به نام خداوند جان آفرین حکیم سخن در زبان آفرین
دوست خوبم ، خبرنگار محترم صدا و سیما سلام .
من یک معلمم و شما یک خبرنگار.
نه مرا می شناسی و نه شما را می شناسم اما پخش خبر روز دوشنبه مورخه 23 / 9 / 94 که در بخش های مختلف خبری در مورد یکی از همکاران محترمم پخش شد ، باب این دوستی را باز کرد.
دوست خوبم حتما شنیده اید که می گویند : قبل از اینکه در مورد راه رفتن یک نفر قضاوت کنید کمی با کفش های او راه بروید.
انچه می نویسم نه به منزله تایید کار این همکار محترم و پیش کسوت با سی سال سابقه کار دلسوزانه و عاشقانه است و نه به معنی دخالت در رسالت و حرفه شما به عنوان خبرنگار صادق و درستکار. تنها درد دلی است از زبان یک معلم که امیدوارم انبوه سوژه های خبری در این روزها فرصت خواندن آن را به شما بدهد.
دوست خوبم ، نمی دانم اصلا می دانید الیگودرز در کدام نقطه کشور عزیزم ایران واقع شده است یا نه.
کاش در یکی از روزهای سرد زمستان با یکی از معلمین الیگودرزی شاغل در بخش پشتکوه زلقی و مناطق کوهستانی شول آباد و دیگر نقاط دورافتاده همراه می شدی و پس از طی ساعت ها مسیر ماشین رو مجبور به طی کیلومتر ها پیاده در مسیرهایی می شدی که عرض راه حتی به یک متر هم نمی رسد و در پایان این مسیر با مدرسه ای مواجهه می شدی که یا یک ساختمان فرسوده قدیمی است ، یا یکی از اتاق های اهالی روستا و در بهترین حالت یک کانکس کوچک و سرد.کاش یکی از گزارش هایت این موضوع بود.
کاش وقتی چند سال پیش که یکی از معلمین متعهد الیگودرزی از قطار باری در طول مسیر راه آهن افتاد و دست و پاهایش قطع شد و هنوز هم با این شرایط مشغول به کار است،گزارشی پخش می کردید.
کاش وقتی سال گذشته در یکی از دبستان های الیگودرز اولیای محترم در حضور دانش آموزان و در کلاس درس معلم را کتک زدند و آب هم از آب تکان نخورد !! گزارشی تهیه می کردید.
کاش وقتی دانش آموز با سر به دماغ دبیرمحترم درس شیمی کوبید و تا یک هفته دبیر گرامی با صورت ورم کرده به کلاس رفت ، گزارشی تهیه می کردید.
کاش وقتی در سال گذشته مرحوم توکلی یکی از معلمین دلسوز الیگودرزی با اهدای اعضای بدن خود جان چندین انسان دیگر را نجات داد ،گزارشی تهیه می کردید.
کاش وقتی یکی از دانش آموزان که بر اثر سوختگی زیاد بیناییش در حال از بین رفتن بود و معلمین الیگودرزی با اهدای بخشی از حقوق خود به یاریش شتافتند، و این فقط یک نمونه کوچک از فداکاری معلمین الیگودرزی است ،گزارشی تهیه می کردید.
کاش وقتی یکی از همکاران عزیز بر اثراتفاق افتادن یک حادثه غیر عمد مجبور به پرداخت دیه میلیونی شد و دیگر همکاران به یاریش شتافتند ، و تنها یک نمونه از همدردی و همیاری معلمین الیگودرزی است،گزارشی تهیه می کردید.
کاش از معلمین الیگودرزی که گمنام و عاشقانه سر پرستی چندین کودک یتیم را بر عهده دارند و بخش زیادی از حقوق ناچیز خود را به آنها اختصاص می دهند ، گزارشی تهیه می کردید.
کاش از معلمین الیگودرزی که گمنام و عاشقانه به یاری موسسه خیریه طاها و دیگر مراکز خیریه می پردازندو هیچ چشم داشتی ندارند و فقط با خدای خود معامله کرده اند ، گزارشی تهیه می کردید.
کاش وقتی در سال گذشته در لرستان، همکار عزیزمان به خاطر نجات دانش آموزانش در سیل جان خود را از دست داد ،وزیر محترم و روابط عمومی وزارتخانه عذرخواهی می کردند و شما هم گزارشی تهیه می کردید.
کاش وقتی سال قبل دبیر عاشق و دلسوزی در کلاس درس کشته شد و آب هم از آب تکان نخورد ، وزیر محترم عذرخواهی می کرد و شما هم گزارشی تهیه می کردید.
کاش ،کاش ،کاش .....
با این همه خیلی خیلی خوشحالم که تنها جرم من معلم آن هم در خیل میلیونی همکاران عزیزم که شاید در طول سی سال ،انگشت شمار اتفاق بیفتد،تنبیه بدنی یک دانش آموز است که البته آن هم معلوم نیست قبل از تنبیه معلم بیچاره چه روش هایی که برای هدایت دانش آموز اجرا نکرده باشد.
خوشحالم که جرم من و امثال من نه اختلاس میلیونی است و نه قاچاق ارز و کالا.نه واردات غیر مجاز کالا و نه اسکله های نفتی قاچاق و نه هزار و یک جرم تعریف شده و تعریف نشده دیگر .
خوشحالم که تنها جرم من معلم فقط این است که معلم شده ام و به معلم بودنم افتخار می کنم.
خوشحالم و برای همه آرزوی خوشبختی و خوشحالی دارم.
با آرزوی توفیق برای تمامی دلسوزان واقعی نظام تعلیم و تربیت
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
https://telegram.me/sokhanmoallem
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید