تنها موضوع مرتبط با آموزش و پرورش که در رسانه ها از زبان مسئولان بیشتر به چشم می آید موضوعات پیرامون حقوق و مزایا از جمله معوقات و پرداخت ها و افزایش حقوق می باشد؛ در طرف دیگر کارشناسان و معلمین از رسانه ها اغلب برای طرح مشکلات و درد دل در باره مشکلات معیشتی و کمبود حقوق بهره می برند ؛ در واقع انتظار هر دو گروه از رسانه یکسان است.
اما قلم به دستان معلم می گویند اوضاع خراب است و مدیران می گویند می دانیم اوضاع معیشتی خوب نیست ولی ما هم قدم هایی برداشته ایم. جالب این است که هر دو گروه از رسانه ها شاکی اند.
فعالان معلم می گویند چرا پرداخت معوقات و افزایش حقوق را رسانه ها برجسته می کنند. مسئولان هم می گویند چرا رسانه ها فقط در باره معیشت معلم می نویسند؟
در روز و هفته معلم کمتر رسانه ی چاپی و تصویری به اهمیت و جایگاه معلم و آموزش و پرورش به شکل اصولی پرداخت؛ رسانه ی خوب از دید وزرا و معلمان رسانه ای است که در باره معیشت و حقوق بگوید.
اگر رسانه ای بخواهد توجه معلمان را جلب کند باید لبه تیز انتقاد خود را متوجه وزیر و دولت کند. اما اگر بخواهد از دید مسئولان رسانه خوبی باشد باید عملکرد مسئولان در مسایل مربوط به حقوق و مزایا و معوقات را برجسته کند.
نقش راهبری و آموزشی رسانه ها به حاشیه رفته است. وزیر و دیگر مسؤلین از رسانه ها استفاده ی ابزاری می کنند؛ در سمت دیگر هم فعالان معلمی رسانه را ابزاری برای طرح مطالبات می خواهند.
معلمی در مقام انتقاد می گوید:"طبق معمول فانی در مصاحبه تلویزیونی دوباره از پرداخت مطالبات در آینده نزدیک و افزایش حقوق ها سخن گفت و هنوز برنامه تمام نشده بود بیشتر کانال ها افزایش ... درصدی حقوق معلمان را زیر نویس کردند." در پاسخ باید گفت وقتی در آموزش و پرورش گفتمان معیشت محور حاکم است و از تمام تریبون های معلمان فریاد وامعیشتا بلند است از مسئولان چه انتظاری دارید؟
مدیران هم از فرصت هایی که رسانه ها در اختیار آنها می گذارند به نفع خود استفاده می کنند. رسانه ها هم که می بینند در آموزش و پرورش بحث ها همه درباره مادیات است ، همین مسایل را با آب و تاب بازتاب می دهند.
معلم دیگری می گوید: " وزیر و معاونش هر هفته و از تریبون های مختلف چنین سخنانی را می گویند در عین حال که بیشتر جنبه تبلیغی دارد و مشکلات معلمان پابرجاست ولی مردم جامعه زودتر از خود معلمان به آن واکنش نشان می دهند."
این انتقاد به مدیران وارد است اما مگر فعالان معلمی در رسانه ها چه می گویند ؟ بحث ها از هرجا شروع شود آخر آن به صحرای معیشت معلم و مشکلات مالی گریز می زنند و آن را علت العلل مشکلات معرفی می کنند.
اگر انتقادی وارد است به رسانه نیست باید از خودمان انتقاد کنیم. باید گفتمان حاکم بر آموزش و پرورش تغییر کند. آن یکی می گوید:"علاوه بر وزرا و معاونین آنها حتی رئیس جمهور هم در مراسم بزرگ داشت معلم از افزایش حقوق با آمار و ارقام جزیی می گوید جدا از اینکه در موارد متعددی آمار مسؤلین متناقض است ؛ مسأله اینجاست چرا فقط افزایش حقوق و پرداختی های آموزش و پرورش رسانه ای می شود ؟ چرا فقط افزایش حقوق معلمان ماه ها و سالها پیش نوید داده می شود ؟" این انتقاد هم مشابه انتقادهای قبلی است.
وقتی همه ما از وزیر تا معلم مدرسه از روزنامه تا فضای مجازی و تلویزیون حرف اول و آخرمان فقط حقوق و مزایا و معوقات و رتبه بندی است، نباید انتظار داشته باشیم مقامات ارشد از چیزهای دیگر سخن بگویند.
به دلیل تخصصی بودن این حوزه و عدم رغبت نویسندگان خوب به نوشتن در این حوزه ، نویسندگان حوزه آموزش و پرورش هم از سطح کیفی چندان مطلوبی برخوردار نیستند به طوری بیشتر افراد برای طرح مشکلات و درد دل و گاها مشکلات شخصی و روابط شخصی شان می نویسند و شور بختانه به دلیل عدم توجه و اهمیت به این حوزه این مطالب منتشر می شوند.
نگاهی گذرا به رسانه های رسمی مانند رادیو و تلویزیون و رسانه های خصوصی مانند روزنامه و مجله و حتی رسانه های مجازی تحت مدیریت معلمان به وضوح مشاهده می شود موضوع مسایل و مشکلات مالی معلمان و مدارس، آن هم به شکل احساسی و درددل ، بخش عظیمی از مطالب آنها را به خود اختصاص داده است.
حالا فرض کنیم مسئولان در باره معیشت و افزایش حقوق حرف نزنند، فریاد فعالان معلمی در فضای مجازی و واقعی بلند می شود که وزیر و معاون و رییس جمهور و نماینده مجلس به خواسته های ما بی اعتنا هستند. البته وزیر و دیگر مسؤلین وزارت خانه از رسانه ها برای جلب رضایت افکار عمومی معلمان و توجیه عملکرد خود بهره می برند و در عین حال که با منتقدین برخورد حذفی و قهری چون قبلی ها ندارند ولی به انتقادات اصولی که جنبه آموزشی و پرورشی دارد وقعی نمی نهند ؛ برای مثال چندی پیش یکی از نزدیکان وزیر مدعی بود که فلان نقدها را وزیر قبول دارد گفتم پس چرا در عمل کاری برای اصلاح آنها انجام نمی دهد؟ پاسخ روشنی برای گفتن نداشت.
گفتمان معیشتی کار مدیران ارشد را هم راحت کرده است. آنها به جای اینکه پاسخ گوی عملکرد آموزشی و پرورشی خود باشند در فکر جلب نظر معلمان با پررنگ کردن اخبار معیشتی هستند.
رسانه های در اختیار وزارتخانه هم عملکردشان بسیار قابل نقد است در هفته و روز معلم هیچ کدام از رسانه های معتبر به مقوله معلم و جایگاهش بشکل اصولی و مطلوب نپرداختند . رسانه ی خوب از نظر وزیر، رسانه ای است که کارهای آنها را توصیف و تقدیر کند و جایگاه پیامبری برای معلم به تصویر بکشد و برای برخی از معلمان رسانه خوب رسانه ای است که کمبودهای مادی و فقر و بدبختی معلم را به رخ بکشد.
در این میان حلقه ای گم شده خودنمایی می کندو آن جایگاه مباحث آموزشی و تربیتی و ارتقای کیفیت، دررسانه های اختصاصی و یا صفحات جامعه رسانه های عمومی است .
هم اکنون مسایل انتقادی رسانه ها صرفا طرح درد دل و مشکلات پیش پا افتاده است و پاسخ مسئولان هم توجیه وضع موجود و حال آن که مباحث اساسی آموزش و پرورش در رسانه ها به فراموشی سپرده شده است.