلاسی که در صندوق ذخیره از آن سخن رانده میشود عبارت است از مبلغ 8000 میلیارد وام که مبلغ بیشتر و اصلی آن در دولت سابق بین سال های 86 تا 92 به چند نفر از نزدیکان یا اقوام هیئت مدیره صندوق پرداخت شده و به طوردقیق تر مثلا 3500 میلیارد تومان آن فقط به سه نفر داده شده بدون دریافت وثیقه و ضمانت های محکم و دقیق و قانونی به طوری که همین امر باعث معدوم الوصول شدن این وام های کلان شده و خسارت هنگفتی به صندوق ذخیره که حاصل دسترنج پاک و صادقانه هزاران فرهنگی هست شده است .
حال با این شرایط در یک اشتباه و ندانم کاری و بی مسولیتی یا نوعی بی خردی و نامدیریتی وزیری ضعیف و ناتوان همچون فانی ( که باید بلافاصله پس از عهده دارشدن سمت وزارت باید تمامی آنچه که میراث به جای مانده ازدولت قبل را برای افکارعمومی بازگویی و شفاف سازی می کرد که با مماشات و محافظه کاری محیرالعقول بی مثالش این کار را نکرد) مبدل به یک بحران فساد از زنجیره فسادها این بار در نهاد آموزش و پرورش شده و هم باعث بی اعتمادی اهالی فرهنگ به این صندوق گردیده و هم خود و مدیران فعلی آموزش و پرورش و حتی دولت را درمعرض اتهام قرار داده است.
اینک که با ورود قوه قضاییه به این پرونده ماجرا در حال پی گیری و تصمیم می باشد که باید منتظر نتایج آن باشیم اما راهکار اساسی برای برون رفت از این چالش اژدهای سیری ناپذیر فساد نه در برخوردهای مقطعی و هیجانی و کوتاه مدت که در ایجاد سیستم نظارتی مستمر و پاسخگو به افکار عمومی از طریق رسانه های آزاد و مستقل هست .رسانه هایی که ازسوی اهالی فرهنگ با مکانیزم تشکل های فرهنگی و همچنین رسانه های دیگری که نمایندگی افکارعمومی رابرعهده دارند انجام پذیرد.
رکن چهارم دموکراسی مطبوعات ( یا به زبان امروزی رسانه های آزاد و مستقل ) ذکر شده است و بیهوده نیست که رسانه ها رکن چهارم دموکراسی نامیده شده اند.

تجربه کشورهای توسعه یافته اثبات می کند تا زمانی که رسانه های آزاد و مستقل بر نهادهای قدرت و ثروت نظارت مستمر و دائمی نداشته باشند فساد همچنان بازتولید و تکثیر خواهدشد .
از وزیر جدید آموزش و پرورش که در آستانه رای اعتماد هست انتظارمی رود مکانیسم این نظارت و پاسخگویی شفاف و مستمر صندوق ذخیره را برای فرهنگیان و افکار عمومی تبیین و تعریف و معین کند تا بار دیگر شاهد چنین فسادهای ویرانگر مال واعتماد اهالی فرهنگ نباشیم .
صندوقی که صاحبان اصلی آن یعنی اهالی فرهنگ از اعضای هیئت مدیره آن اطلاعی ندارند و از مکانیسم انتخاب آنان بی خبرند و حتی از شرکت ها و موسسات و مدیران زیر مجموعه آن به زحمت خبری درز می کند طبیعی هست که در آن تاریک خانه هر تخلفی ممکن است روی دهد .

وزیر مورد اعتماد نمایندگان باید صندوق ذخیره را از یک تاریک خانه به یک ساختمان شیشه ای شفاف مبدل کند تا راه هرگونه سوء استفاده و رانت را به روی همگان ببندد.


 ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

سه شنبه, 03 آبان 1395 12:48 خوانده شده: 2069 دفعه

در همین زمینه بخوانید: