ارتباط با تشکل های معلمان و اصل تعامل کاری منطقی و قابل دفاع است که پس از یک وقفه تقریبا 10 ساله در زمان وزارت آقای فانی مطرح و پی گیری شده است درست بر خلاف وزرای آموزش و پرورش دولت های نهم و دهم که از بیخ و بن تشکل ها را قبول نداشتند و حتی جایگاه " مشاور وزیر در امور تشکل ها " را تعطیل کرده و یا عملا آن را بی خاصیت کردند .
اولین نشست تشکل های معلمان به زمان سرپرستی فانی برمی گردد .
این نشست در آن زمان توسط صدای معلم اطلاع رسانی شد که البته در سایر رسانه ها نیز انعکاس مناسبی یافت و به نظر می رسید در تلطیف و آگاه سازی افکار عمومی نسبت به جایگاه فانی برای وزارت آموزش و پرورش و نیز تشریح برنامه های وی تاثیر مهمی داشته است .
نشست بعدی تشکل های معلمان در هفتم تیرماه سال 1393 برگزار گردید که باز هم صدای معلم این نشست را به صورت کامل و مشروح منعکس کرد .
در گزارش منتشر شده ، سعی کرده بودیم که سخنان نمایندگان تشکل های معلمان به همراه پاسخ های وزیر آموزش و پرورش به صورت غیرگزینشی انعکاس یابد تا خواننده با مطالعه آن به نتایج منطقی و البته کاملی برسد .
نشست بعدی تشکل ها با یک فاصله تقریبی یک ساله روز دوازدهم خرداد ماه سال 1394 با وزیر آموزش و پرورش برگزار شد .
البته این نشست انعکاسی در پرتال وزارت آموزش و پرورش نداشت . صدای معلم 2 روز پس از برگزاری این نشست چنین نوشت :
" روز سه شنبه دوازدهم خرداد نشستی با حضور برخی از تشکل ها با وزیر آموزش و پرورش برگزار گردید .
دراین نشست ، نمایندگانی از انجمن اسلامی معلمان ،کانون صنفی معلمان ، سازمان معلمان ایران ،مجمع فرهنگیان ایران اسلامی ، کانون مدرسان دانشگاه فرهنگیان ، انجمن کارشناسان حوزه ستادی حضور داشته اند .
هنوز از محتوای این نشست و مباحث مطروحه اخباری منتشر نشده است .
دعوتی از صدای معلم برای شرکت در این نشست صورت نگرفته بود . "
آخرین نشست فانی با تشکل ها در سی و یک خرداد ماه سال جاری برگزار شد .
بر اساس آن چه در پرتال وزارت آموزش و پرورش اطلاع رسانی شده بود و مانند نشست قبلی هیچ اثری از نظرات نمایندگان تشکل ها نبود و این گونه به نظر می رسید که تشکل ها همه جمع شده اند تا فانی برای آنان سخنرانی کند و انتظاراتش را از تشکل ها بیان کند ضمن آن که بر خلاف نشست قبلی حتی نامی از تشکل ها و یا اعضای شرکت کننده برده نشده بود !
جالب است که با این تفاسیر ، تاکنون هیچ یک از تشکل های معلمان شرکت کننده در این نشست ، به صورت رسمی و حتی تلویحی به این نوع انعکاس و پوشش رسانه ای اعتراض و یا گلایه ای نکرده اند !
فرهنگیان و معلمان می خواهند بدانند که چه مسائل و موضوعاتی از سوی طرفین در این نشست ها مطرح شده است تا بتوانند با مقایسه و سنجش دست به ارزشیابی و نهایتا قضاوت بزنند .
وزیر آموزش و پرورش در این نشست گفته است :
" انتظار داریم تشکل ها، واقعیت ها و كارهاي صورت گرفته در آموزش و پرورش را بیان کنند "
یکی از فعالان تشکل های معلمان در این زمینه به صدای معلم گفت که ما اساسا تاکنون چیزی دستگیرمان نشده است که بخواهیم در این مورد برای جامعه فرهنگیان اطلاع رسانی کنیم !
حال پرسش اساسی از فانی و تیم رسانه ای وزارت آموزش و پرورش این است که انتظارات آنان از فعالان تشکل ها و حتی رسانه ها چیست ؟
آیا فانی بر اساس " نگرش ابزاری " به تشکل و کارکردهای آن می اندیشد ؟
آیا مصاحبه و یا گفت و گوی دائمی و هر روزه مسئولان مختلف این وزارتخانه و در رده های مختلف با انواع خبرگزاری ها و... برای بیان عملکرد مسئولان این دستگاه کافی نیست ؟
پس این همه دوایر روابط عمومی در وزارت آموزش و پرورش و در سراسر کشور با یک هزار پرسنل و حدود 4 میلیارد تومان هزینه به چه کاری مشغول هستند ؟
به نظر می رسد که نگاه فانی و اطرافیان او به رسانه و تشکل و کارکرد آن ها تابع رویکردهای سنتی است و با الزامات عصر ارتباطات هم خوانی ندارد .
دیگر دوران ارتباطات یک طرفه به سر آمده است !
کشتیبان را سیاستی دگر باید ...