در حالی یکشنبه شب جناب سخنگوی دولت در رسانه ملی حضور یافت و بر قانون، بی قانون نظام هماهنگ پرداخت ها تاخت که معلمان نزدیک به یک دهه می باشد نسبت به این مصوبه قانونی (بی قانون) تاخته اند و به طرق مختلف اعتراضات خود را به گوش مسئولان چه در دولت قبل و چه در دولت حاضر رساندند اما گویا هیچ کسی گوش شنوایی نداشت یا اگر هم داشت تمایلی بر شنیدن واقعیت نداشت. واقعیتی که اکنون دامن گیر اکثر مدیران کشوری شده است. واقعیتی که حتی خود جناب سخنگو با اعلام آگاه بودن نسبت به دنباله دار بودن این جریان به نوعی فرار به جلو را ترجیح داد و سخنان خود گفت : ممکن است تا انتخابات رياست جمهوري آینده، از این موارد دهها مورد داشته باشيم.
گفتاری که در ذهن هر بیننده این سوالات را بر می انگیزد :
چرا باید تا پایان انتخابات ریاست جمهوری این روند ادامه داشته باشد؟
این گونه پرداخت ها از چه زمانی بوده و تا چه زمانی ادامه خواهد داشت ؟
تکلیف آن اختلاس های صورت گرفته تحت عناوین فیش های حقوقی چیست؟
آیا مبنای برخورد تنها با کسانی است که فیش حقوقی آنها لو برود؟
پس سهم کارمندان سازمان های که این همه سال از قافله این نمونه پرداخت ها و مزایا ها عقب مانده اند چه خواهد شد؟
آیا اعلام بی اطلاعی، آن هم در نزدیکی پایان عمر دولت توجیه قابل قبول و درستی است؟
پس ؛ علت وجودی این همه دستگاه عریض و طویل نظارتی چیست؟
نکته قابل توجه انعکاس و ادامه این پرداخت های بی ضابطه در حقوق کارمندان رده پایین همین سازمان ها است ؛ کارمندانی که با کمترین مدرک و کمترین سابقه نسبت به اکثر جامعه فرهنگیان حقوق و مزایایی چندین برابری دارند ؛ کارمندانی که پاداش پایان خدمت آنها گاه تا دو یا حتی سه برابر یک فرهنگی می باشد.
آری!
مشکل تنها مدیران ارشد نیستند بلکه مدیران ارشد و تمام زیر مجموعه های آنهاست. مجموعه های ( نفت ، بیمه ، بانک ، پزشکان ، و اغلب شرکت های دولتی) که سال هاست معلمان نسبت به پرداخت بی ضابطه حقوق و مزایای آنها قلم فرسایی می کنند. مزایاهایی شامل کدهای حقوقی کمک هزینه سفر ، بزرگ داشت هفته تأمین اجتماعی، روز پدر، روز زن، روز جانباز، روز آزادگان، روز پرستار، روز کارمند، پاداش و جوایز فرزندان کارکنان، حق سوخت، حق پرکیس، دوماه پاداش، حق مسکن، حق ایاب و ذهاب و...
و معلم در طول سال و حتی روز معلم چه دارد هیچ...
به نظر می رسد با توجه به رونمایی های اخیر و با توجه به نزدیکی انتخابات ریاست جمهوری جامعه فرهنگیان یک فرصت تاریخی دارند که دیگر تا سال 1401 تکرار نخواهد شد. درک این فرصت تاریخی و سهم خواهی به حق اما قانون مند وظیفه تمام جامعه فرهنگیان است.
با توجه به وعده هایی که بعد از 3 سال از عمر دولت گذشت و هنوز به بهانه های مختلف جامه عمل به آنها نپوشیده اند و با توجه به تصویب درصد افزایش حقوق های امسال، بیش از پیش مشخص شد که روند کنونی بدون تغییر محسوس ادامه خواهد داشت و معلمان همچنان بایست چشم انتظار بمانند ، چشم انتظار وعده هایی که هنوز حتی شاخص ها و مقدار افزایش آن را نمی دانند . شاخص هایی که جناب بطحایی وعده ارسال آنها را طی دوهفته را داد و یا در گفتار اخیر وزیر که کیفیت بخشی را فدای کمیت کرد و فرمود معلمان برای افزایش حقوقشان 30 ساعت کار کنند.
جناب وزیر!
آیا در تمام مشاغل افزایش حقوق این گونه صورت می گیرد ؟
جناب وزیر!
معلمان چه زمانی مطالعه کنند ؟ چه زمانی بر روند فعالیت های دانش آموزان خود نظارت کنند؟
جناب وزیر!
معلمان در ازای خدمت به جامعه آیا حق داشتن یک زندگی آبرو مندانه را ندارند؟
جناب وزیر!
چرا فرهنگیان هیچ سهمی از این همه مزایای رنگانگ ندارند؟
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید