چاپ کردن این صفحه

معلم / تهران

تصمیم یک معلم ؟!

طنزانه ای برای نمایندگی مجلس و سیستم سایر کشورها

انتخابات مجلس نزدیک است و قرار است که از 4 دی ماه کاندیداها با مدارک لازم ثبت نام کنند و وارد مجلس شوند و هر کدام دغدغه هایی دارند . کسانی که 4 سال بر اریکه نمایندگی مجلس و مردم تکیه زده اند و به مواهب بی شمار آن عادت کرده اند در فکر هستند که چگونه جایگاه خود را 4 سال دیگر حفظ کنند و تازه واردها یا نمایندگان قبلی که در 4 سال اخیر دست شان از این مواهب نمایندگی بی بهره مانده در تلاش گرفتن جایگاه قدیمی ها در مجلس هستند .

حتی بسیاری از مسوولین اجرایی کشور هم نماینده بودن را به کار اجرایی پر درآمدشان ترجیح می دهند چون دردسر کارهای اجرایی امروزه و با این شرایط بر کسی پوشیده نیست .

در مجلس هم کار کمتر و هم انتقاد از دولت ها و رای دادن به لوایح و حتی رای اعتماد به وزرا و استفاده از نمایندگی برای سایر امور لازم کاری بس کم دردسرتر است و حتی پر فایده تر است .

اگر درست به یادم مانده باشد در مدرسه دبیری داشتیم که در یک دوره هوس نمایندگی کرد و می گفت وام هم می دهند . بیشتر به خاطر وام بود که خود را کاندیدا کرد و حتی یک بار به تمام مدرسه نان و کباب داد تا از روش های مرسوم هم استفاده کند .

بعد از انتخابات می گفت وامی نداده اند !

مدتی او را ندیدیم ...

چند سال بعد فهمیدیم که به علت کشیدن چک که نتوانست پاس کند مدتی هم به زندان رفت !

رویای نماینده شدن برای همه افراد خوش یمن نیست .

یا همکار دیگر وقتی صلاحیتش تایید شد می گفت پس چرا سال گذشته مرا مدیر مدرسه نکردند !

من از همه با صلاحیت ترم و این هم مدرکش !

چند روز بعد تراکت تبلیغش را دیدیم . اول خیلی ترسیدیم . فکر کردیم به رحمت خدا رفته  ! اما چند لحظه بعد فهمیدیم تراکت انتخاباتی اش است !

به خاطر بی پولی تراکت مثل آگهی فوت به نظر می رسید !

همکاران زیادی را دیده ام که حتی برای خود ستاد هم درست کردند و جالب اینکه خیلی هم امیدوار بودند که رای می آورند و به مجلس می روند و در مدت انتخابات خود را مثل یک نماینده مجلس واقعی می دیدند و عرش را سیر می کردند و در کلاس میان دانش آموزان کاندیداتوری خود را تبلیغ می کردند و حتی تراکت های خود را به دانش آموزان می دادند که پخش کنند و هیچ کس هم دست رد بر سینه این همکاران نمی زد اما لبخندهای تلخ همکاران دیگر ناشی از آن بود که معلمی که از کلاس و این حقوق ناچیز به تنگ آمده ، رویای نماینده شدن را در سر می پروراند تا خود را از تنگنا ای مالی و کلاسی خلاص کرده  ؛ دمی در مجلس بیاساید !

شنیده ام در برخی از کشورها ، نمایندگی مجلس حقوق و درآمدی خاص ندارد و حتی هزینه پذیرایی نیز بر عهده نمایندگان مجلس است !

کاش در ایران اسلامی هم همین طور بود و نمایندگان مردم رایگان و برای خدا کار می کردند تا هزینه های سنگین مجلس خرج امور ضروری کشور شود .

حال ناگهان من هم تصمیم گرفته ام نماینده مجلس شوم .

البته خودم هم خنده ام می گیرد .

اما اگر نماینده شوم اولین نطقم در مجلس این کلمات است که نمایندگان نباید حقوق بگیرند و ناهار و پذیرایی را از جیب خودشان بدهند .

جلسه ماهی یک یا دو بار بیشتر نباشد و شهرسنانی ها می آیند و فردا به شهر خود بازگردند .

اجازه بدهید هزینه های گزاف مجلس خرج مردم محروم همین کشور شود .

آیا به نظر شما کاندیدا بشوم یا نه ؟


آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .

https://telegram.me/sokhanmoallem


ارسال مطلب برای سخن معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

یکشنبه, 14 آذر 1394 16:26 خوانده شده: 2310 دفعه

در همین زمینه بخوانید: