خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) - طنز روز
سر کلاس درس بودیم... معلم جدیدمون برای بزرگداشت معلم فقید قبلی، یک دقیقه سکوت اعلام کرد. چشم همه ما به ساعت دیواری کلاسمون بود که یکهو ثانیهشمارش از حرکت ایستاد.
معلم که به خاطر « بخشنامه استخدام آموزگاران خوشتیپ » - بزنیم به تخته - حسابی نونوار کرده بود، با کت شلوار اتوکشیده، سعی کرد پاشو به لبه پنجره گیر بده تا دستش رو برسونه به ساعت که ... شلوارش حسابی جر خورد. بیچاره اون بالا کلی هول شد، خواست دستش رو جوری بذاره تا کسی چیزی نبینه که چشمتون روز بد نبینه، یکهو پاش سرید و دیگه هیچوقت چشمش چیزی رو ندید!
خوشبختانه کشور ما کشور مصلحتاندیشی است.
فردای همون روز بلافاصله بخشنامه دیگری صادر شد تا از این به بعد، فقط معلمانی استخدام شوند که قد و بالایشان به اندازه رسیدن دست و بالشان به ساعت دیواری کلاسهایشان باشد. آخه معلم خوشتیپ و فقید اولی هم در اثر همین حادثه عمرش رو داده بود به شما؛ فقط قد اون هم بگی نگی کوتاه بود.
چی بگیم والله؛ بعضیها میگن: لابد عمرشون به دنیا نبوده اما خیلیها میگن: با اون تیپ و جمالاتی که اون خدابیامرزها داشتن، حتما چشمشون زدن!
اما ما که براشون مرتب میزدیم به تخته !
انتهای پیام