نزدیک شدن به موعد انتخابات مجلس بار دیگر این بحث را در بین فعالان کانون های صنفی مطرح کرده است که آیا کانون های صنفی معلمان مطابق اساسنامه مجاز به معرفی کاندیدا و ائتلاف با احزاب سیاسی و ارائه لیست انتخاباتی هستند؟
در ماده 1 اساسنامه کانون صنفی معلمان آمده است : "کانون صنفی معلمان ایران انجمنی است صنفی، علمی، یا صنفی تخصصی ، غیر سیاسی و غیر انتفاعی ..."
با این وجود در انتخابات مجلس هفتم در سال 86 شش نفر از اعضای هیات مدیره کانون صنفی تهران به عنوان کاندیدا ثبت نام کردند .
در جواب این پرسش که کانون صنفی یک تشکل غیر سیاسی است ، چگونه اعضای هیات مدیره آن در انتخابات مجلس، که رویدادی سیاسی است به عنوان کاندیدا ثبت نام کرده اند؟ آن شش نفر گفتند که تنها به اعتبار شخصیت حقیقی خود در پروسه انتخابات وارد شده اند.
در واقع بین شخصیت حقیقی خود به عنوان یک شهروند و شخصیت حقوقی خود به عنوان عضو هیات مدیره کانون تفکیک قایل شدند.
این استدلال از سوی برخی از اعضای هیات مدیره کانون پذیرفته و از سوی برخی پذیرفته نشد . در سال 86 تعدادی از اعضای اصلی و علی البدل هیات مدیره و یکی از بازرسان کانون ، با اعلام تشکیل طیف صنفی کانون از آن جدا شدند.
رسول بداغی ، محمد خاکساری ، رییس زاده ترک ، حمید پوروثوق، عبدالرحمن ایران نژاد و خانم ثریا دارابی از جمله اعضای گروه منشعب بودند.
این عده در سایت خود، افراد باقیمانده را طیف سیاسی – تجاری کانون نامیدند.
تجربه ورود اعضای هیات مدیره کانون به انتخابات آزمونی پرهزینه و بی فایده بود . اولا همه اعضای هیات مدیره کانون رد صلاحیت شدند. ثانیا حمایت اعضای هیات مدیره از لیست سه نفره خارج از کانون، هم نتیجه ای به بار نیاورد و ثالثا این اقدام در بین فعالان صنفی کانون شکاف ایجاد کرد.
اخیرا یک فعال صنفی که نقش غیر رسمی سخنگوی کانون تهران را دارد، نوشت : "خطری که این روزها کانون های صنفی را به شدت تهدید می کند،استفاده از اعتبار و نام کانون های صنفی برای مقاصد جناحی و انتخاباتی است ... براساس اساسنامه و ماهیت صنفی کانون ها ،هیچ کدام حق حضور در چنین مناسباتی را ندارند."
وی در ادامه هشدار داد که اعتباری که فرد در مسیر فعالیت های صنفی کسب کرده است نباید خرج هزینه های انتخاباتی شود.
در ادامه مطلب خواهم گفت که هر چند اصل هشدار درست است، اما در شرایط فعلی خطر واقعی این است که گرایش غالب در کانون ها با تحریم کنندگان انتخابات هم صدا شوند .
در واقع ، این اعلام خطر آدرس غلط دادن است. در واقع این اعلام خطر شعر فردوسی را تداعی می کند که گفت :
چو بهمن به زاولستان خواست شد/ چپ آوازه افکند و از راست شد. "
این سخن درستی است که کانون طبق اساسنامه نباید وارد فعالیت سیاسی شود و از طرفی انتخابات مجلس سیاسی ترین اتفاق کشور است .
اینکه افراد هیات مدیره برای خود دو شخصیت حقیقی و حقوقی قایل شوند ،در حوزه مسایل شخصی حرف درستی است. مثلا اعضای هیات مدیره می توانند در انتخابات به عنوان شهروند شرکت کنند و به نامزد مورد علاقه خود رای بدهند،یا انتخابات را تحریم کنند. اما ورود اعضای هیات مدیره به عنوان کاندیدا در انتخابات و شرکت در ائتلاف های سیاسی مادام که عضو هیات مدیره هستند و همچنین تبلیغات علیه شرکت در انتخابات ، با ماهیت غیر سیاسی کانون مغایر است.
بدیهی است صحبت در مورد افراد هیات مدیره است و نه اعضای معمولی تشکل ها.
وقتی می گوییم کانون های صنفی و اعضای هیات مدیره این تشکل ها نمی توانند وارد پروسه انتخابات شوند ، آیا معنایش تحریم انتخابات و تشویق معلمان به عدم شرکت در انتخابات است؟
معلمان هم مانند دیگر اقشار ملت گرایش های سیاسی مختلفی دارند و براساس گرایش سیاسی خود به فرد یا افردی از میان کاندیداها رای می دهند.
در میان معلمان افراد متمایل به اصولگرایان تندرو ، اصولگریان،اصلاح طلبان ، اعتدالی ها و... حضور دارند . حدود 20 تا 30 درصد معلمان هم به دلایل مختلف سیاسی ، عقیدتی و شخصی در انتخابات شرکت نمی کنند.
به نظر می رسد میزان حضور معلمان در انتخابات تابع نُرم عمومی جامعه است و میزان مشارکت آنها بین 60 تا 70 درصد است. به عبارت دیگر ، معلمان هر چند مطالبات صنفی یکسانی دارند ، اما از نظر سیاسی متکثرند و در انتخابات بر اساس همین تکثر به افراد و لیست های مختلف رای می دهندیا اصلا در انتخابات شرکت نمی کنند.
خطری که فعال صنفی در مورد استفاده از اعتبار و نام کانون های صنفی برای مقاصد جناحی و انتخاباتی مطرح کرده اند، در شرایط فعلی زمینه بروز ندارد.اعضای هیات مدیره کانون تهران و متحدان آن در شرایط سال 86 قرار ندارند.
هیات مدیره کانو نها در شرایطی نیستند که حتی اگر تمایل داشته باشند بتوانند کاندیدا معرفی کنند. ضمن این که گرایشی که امروز در کانون ها غالب است با سال 86 متفاوت است و اصولا این گرایش حتی اگر اساسنامه هم اجازه بدهد تمایلی به حصور در انتخابات و اعتقادی به اثر بخشی آن ندارد.
به نظر من خطری که کانوها را تهدید می کند لغزیدن به سمت تحریم انتخابات است. روشن است که کانون ها چه به تنهایی و چه در قالب شورای هماهنگی، رسما انتخابات را تحریم نمی کنند. اما نگاهی به تبلیغات فعالان متمایل به تشکل های صنفی در فضای مجازی به ویژه گروه های تلگرام نشان می دهد که عده ای از فعالان ، به طور غیر رسمی در صدد بی اعتبار کردن انتخابات و تشویق معلمان به عدم حضور در انتخابات هستند.
تبلیغ برای عدم حضور معلمان در انتخابات و بی اعتبار کردن انتخابات فعالیتی سیاسی همسنگ معرفی کاندیدا ها و حمایت از لیست های انتخاباتی است.
کانون تشکلی صنفی است و نباید لیست انتخاباتی بدهد ، یا وارد ائتلاف های سیاسی شود ، یا له و علیه نامزدها تبلیغ کند و یا انتخابات را تحریم کند و یا در ارگان های تبلیغاتی خود مانند گروه های تلگرام ، در صدد بی اعتبار کردن روند انتخابات برآید.
گروه های مجازی که توسط کانون اداره می شوند یا باید نسبت به روند انتخابات کاملا سکوت کنند یا اگر موضع انتخاباتی می گیرند اعلام کنند که معلمان در موضع صنفی متحد ، اما در موضع سیاسی متکثرند و بر اساس تشخیص سیاسی خود عمل کنند.
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
https://telegram.me/sokhanmoallem
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید