نگاه به آموزش و پرورش، بیشتر شعاری و در حد وعده ی سر خرمن است. در دلسوزی به حال معلمین همه پیش قدمند. باور نمی کنید؟
در هفته ی بزرگداشت مقام معلم تعداد تعارفاتی که در حق این گروه صورت می گیرد بشمارید و سپس عملی شدن حتی یک درصد آن تعارفات و تمجیدها را هم بیابید. البته اگر مقدور شد! جامعه نیاز دارد که در امر آموزش و پرورش یک تحول اساسی انجام دهد. چرا که این نیاز کاملاً احساس می شود. بدون تعارف، وجود فرهنگیان تا چه اندازه در رشد و تعالی جامعه مؤثر است؟
اگر به رغم عده ای برای آینده ی این مملکت فایده ای ندارند، چرا بی جهت بار مالی به بودجه ی مملکت مان وارد کنیم؟ به اندازه کافی کتاب های کمک آموزشی و نوار و سی دی داریم. کافیست با آموزش از راه دور و با یک برنامه ریزی همانند سایر برنامه هایی که تا کنون داشته ایم (!) بچه ها را در خانه نگه داریم و با فراغ بال، هر چند ماه یک بار آزمونی برگزار کنیم و این همه اعتراض بی جا را از معلمان نشنویم. اگر هم وجودشان فقط برای نگهداری بچه ها در خارج خانه لازم است با سالن های سینما و مراکز ورزشی قراردادی ببندیم و بچه ها را به سرگرمی های دوست داشتنی تر عادت دهیم تا در رنج آموزش و زحمت فرمایشات معلمان قرار نگیرند.
تازه تصور کنید به خاطر عدم تردد دانش آموزان در سطح شهر با چه صرفه جویی بزرگی در امر سوخت و آلودگی هوا و تصادف و ... روبرو می شویم. خود این طرح می تواند نجات دهنده ی کشور از فشار تحریم ها و کمبود اعتبارات باشد. به جای پرداخت حقوق به این قشر زیادی (!) می توانید سهم بخش عمرانی را بالا ببرید و کشور را به منافع زود بازده برسانید. چرا که به اعتقاد عده ای آموزش و پرورش یک نهاد اثر گذار در کوتاه مدت نیست و هزینه کردن در این بخش فایده ای ندارد!!! ضمن این که معلمین پر توقع و بی توجه شده اند.
از طرف دیگر معتقدیم که معلمی از جنبه معنوی همانند شغل انبیاء رسالت بزرگی بر دوش دارند و بیان این سخنان که ریشه در اعتقادات مان دارد، باورمان هم هست. پس چرا به گونه ای عمل می کنید که همیشه معیشت و منزلت این جمع تلاشگر و زحمتکش زیر سؤال می رود و با وعده و وعید همچون طفلان معصوم که انگار توان استدلال و فهم شان به کمال نرسیده با آنان برخورد می کنید؟ در عرض ماه گذشته چندین بار در اخبار سراسری اعلام نموده اند که قرار است تا آخر بهمن ماه مطالبات معوقه ی معلمین پرداخت شود!! کجای این خبر نوید بخش است؟ چه عاملی و چه دستور دینی پشت این خبر نهفته است که اگر می خواهید قرض تان را ادا کنید بر طلبکاران منت نگذارید و تازه دیگران را هم آگاه کنید که انگار دارید لطف بزرگی در حق این قشر زحمتکش انجام می دهید؟؟ می خواهید حقشان را بدهید چه نیازی به اعلام رسانه ای دارد؟
معلمین، تعریف شغل شان به گونه ای است که چون با کار فکری و آموزشی سر و کار دارند مثل تمام دنیا ساعات مشخصی را در کلاس به صورت مستقیم و ساعات بیشتری را به صورت غیر مستقیم درگیر امر آموزش و پرورش هستند. در مقایسه با بسیاری از کشورهای دور و نزدیک سطح دریافتی معلمان کشور ما در پایین ترین رقم حقوقی قرار دارد. انگار اساساً وضعیت آموزشی برای بسیاری از مسئولین ما دارای اهمیت لازم نیست. شاید بیشتر یک کار تشریفاتی است که فقط در مراسم بزرگداشت هفته ی معلم می توانیم با تعریف و تمجید نمک بر زخم شان بپاشیم و باز بگذاریم تا سال بعد.
اگر احیاناً چند نفری هم برای احقاق حق شان صدایی برآورند با اتهاماتی شبیه به اخلال و آشوب و شایعه پراکنی و ... ساکت شان کنیم. غافل از این که بازتاب این گونه رفتارها امکان دارد در محیط آموزشی باعث دلسردی شود و عواقبی را پیش آورد که با هیچ هزینه ای قابل جبران نباشد. «بدون این که ما را قانع کنند، با این جملات ساکت می کنند.» مثلاً اگر فرزند خودتان در کلاس درس به خاطر کم توجهی یک معلم، دچار سرخوردگی و افسردگی شود، چه اندازه فشار روحی و برنامه ریزی روان شناسی لازم دارد تا این عارضه را برطرف کنید. معلمین مانند همه کارمندان دولت نیاز به توجه دارند. درآمد اکثر آن ها کفاف زندگی معمولی شان را نمی کند.
یک بار هم که شده با واقعیت امر آموزش و پرورش روبرو شویم و یادمان بیاید هر کدام از مسئولین که بر تکیه گاه مدیریتی کلان این مملکت تکیه زده اند مرهون زحمات همان معلمانی هستند که در کنار اندیشه ها، اندیشیدن را هم به آن ها آموخته اند. پس بدون شعار و در عمل این قسمت از بدنه ی اجتماع را همانند سایر قسمت هایی که نیاز به توجه بیشتر دارند، مورد عنایت قرار دهند که آینده ی علم آفرینی این مرز و بوم به وسیله ی همین معلمین تأمین می شود.
ما پیرو همان امامی هستیم که می فرماید: هر کس کلمه ای به من بیاموزد مرا بنده ی خود ساخته است. اگر به این گفتار معتقدیم نگذاریم بیش از این بار سنگین معیشت اندک بر دل و جان معلمین حکومت کند.
به قول عادل فردوسی پور مجری توانمند صدا و سیما که گفته: خیلی از بازیکنان فوتبال به بنده پیشنهاد داده اند که در پخش زنده بگویم (چه می کنه این بازیکن) حال شما ببینید یک معلم در طول تدریس چند ساله اش با این چه می کنه ها (دانشمند هسته ای ... رئیس جمهور ... وزراء ... نمایندگان مجلس ...) چه ها کرده و این ها به چه مقامی رسیده اند و بعد از آن فقط در مورد معلم گفته می شود تعدادتان زیاد است.
آیا این منطق می تواند درست باشد ؟
امیدوارم مسئولین یک « نگاه ویژه » به این قشر مظلوم جامعه داشته باشند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید