چاپ کردن این صفحه

سعید شهسوارزاده / عضو شورای نویسندگان صدای معلم

درس هایی از فعالیت های صنفی و سندیکایی : حرف آخر را اول نمی زنند ! اتاق فکر و کارشناسی مطالبات با پوپولیسم قابل جمع نیست !

قدرت مند ترين  ابزاری که سندیکاها ، اتحاديه ها و نهادهاي مدني  از آن بهره مي برند مذاکره دسته جمعی متکي به کارˏ کارشناسي است/ منافع سندیکا منحصر به بهبود شرایط کار نمی باشد ، بلکه جست و جوی راه حل هایی برای مسائل مربوط به سیاست های اقتصادی را هم شامل می شود /وقتی گروه مذاکره کننده ي نهادهاي مدني معلمان و کارفرمایان و يا دولتمردان در حضور یکدیگر مذاکره می نمایند ،هیچ کدام از مسایل مورد ابتلای موسسه ذی نفع مورد اهمال قرار نمی گیرد/ فقط و فقط وقتي تيم مذاکره کننده از هر جهت  به بن بست برسند از حربه اعتصاب ،تحصن و اجتماع اعتراض آميز و...استفاده مي کنند

درس ها و اصول فعالیت های صنفی و سندیکایی و تاریخچه فعالیت های سندیکایی  درس اول :


آيا معلمان طبق قانون حق تشکيل نهاد هاي مدني را دارند ؟
آيا معلمان به تنهايي ( خارج از تشکل مدني ) قادر به کار ˏ کارشناسي و تشکيل کار گروه هاي تخصصي هستند ؟
وظيفه  اتاق فکر و کار گروه هاي تخصصي نهاد هاي مدني چيست ؟


مقدمه :
انسان به منظور ادامه حيات و تاميِن نيازهای اوليه خود از بدو خلقت مجبور به کار کردن بوده است."رابطه کار" بين انسان ها زمانی ايجاد شد که بعضی از انسان ها به فکر استفاده از نيروی کار هم نوعان خود در جهت تعقيب اهداف خود بر آمدند و در عمل نيز توانستند هم نوعان خود را به خدمت بگيرند .
حقوق کار همزمان با جدايی نيروی کار از ابزار توليد شکل گرفت و به دنبال آن با آغاز انقلاب صنعتی در قرن هيجدهم در اروپا توسعه يافت .
انگلستان اولين کشوری است که دارای مقررات مربوط به کارگران و اجتماعات کارگری بوده است و از 1749 مقرراتی در مورد تشکيلات اجتماعی کارگران وجود داشته است .


در ايالات متحده آمريکا نيز اقدامات و فداکاري های وسيع و خونينی از طرف کارگران برای تامين آزادي های فردی و اجتمايی صورت گرفت. در اول ماه مه سال 1886، کارگران صنعتی شيکاگو عليه فشار توانفرسای کارفرمايان دست به اعتصاب زده و در ميدان بزرگ شهر اجتماعی عظيم که تا آن زمان بی سابقه بود به وجود آوردند که بر اثر مداخله نيروهای دولتی به نفع صاحبان صنايع، اعتصاب و اجتماع کارگران در هم شکسته شد و ميدان شهر از خون هزاران کارگر بی گناه رنگين گرديد که به  « روز جهانی کارگر » شناخته مي شود.
از آن تاریخ مبارزات ادامه یافت و افکار عمومی متوجه خواسته های انسانی کارگران و حقوق بگيران گردید تا اینکه در سال 1913 کنگره آمریکا با تشکیل وزارت کار موافقت نمود و آزادی های سندیکایی را تضمین کرد.


 رد پای اولین تشکل های کارگری در ایران در این دوره از سال های بعد از 1320 دیده می شود که از جمله اولین آنها شورای متحده مرکزی بود و سپس اتحادیه های کارگران و کشاورزان اصفهان ،اتحادیه کارگران خوزستان  و اتحادیه کارگران واحدهای صنعتی تهران نیز پا به عرصه وجود گذاشتند.


 در اردیبهشت 1325، درسايه عدم فعالیت مجلس (دوره فترت) مقرراتي به تصویب  هیت دولت رسید که مشتمل بر 48 ماده و 34 تبصره بود  و در آن تشکیل سندیکاهای کارگری و حق اعتصاب به رسمیت شناخته شده بود و در قانون کار بعدی  در 26 اسفند  1337 به  تصویب مجلسین رسید .
حق فعالیت های سندیکایی در قوانین بعد از انقلاب نیز به رسمیت شناحته شده است که در فصل ششم قانون کار در ماده هاي 130 و 131  به حقوق سندیکایی پرداخته شده است .


  همین طور بر اساس اصل 26 قانون اساسی ، احزاب، جمعیتها و انجمن های سیاسی  و صنفی آزادند ، مشروط بر اینکه اصول استقلال و آزادی  و وحدت ملی ،موازین اسلامی  و اساس جمهوری اسلامی را نقض نکنند ؛ هیچ کس را نمی توان از شرکت در آنها منع کرد یا به شرکت در یکی از آنها مجبور کرد.

در قانون کار 1369، حق فعالیت سندیکایی فقط برای کارگران و کارفرمایان مشمول قانون کار و آن دسته از کارکنانی که در بخش عمومی  خارج از ضوابط مقررات خاص استخدامی دستگاه مربوطه به کار گرفته می شوند  پیش بینی  شده و کارکنان دولت به لحاظ آنکه برابر ماده 188 قانون کار  از شمول  این قانون خارج مي باشند تابع مقررات مندرج در فصل ششم این قانون نبوده  و حق تشکیل سازمان های صنفی  برای کارکنان دولت در جایی پیش بینی نشده است و همچنین  در مورد صاحبان مشاغل آزاد  هم در حالی که قانون کار 1337 حق تشکیل سندیکا را برای این افراد می داد، در مقررات قانون جدید کار این امر مسکوت مانده است.


1. آيا طبق قانون ، کارکنان دولت از جمله معلمان حق تشکيل سنديکا يا نهادهاي مدني و به تبع آن حق اعتصاب دارند؟
 با عنایت به اصل 26 قانون اساسی ، تشکیل انجمن های صنفی حقی همگانی است و کارکنان دولت هم به لحاظ قانونی باید از حق فعالیت سندیکایی برخوردار باشند و این موضوع موقعی اهمیت پیدا می کند که بخش عمده ای از فعالیت های اقتصادی در دست دولت بوده و دولت در واقع به عنوان یک کارفرمای بزرگ عمل می کند.
به طورکلي ، در مقررات قانونی ممنوعیتی برای کارکنان دولت در تشکیل سندیکا پیش بینی نشده است.
علاوه بر آن میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی که ایران در سال 1354 به آن پیوسته است و طبق ماده9 قانون مدنی در حکم قانون می باشد، در این خصوص در ماده 22 چنین مقرر می دارد :


"1- هر کس حق اجتماع آزادانه با دیگران دارد از جمله حق تشکیل سندیکا (اتحادیه های صنفی) و الحاق به آن برای حمایت از منافع خود. 

2- اعمال این حق تابع هیچ گونه محدودیتی نمی تواند باشد مگر آنچه به موجب قانون مقرر گردیده و در یک جامعه دموکراتیک به مصلحت امنیت ملی یا امنيت ایمنی عمومی - نظم عمومی یا برای حمایت از  سلامت یا اخلاق عمومی یا حقوق و آزادی های دیگران ضرورت داشته باشد .
بر اساس اصل 26 قانون اساسی جمهوري اسلامي ايران ، احزاب، جمعیت ها و انجمن های سیاسی  و صنفی آزادند مشروط بر اینکه اصول استقلال و آزادی  و وحدت ملی ، موازین اسلامی  و اساس جمهوری اسلامی را نقض نکنند ،هیچ کس را نمی توان از شرکت در آنها منع کرد یا به شرکت در یکی از آنها مجبور کرد.
از جمله ابزارهایی که سندیکاها ، اتحاديه ها و نهادهاي مدني در رسیدن به اهداف خود به آنها متوسل می شوند، حق اعتصاب است . در واقع فلسفه وجودی نهادهاي مدني بدون در دست داشتن این ابزارها از بین می رود .


2. آيا تنها ابزار سنديکاها ، اتحاديه ها و نهادهاي مدني فقط اعتصاب ، تحصن و اجتماع اعتراض آميز است ؟
معلمان ، کارگران و به طور کلي اعضاي يک صنف به تنهايي  قادر به کارˏ کارشناسي و تشکيل کار گروه هاي تخصصي نيستند ولي اتحاديه ها و نهادهاي مدني  توان بهره مندي از متخصصان عضو و غير عضو را دارند .
 حقوق دانان ، وکلا ، کارشناسان ، تحليل گران اقتصادي اجتماعي و... داوطلبانه و يا در ازاي دريافت دستمزد در خدمت تشکل هاي مدني و اتحاديه ها در مي آيند و به اتاق فکر سنديکاها کمک  شايان توجهي مي کنند تا در مذاکره  با نمايندگان کارفرما ، دولت ، مجلس قانون گذار و نهادهاي تصميم ساز و تصميم گير  قدرتمند ظاهر شوند .


بسياري از رهبران نهاد هاي مدني به صورت حرفه اي ( تمام وقت ) در خدمت اتحاديه مي باشند .
نهاد مدني ، سنديکا ، اتحاديه ها  بدون اتاق فکر و کار گروهايˏتخصصي ، شير بي يال و دم مي باشد .
نهاد مدني ، سنديکا ، اتحاديه ها  بدون اتاق فکر و کار گروهايˏ تخصصي ، کاريکاتوري بيش نيستند .
نهاد مدني ، سنديکا ، اتحاديه ها بدون اتاق فکر و کار گروهايˏ تخصصي ، محکوم به شکست مي باشند .


قدرت مند ترين  ابزاری که سندیکاها ، اتحاديه ها و نهادهاي مدني  از آن بهره مي برند مذاکره دسته جمعی متکي به کارˏ کارشناسي است ؛ در واقع فلسفه وجودی نهاد هاي مدني بدون در دست داشتن این ابزارˏ قدرتمند  از بین می رود و سندیکاها قادر به چانه زنی با نهاد هاي قدرت نخواهند بود.


در فصل هفتم قانون کار جمهوری اسلامی ایران مذاکرات دسته جمعی به رسمیت شناخته شده است.مذاکره دسته جمعی بهترین شیوه رفع اختلاف بین کارگران و حقوق بگيران و کارفرمایان و دولتمردان  است ،چرا که وقتی کارگران و کارفرمایان در حضور یکدیگر مذاکره می نمایند ، هیچ کدام از مسایل مورد ابتلای موسسه ذی نفع مورد اهمال قرار نمی گیرد و در نتیجه معاهداتی منعقد می شود که از هر لحاظ مرضی الطرفین بوده و قابل اجرا باشد. در مقاوله نامه 98 سازمان بین المللی کار حق تشکل و مذاکره دسته جمعی به رسمیت شناخته شده است .


از نظر کمیسیونˏ کارشناسانˏ مستقل که یک ارگان نظارتی سازمان بین المللی کار است ،"حق سازمان دهی فعالیت های خود " که برای سندیکاها شناخته شده است از اهميت ويژه اي برخوردار است ، زیرا منافع سندیکا منحصر به بهبود شرایط کار نمی باشد ، بلکه جست و جوی راه حل هایی برای مسائل مربوط به سیاست های اقتصادی را هم شامل می شود .

نهادهای مدني ، سنديکاها  باید امکان این را داشته باشند تا نارضایتی خود را از امور اقتصادی و اجتماعی که موًثر بر منافع اعضاء مي باشد را در چهار چوب گسترده تری اعمال نمایند .
در ماده شش اين مقاوله نامه آمده است :
این مقاوله نامه ناقض حقوق و موقعیت کارمندان دولت نیست و به هیچ وجه نمی توان آن را به گونه ای تفسیر کرد که به حقوق و قانون استخدامی ایشان لطمه ای وارد کند.


3. آيا سنديکاها ، اتحاديه ها و نهادهاي مدني ، اول  اعتصاب ، تحصن و اجتماع اعتراض آميز را طراحي مي کنند و سپس به مذاکره و چانه زني مي پردازند يا برعکس ؟


تجربه بشري ثابت کرده است که سنديکا ها و نهاد هاي مدني که :
*  قدرت تحليل قوي تر ؛
* تواناي کارشناسي بيشتر ؛
*  به پيچ و خم تنگناهاي دولت يا کارفرما آشناتر ؛
* پشتوانه کارشناسي جامع سياسي ، اقتصادي ، اجتماعي بيشتر ؛
*  تسلط بيشتر به ماده ، تبصره ، مقاوله نامه ، کنوانسيون ، آيين نامه و... دارند .


* اتاق فکر و کار گروه هاي تخصصي قوي تري دارند در مذاکره دسته جمعی موفق تر مي باشند زيرا مذاکره دسته جمعی بهترین شیوه رفع اختلاف بین کارگران و کارفرمایان است ،چراکه وقتی گروه مذاکره کننده نهادهاي مدني حقوق بگيران و کارفرمایان و دولت مردان در حضور یکدیگر مذاکره می نمایند ،هیچ کدام از مسایل مورد ابتلای موسسه ذی نفع مورد اهمال قرار نمی گیرد و در نتیجه معاهداتی منعقد می شود از هر لحاظ این شانس را دارد که مرضی الطرفین بوده و قابل اجرا باشد.


*  در بيشتر موارد گفت و گو رهبران سنديکاهاي پر قدرت ( هم توان مذاکره قوي دارند و هم از حمايت خيل عظيمي از اعضاء برخورد دارند ) لذا توان راه اندازي اعتصاب ،تحصن و اجتماع اعتراض آميز گسترده را دارند نتيجه بخش بوده و گزينه اعتصاب بدون اجراء بر روي ميز مي ماند .
* به عبارت دقيق تر ، گزينه اعتصاب ،تحصن و اجتماع اعتراض آميز و... بيشتر مواقع ، بر روي ميز دست نخورده باقي مي ماند .


*  فقط و فقط و قتي تيم مذاکره کننده از هر جهت به بن بست برسند از حربه اعتصاب ،تحصن و اجتماع اعتراض آميز و...استفاده مي کنند !

در اين صورت چون خواسته هاي رهبران اعتصاب کنندگان مشخص و حداقلي (مرضی الطرفین بوده و قابل اجرا )مي باشند ؛ لذا به عوام فريبان فرصت طلب  اجازه نمي هند با طرح خواسته هاي جديد در حين اعتصاب يا شب قبل از اعتصاب ، يا يک هفته قبل از اعتصاب ، مسير مذاکره و اعتصاب را تخريب کنند !


*  قانون نانوشته در اجراي هر اعتصاب آن است که  وقتي مذاکره رهبران سنديکا به بن بست مي رسد با توجه به آنکه درخواست هاي رهبران حداقلي ( کارشناسي شده ) و دست يافتني و قابل اجراء مي باشند باز هم دو حالت ممکن است رخ بدهد :


  الف - درخواست هاي  اعتصاب کنندگان با وجود آن که حداقلي ( کارشناسي شده ) و دست يافتني و قابل اجراء مي باشند ولي براي طرف مقابل امتياز بزرگي تلقي مي شود ( اين موضوع در حين مذاکرات مشخص مي شود . لذا رهبران سنديکا تلاش مي کنند سنديکاهاي ديگر را هم با خود هم سو کنند و از طرف ديگر مدت اعتراض و اعتصاب را کوتاه مي کنند  زيرا نمي خواهند خود را در مقابل ساير مردم قرار دهند .


 ب - درخواست هاي  اعتصاب کنندگان با وجود آنکه حداقلي ( کارشناسي شده ) و دست يافتني و قابل اجراء مي باشند ولي براي طرف مقابل امتياز بزرگي تلقي نمي شود يا در اردوگاه مقابل شکاف ايجاد شده است .( اين موضوع در حين مذاکرات مشخص مي شود لذا رهبران سنديکا اعلام مي کنند که تا دست يابي به نتيجه تلاش مي نمايند . )


ج  - در برخي مواقع تحليل هاي دو طرف دعوا غلط است و يا بروز و ظهور عوامل خارجي روند اعتصاب ،تحصن و اجتماع اعتراض آميز و...را از کنترل خارج مي کند که تقريبأ هر دو طرف زيان مي بينند ولي معترضان بيشتر متضرر مي شوند .


4.    نتيجه گيري :
* طبق قانون ، کارکنان دولت ( ماده 6 مقاوله نامه 98 سازمان بین المللی کار ) از جمله معلمان حق تشکيل سنديکا يا نهادهاي مدني و به تبع آن حق مذاکره دسته جمعی که بهترین شیوه رفع اختلاف بین معلمان  و کارفرمایان يا دولتمردان است را دارند و به طريق اولي حق اعتصاب اجتماع اعتراض آميزو... در چهار چوب قانون را دارند .( مشروط بر اینکه اصول استقلال و آزادی  و وحدت ملی ، موازین اسلامی  و اساس جمهوری اسلامی را نقض نکنند.)


* نهاد مدني ، سنديکا ، اتحاديه ها  بدون اتاق فکر و کار گروهايˏ تخصصي ، شير بي يال و دم و کاريکاتوري بيش نبوده محکوم به شکست مي باشند .


*  قدرت مندترين  ابزاری که سندیکاها ، اتحاديه ها و نهاد هاي مدني  از آن بهره مي برند مذاکره دسته جمعی متکي به کارˏ کارشناسي است ، در واقع فلسفه وجودی نهاد هاي مدني بدون در دست داشتن این ابزارها از بین می رود و سندیکاها قادر به چانه زنی با نهاد هاي قدرت نخواهند بود.


*  تجربه بشري ثابت کرده است که سنديکا ها و نهاد هاي مدني که :


•    اتاقˏ فکر و کار گروه هاي ˏتخصصي قوي تري دارند در مذاکره دسته جمعی موفق تر مي باشند زيرا مذاکره دسته جمعی بهترین شیوه رفع اختلاف بین حقوق بگيران  وکارفرمایان و دولت مردان مي باشد ؛ چرا که وقتی گروه مذاکره کننده ي نهادهاي مدني معلمان و کارفرمایان و يا دولتمردان در حضور یکدیگر مذاکره می نمایند ،هیچ کدام از مسایل مورد ابتلای موسسه ذی نفع مورد اهمال قرار نمی گیرد و در نتیجه معاهداتی منعقد می شود از هر لحاظ این شانس را دارد که مرضی الطرفین بوده و قابل اجرا باشد.


•    در بيشتر موارد گفت و گوی رهبران سنديکا هاي پر قدرت (که هم توان مذاکره قوي دارند و هم از حمايت خيل عظيمي از اعضاء برخورد دارند ) لذا توان راه اندازي اعتصاب ،تحصن و اجتماع اعتراض آميز گسترده را دارند نتيجه بخش بوده و گزينه اعتصاب بدون اجراء بر روي ميز مي ماند .


•    به عبارت دقيق تر ، گزينه اعتصاب ،تحصن و اجتماع اعتراض آميز و... بيشتر مواقع بر روي ميز دست نخورده باقي مي ماند .


•    فقط و فقط وقتي تيم مذاکره کننده از هر جهت  به بن بست برسند از حربه اعتصاب ،تحصن و اجتماع اعتراض آميز و...استفاده مي کنند ؛ در اين صورت چون خواسته هاي رهبران اعتصاب کنندگان مشخص و حداقلي (مرضی الطرفین بوده و قابل اجرا) مي باشند ؛ لذا به عوام فريبان فرصت طلب  اجازه نمي هند با طرح خواسته هاي جديد در حين اعتصاب يا شب قبل از اعتصاب ، يا يک هفته قبل از اعتصاب ، مسير مذاکره و اعتصاب را تخريب کنند .

جمعه, 19 فروردين 1395 19:38 خوانده شده: 1916 دفعه

در همین زمینه بخوانید: