چاپ کردن این صفحه

سعید شهسوارزاده / عضو شورای نویسندگان سخن معلم

جلسه پرسش و پاسخ در مورد کسر مقرری ماه اول و فرصتی برای " اندیشیدن " !

جلسه پرسش و پاسخ در مورد کسر مقرری ماه اول و فرصتی برای اندیشیدن  « گزارش از انتشار يک خبر در مورد رتبه بندي معلمان در فضاي تلگرام و سايت وزين " گروه سخن معلم " »

در فضاي مجازي تلگرام خبر ذيل را ملاحظه کردم :

 

“دوستان يه چيز جالب در باره رتبه بندي ميگم . “
“اولا حکم مهر ماه نسبت به شهریور نه تنها اضافه نشده بلکه مالیات افزایش حقوق مهر هم نزدیک ۵۰ تومن ازمن کسر شده.”
“یعنی همه ی افزایش بابت مقرری ماه اول کسر شده+۱۰ درصد مالیات ازم کسر شده.”

“دوما افزایش رتبه بندی تو بندی به نام حق شغل حرفه ای اضافه شده نه بند اول که حق شغله.”
“یعنی اگه فیشتون رو چک کنید،مبلغ کسر بازنشستگی مهر و شهریور برابره و این بدان معناست که بابت افزایش حق رتبه بندی چیزی به صندوق بازنشستگی نمیره و معنی تلخ ترش اینه که هنگام بازنشستگی این حق رتبه بندی حذف میشه.”
“یعنی کسانی که به خاطر افزایش حقوق ناشی از رتبه بندی خودشونو بازنشست نکردن،کلاه سرشون رفته

اين پيام در گرو هاي آموزش و پرورش گسترش يافت . “

 

در سايت وزين " گروه سخن معلم " روز دوشنبه چهارم آبان مقاله کسرمقرري ماه اول و چند پرسش ؟! به قلم استاد فرهيخته محمدي / مازندران ( این جا ) در ذيل پاسخ به مطلب ارائه شده در فضاي مجازي تگلرام را پيگيري مي کنيم که پاسخ به مقاله ي "کسرمقرري ماه اول و چند پرسش ؟! " نيز مي باشد .

براي قسمت اولأ با يکي از معلمان عزيز مصاحبه کردم که در ذيل ملاحظه مي فرماييد :

سوال :

آيا اين دريافتي مهر ماه شما کمتر از دريافتي شهريور ماه مي باشد ؟

پاسخ : بلي

سوال :

آيا رتبه بندي شامل حال شما شده است ؟

پاسخ : بلي

سوال :

پس چرا با وجود آن که رتبه بندي شامل حال شما شده است ، باز هم دريافتي شما در پايان مهر ماه کمتر از دريافتي پايان شهريور ماه مي باشد ؟

پاسخ :

اين مطلب ( کاهش دريافتي ماه اول پس از افزايش حقوق يک امر طبيعي و در هر افزايش حقوقي تکرار مي شود  ) ولي امروز معلمان نسبت به آموزش و پرورش بسيار حساس شده اند  و اگر 95% ليوان پر باشد باز هم آن 5% خالي را مي بينند  و يا حتي اگر 100% ليوان پر باشد باز هم مي گويند سراب است .

سوال :

بنده متوجه پاسخ شما نشدم .

پاسخ :

اگر اجازه مي داديد ، داشتم  قسمت اولأ مطرح شده در فضاي مجازي تلگرام و... را توضيح مي دادم .

براي توضيح اين مسئله ساده به يکي از معلمان با بايگاني فيش حقوقي و احکام و... قوي مراجعه کردم و از وي فيش حقوقي اسفند 1391 و فروردين 1392 را دريافت نمودم .

در فروردين سال 1392 حقوق يکي از همکاران بنده ، نسبت به حقوق اسفند سال قبل ؛ مجموع حق شغل ، حق شاغل ، تفاوت تطبیق و فوق العاده سختي شرايط محيط کار از 360 / 346 / 9  ريال به  264 / 329 / 11   ريال افزايش يافت يعني کمتر از 200 هزارتومان به حقوق آن همکار اضافه شد يا حدود 21%  به مجموع فاکتور هاي حقوق افزوده شد .

با وجود افزايش حقوق کمتر از 200 هزار تومان در فروردين همان سال ، کل  دريافتي فروردين ماه نسبت به اسفند ماه سال قبل از آن 170 هزار تومان کمتر شد  که يک امر طبيعي و عادي مي باشد .

سوال :

مگر مي شود دريافتي فروردين که افزايش حقوق داشته کمتر از اسفند باشد ؟!

پاسخ :

بنده داشتم همين موضوع را توضيح مي دادم ولي متأسفانه تعجيل شما ، کلام بنده را قطع کرد.

پر واضح است که از يک سو ، افزايش حقوق ماه اول ( فروردين 1392 ) به صندوق بازنشستگي واريز مي شود .

سوال :

درست مي فرماييد ، در هر افزايش حقوق ،  چون آن ميزان افزايش حقوق به صندوق بازنشستگي واريز مي شود . پس مي توان تصور کرد که ماه اول هيچ افزايش حقوقي اعمال نمي شود  ولي چرا دريافتي فروردين 1392 کمتر از اسفند 1391 مي شود ؟!

پاسخ :

متأسفانه تعجيل شما  درک نمي کنم . لطفأ اجازه دهيد بنده آن را هم توضيح مي دهم . فقط اگر به من فرصت بدهيد !

با توجه به آن که حقوق شما ، افزايش يافته است پس ماليات بر حقوق نيز افزايش مي يابد .

سوال :

يعني هرگاه حقوق افزايش يابد ، ماه پس از آن دريافتي کمتر مي شود ؟!

پاسخ :

کاملأ درست مي فرماييد :

در هر صورت ،همواره دريافت ماه اول افزايش حقوق کمتر از ماه قبل از افزايش حقوق مي شود و اين کشفيات جديد ، فقط  مربوط به رتبه بندي نمي باشد .

براي توجه بيشتر  به  جدول ذيل مراجعه نماييد .

مجموع فاکتور هاي تعيين حقوق اسفند 1391

به ريال

مجموع فاکتور هاي تعيين حقوق فروردين 1392

به ريال

مبلغ افزايش حقوق به ريال

درصد افزايش حقوق

با وجود افزايش حقوق در ماه جديد  بازهم اين ميزان دريافتي کمتر از ماه قبلي مي باشد . به ريال

360 / 346 / 9

264 / 329 / 11

904 / 982 / 1

21 / 22 %

000 / 700 / 1

جدول مقايسه مجموع فاکتور هاي تعيين حقوق و افزايش آن در دو ماه اسفند 91 و فروردين 92

 

سوال :

آن زمان با درآمد هاي افسانه اي دولت نهم و دهم و تورم بيش از 40% حقوق شما کمتر از 200 هزار تومان و يا حدود 21% افزايش داشت .

چرا  شما تجمع نکرديد ؟!

پاسخ : اولأ اين اطلاعات  مربوط به همکار بنده است که بايگاني خوبي دارد نه بنده  ثانيأ حدود 21% افزايش کل حقوق نمي باشد بلکه مربوط به مجموع چهار قلم حق شغل ، حق شاغل ، تفاوت تطبیق و فوق العاده سختي شرايط محيط کار يک معلم مي باشد که براي معلمان ديگر هم تقريبأ همان اندازه بوده است .

سوال :

مگر افزايش حقوق شما بيشتر بود؟!

پاسخ :

خير ، افزايش حقوق همه تقريبأ يکسان است .

سوال :

با توجه به تورم بيش از 40% و درآمد افسانه اي دولت نهم و دهم در مقابل افزايش حدود 21% فاکتورهاي تعيين حقوق ، معلمان چند بار و در چه مکان هایي تجمع داشتند ؟!

پاسخ :

درآن زمان نه تجمعي شکل گرفت و نه اعتراض مدني رخ داد نه به کاهش 170 هزار تومان دريافتي فروردين نسبت به اسفند مطلبي نگاشته شد .

هر چند بنده و همکار عزيزم هيچ اعتقادي به تجمع در آن زمان و اين زمان نداشته و نداريم .

سوال :

يعني هيچ اعتراض و تجمعي در آن زمان نه از سوي شما و همکار عزيزتان و نه از سوي معلمان ديگر و تشکل هاي مدني و ... صورت نگرفت ؟!

پاسخ :

با توجه به اينکه ما در بدنه آموزش و پرورش حضور داريم ، هيج گونه  تحرکي را  در آن ايام به ياد نمي آوريم .

سوال :

پس چرا در يک سال اخير اين همه تجمع و اعتراض داشته ايد ؟!

پاسخ :

بنده و همکارم مخالف هرگونه تجمع بوده و هستيم .

سئوال :

پس شما از وضع قبلي و وضع فعلي راضي هستيد ؟!

پاسخ :

خير ، بنده و تعدادي  از همکاران باور داريم که براي حل مشکلات و چالش هاي آموزش و پرورش بايد با مسئولين تعامل نمود . چه مسئولين گذشته که که به قول شما درآمد هاي افسانه اي داشتند و تورم بيش از 40% را تجربه مي کردند  و چه مسئولين جديد که خزانه خالي با بدهي به اندازه بودجه يک سال تحويل گرفتند .

سوال :

پس همکار شما که بايگاني خوبي هم دارد با شما هم عقيده است ؟!

پاسخ :

بله ايشان هم با تحصن و تجمع مخالف است . در ضمن ايشان بيشتر گرفتار زندگي شخصي  و خانوادگي خود است و کمتر فرصت ورود به مباحث صنفي را دارد . بحث بنده بيشتر معطوف به برخي معلمان است که در تشکل هاي مدني فعال هستند  .

سوال :

تشکل هاي مدني با مسئولين دولت نهم و دهم در چه مواردي تعامل داشتند ؟!

پاسخ :

دولت مردان گذشته ، باوري به تشکل هاي مدني به عنوان حلقه واسط بين مردم و مسئولين نداشتند و درآن دوران ، هم تشکل هاي مدني به محاق رانده شدند و هم برخي رهبران تشکل هاي مدني با پرونده هاي حقوقي مواجه شدند .

سوال :

دولت تدبير و اميد با تشکل ها چگونه برخورد کرد ؟!

پاسخ :

دولت تدبير و اميد هم تشکل هاي مدني را به عنوان حلقه واسط بين مردم و مسئولين به رسميت شناخت و وزير آموزش و پرورش مشاوري را براي ارتباط با تشکل هاي مدني تعيين نمود و با رسانه ها را به عنوان رکن چهارم دموکراسي آشتي نمود .

سوال :

اگر دولت تدبير و اميد رسانه ها و تشکل هاي مدني را به رسميت شناخته است ، پس چرا شاهد اين همه تجمع هستيم ؟!

پاسخ :

  1. مطالبات انباشته شده در جامعه و آموزش و پرورش بسيار زياد است . چون اين مطالبات به تدريج انباشته شده اند راه برطرف کردن آن هم تدريجي است که صد البته بايد براساس مطالعه ، کار کارشناسي ، تعامل با مسئولين ، بهره گيري از ظرفيت رسانه ها براي ايجاد عزم ملي و ...استوار باشد .
  2. با يک مثال موضوع را توضيح مي دهم .

چاقي و اضافه وزن يکي از شايع ترين بيماري ها در جهان است . اضافه وزن به تدريج ايجاد مي شود . فرد به يک باره به هر دليلي تصميم به کاهش وزن مي گيرد . وقتي فردي تصميم به کاهش وزن مي گيرد يا به عبارت ديگر متوجه ي چالش و بيماري چاقي خود مي شود  به دنبال راه حل مناسب و علمي است که با کمترين صدمه چالش را برطرف کند .

عوام فريبان فرصت طلب در جامعه با تبليغات گسترده به دروغ  به وي القاء مي کنند که با روش آنها ، در کوتاه مدت مي تواند لاغر شود !

هر چقدر طبيبان و مصلحان جامعه ، مي کوشند تا تبليغات عوام فريبان فرصت طلب را حنثي کنند کمتر موفق مي شوند .

اکثريت قريب به اتفاق اين خيل عظيم براي اصلاح چاقي ، راهي را انتخاب  مي کنند که به ضرر خود و جامعه بوده ولي نفع عوام فريبان فرصت طلب را تأمين مي کند .

ناکامي طبيبان و مصلحان در مقابل  کاميابي عوام فريبان فرصت طلب ، دلايل مختلف دارد که نياز به تحليل عميق دارد و از حوصله اين گزارش خارج است .

  1. وقتي فشار از پشت فنر برداشته مي شود ، فنر با نوسانات و نا آرامي به حالت جديد و تعادل جديد مي رسد.
  2.  اکثر تشکل هاي مدني که در دولت هاي هفتم و هشتم متولد شده اند ، هنوز به بلوغ اجتماعي نرسيده بودند که به محاق رانده شدند  و متأسفانه در هشت سالي که تشکل هاي مدني به بازي گرفته نشدند شرايط براي جمع بندي اشتباهات گذشته خود را هم نداشتند . هر چند در هر تشکلي فرد يا افراد محدودي جمع بندي بهتري از گذشته خود داشتند . ولي به دليل عدم ارتباط تشکيلاتي اين تحليل گذشته در بدنه تشکل ها ساري و جاري نشده است ؛ لذا تشکل هاي مدني بلوغ نيافته وارد کارزار جديد شدند .
  3. عوام فريبان فرصت طلب با توجه به دو مورد فوق الذکر تلاش نمودند با گل آلود کردن آب  ماهي خود را بگيرند !
  4. ظهور و بروز فضاهاي مجازي با همه مزاياي که دارند ولي به دليل عدم رشد يافتگي تشکل هاي مدني و رسانه ها چالش هاي ذيل را فراهم آوردند .
  5.  I. در زماني که تشکل هاي مدني به بازي گرفته نشدند . تعقل و برنامه ريزي بلند مدت ، ميان مدت و کوتاه مدت در تشکل ها و حرکت و رشد طبيعي تشکل ها ي مدني متوقف شد.  لذا تشکل هاي مدني بدون برنامه و بدون بلوغ اجتماعي پا به عرصه پر تلاطم جديد نهادند .
  6.  II.  در زماني که تشکل هاي مدني به بازي گرفته نشدند افراد اين تشکل ها هم چون  افراد عادي جامعه عادت کرده بودند که لطيفه ها ، مطالب جالب ، تصاوير زيبا ، کليپ هاي جذاب  دريافتي خود را حتي اگر به دقت هم مطالعه نکرده بودند و يا اصلأ مطالعه نکرده بودند براي دوستان ، اقوام و همکاران عزيزشان از طريق پيامک و يا ايمیل ارسال کنند و مراتب ارادت خود را به آنان ثابت کنند .
  7.   III. در آن زمان اگر هفته اي يک بار يا دو هفته يک بار هم به ايمیل يا پيامک هاي خود مراجعه مي کرديد مي توانستيد به محبت دوستان و آشنايان خود با احترام در خور آنان پاسخ دهند ، زيرا دايره ارتباطات هر شهروند عادي ، به طور متوسط ده الي بيست نفر بود که پيام اولي را براي دومي ارسال مي کرد و تصاوير زيباي سومي را براي پنجمي ارسال مي کرد . براي هر فردي به فراخور حال و خصوصيات روحي  وي مطلبي ارسال مي شد .
  8.   IV. در فضاي مجازي امروزي ( انفجار اطلاعات ) فرصت تفکر و تعقل از شهروندان سلب شده است . شهروندان  تصور مي کنند بايد در همه گروه ها حضور داشته باشند و در همه گروه ها ، همه روزه يا همه ساعته اظهار نظر کنند .شهروند صبح از خواب بيدار مي شود هنوز چشم باز نکرده مشاهده مي کنند که 159 پيام از گروه اول ، 21 پيام از گروه دوم ، 79 پيام از گروه سوم و 13 پيام از گروه خانوادگي دارد  تا ده دقيقه ديگر هم بايد براي رفتن به سرکار آماده  شود . اگر امروز پاسخ ندهد فردا بدهي اش دو چندان مي شود . چاره کار چيست ؟

تنها راه حلي که به نظر همه مي رسد اين است :

 ارسال يک مطلب از گروه اول 179 نفره به گروه دوم 111 نفره  و بر عکس .

لذا بارها مشاهده شده است که يک مطلبي که ده دقيقه پيش از عضو 35 گروه دريافت کرده بودي هم اکنون از عضو 43 همان گروه دريافت مي کني .

اين فرآيند در گروه هاي خانوادگي و دوستانه معضلات اجتماعي خاصي را پيش مي آورد .

فاجعه وقتي بيشتر رخ مي نمايد که شهروندان در گروه هاي صنفي مجازي ( به جاي نقش آفريني در تشکل هاي مدني واقعي ) مي خواهند در فضاي مجازي به دنبال انجام وظايف تشکيلاتي خود باشند  .

در اين فضاهاي مجازي ، افراد نه تنها فرصت فکر کردن ندارند بلکه فرصت خواندن مطلب را ندارند فقط با سرعت مطلب را از جلوي چشمان خود حرکت مي دهند و گه گاهي بسته به فرصت ، توقف مي کنند و به انتهاي مطلب مي رسند که نوشته شده است اگر ايراني هستي يا اگر مسلمان هستي يا اگر ... اين مطلب در ديگر گروه ها به اشتراک بگذار يا ، ايراني ، مسلمان و...  نيستي اگر اين مطلب در همه گروه ها  به اشتراک نگذاري .

شهروند عزيز از يک سو ، صبحانه نخورده بايد به سرکار ، سرويس  يا به کلاس درس و...برسد از سوي ديگر  و به ايراني بودن و مسلمان بودن خود شک ندارد .

راهي جزء به اشتراک گذاشتن آن مطلب در همه گروه ها ندارد زيرا هم بايد به فکر مسئوليت شهروندي خود در فضاي مجازي  باشد و هم به زندگي واقعي خود برسد .

ازاين چرخه ، عوام فريبان فرصت طلب حداکثر بهره را مي برند ، پشت سر  افراد صادق و مورد اعتماد جامعه که باور هاي خاصي دارند پنهان شده ، در سازمان دهي تعداد کثيري افراد پر مشغله  و با احساس مسئوليت موفق مي شوند  .

زيرا با اين روند ، در گروه ها ، عمدتأ (  نه تمامأ ) فرصت تحليل ، تفکر و تعقل حداقل است ( به صفر نزديک مي شود ) و شور هيجان به بالاترين ظرفيت خود غليان مي کند .

در نتيجه ما شاهد دامن زدن  التهاب و بحران در جامعه به طور کلي و به ويژه در آموزش و پرورش ( بحث مورد نظر بوده ايم ) در سايه التهاب و بحران ايجاد شده شاهد بروز « سريال تجمعات در آموزش و پرورش  » مي شويم  و تلاش مي شود التهاب در جامعه کاهش نيابد .

سوال :

يعني علت سريال تجمعات فضاي مجازي مي باشد ؟!

پاسخ :

هم بلي و هم خير .

سوال :

يعني چه هم بلي و هم خير ؛ مي شود بيشتر توضيح دهيد .

پاسخ :       

ذهن انسان در حالت عادي تمايل دارد  مسائل پيچيده را  ساده نمايد . به خصوص ما معلمان عادت کرده ايم مسائل پيچيده را در قالب مثال هاي ساده به دانش آموزان تفهيم کنيم . بنده پنج عامل مختلف را در بالا ذکر کردم . شما در نهايت به فضاي مجازي تکيه نموديد زيرا آن مطلب براي شما ملموس تر بوده است .

سوال :

 نقش افراد تأثير گذار در سريال تجمعات چگونه بوده است ؟

پاسخ:

نمي توان نقش افراد تأثير گذار در تشکل ها و يا بدنه آموزش و پرورش يا حتي در کل جامعه بي تأثير تلقي نمود .

ولي به دليل مورد سوم فوق الذکر که به ضرورت بار ديگر تکرار مي کنم .

3. اکثر تشکل هاي مدني که در دولت هاي هفتم و هشتم متولد شده بودند هنوز به بلوغ اجتماعي نرسيده بودند که به محاق رانده شدند و متأسفانه در هشت سالي که تشکل هاي مدني به بازي گرفته نشدند  شرايط براي جمع بندي اشتباهات گذشته خود را هم نداشتند .

هر چند در هر تشکلي فرد يا افرادي محدود ي جمع بندي بهتري از گذشته خود داشتند ولي به دليل عدم ارتباط تشکيلاتي اين تحليل گذشته در بدنه تشکل ها ساري و جاري نشده است ، لذا تشکل هاي مدني بلوغ نيافته وارد کارزار جديد شدند .

هرچه بلوغ تشکيلاتي نهاد  هاي مدني افزايش يابد ، وابستگي آنان از به افراد تأثير گذار کمتر مي شود . روي دوم سکه آن است که اثر بخشي افراد تأثير گذار کمتر مي شود زيرا تشکل مدني نبايد به فرد يا افراد خاص متکي باشد .

سوال :

يعني شما مي گويد اگر تشکل هاي مدني رشد کنند افراد تأثير گذار در اقليت قرار مي گيرند ؟!

پاسخ :

هم بلي و هم خير .

سئوال :

يعني چه هم بلي و هم خير ؛ مي شود بيشتر توضيح دهيد .

پاسخ :

در تشکل هاي مدني رشد نيافته ، رأي مستقل اعضاي تصميم گيرنده بيشتر تحت تأثير فرد يا افراد موثر مي باشد . در اين صورت همواره در تمامي موضوعات فرد يا افراد تأثير گذار در اکثريت مطلق وجود دارند .

بسته به نظر اين افراد خط مشي نهاد مدني  شکل مي گيرد ، اگر اين خط کشي درست باشد ، آن نهاد مدني در مسير صحيح عمل مي کند ولي رشد نيافته و متزلزل است زيرا به هر دليل رهبران خود را از دست بدهند يا افراد تأثير گذار جديد وارد صحنه شوند  ، يا تحليل رهبران به دليل اطلاعات غلط يا کم منحرف شود ، راه طي شده به ناکجا آباد مي رسد  و همه تجارب ، صداقت ها ، تلاش ها، هزينه هاي نهاد مدني به دليل عدم انباشت تجربه ، يک شبه بر باد مي رود .        

ولي در تشکل هاي رشد يافته چون رأي مستقل اعضاي تصميم گيرنده اصلأ تحت تأثير فرد يا افراد موثر درون گروه يا عملکرد گروه هاي ديگر نمي باشد ؛ بلکه رأي هر فرد بر اساس تحليل مستقل خود از شرايط اجتماعي ، اقتصادي ، سياسي ، امنيتي جامعه خود و جهان اطراف استوار مي باشد . گاهي رهبران در اقليت قرار مي گيرند  و گاهي در اکثريت در اين نهاد هاي مدني رشد يافته ، رهبران سعي دارند با ايجاد جلسات آموزشي  قوه تحليل اعضاء را ارتقاء دهند که تشکل را در مقابل انحراف بيمه کنند .

در اين تشکل ها بجاي توجه به کميت و افزايش اعضا ء به توانمند سازي اعضاي کم ، توجه جدي مي شود .

سوال :

در مورد قسمت دومي آن نوشته در تلگرام چه توضيحي داريد ؟

دوما ، افزایش رتبه بندی تو بندی بنام حق شغل حرفه ای اضافه شده...

پاسخ :

اگر پاسخ هاي قسمت اول را با دقت ملاحظه کنيد . نيازي به پاسخ سوال دوم نمي باشد به خصوص بعد از انتشار توضیحات مدیرکل دفتر وزارتی آموزش و پرورش درباره عدم پرداخت افزایش حقوق فرهنگیان رتبه بندی شده در فیش حقوقی مهرماه - این جا 

سوال :

چرا پاسخ سئوال دوم را به پاسخ سوال اول مرتبط  مي کنيد ؟!

پاسخ : اگر با دقت پاسخ اول را مطالعه کنيد نيازي به پاسخ سئوال دوم نيست با اين وجود عرض مي کنم :

 در فيش حققوقي يکي از معلمان شاغل که رتبه بندي شامل حالش شده است مجموع حق شغل ، حق شاغل ، تفاوت تطبيق ، فوق العاده سختي شرايط محيط کار ، فوق العاده شغل اسفند 93 حدود يک ميليون و پانصد هزار تومان مي باشد که در فرورين 94 به يک ميليون هفتصد و هفتاد هزار تومان افزايش يافته است .( حدود 18 درصد در اين اقلام افزايش حقوق داشته است  و با افزايش حق شغل حرفه اي به ميزان 454 هزار تومان در مهر 1394 مجموع اين اقلام به حدود دو ميليون دويست سي هزار تومان (حدود 48% افزايش در اين اقلام نسبت به اسفند  1393رسيده است . )

شما هم که رتبه بندي شامل حال تان شده است . مي توانيد اين محاسبه ساده را در فيش حقوقي مهر94 با اسفند 93 داشته باشيد که درصد افزايش حقوق شما هم در همين حدود ( کمي کمتر يا کمي بيشتر )  مي شود .

رديف

مجموع فاکتور هاي تعيين حقوق اسفند 1393

به ريال

مجموع فاکتور هاي تعيين حقوق فروردين 1394

به ريال

درصد افزايش حقوق از اسفند 93 نسبت به فروردين 1394

ميزان افزايش حق شغل حرفه اي در مهر 1394به ريال

درصد افزايش حقوق از اسفند 93 نسبت به مهر  1394به ريال

1

15,046,614

17,723,130

17.79%

4,540,800

47.97%

جدول افزايش حقوق فروردين 1394 و مهر 1394 نسبت به حقوق اسفند 1393

 

خلاصه آن که وقتي مبلغي به حقوق فرهنگي اضافه مي شود و آن مبلغ در برج اول به حساب صندوق بازنشستگي واريز مي شود يعني اين مبلغ در حقوق بازنشستگي وي منظور مي شود .

 

توضيح آخر :

بنده که رتبه بندي شامل حالم شده است و آن همکارم که بايگاني خوبي از فيش هاي حقوقي دارد ولي رتبه بندي شامل حالش نشده است . بايد مطمئن باشيم که در سايه تلاش نهاد هاي مدني و رسانه ها در تعامل با مسئولين ، اگر عزم ملي براي اصلاح آموزش و پرورش ايجاد شود ، نه تنها مشکل معلمان بلکه مشکل دانش آموزان ، مشکل خانواده هاي محترم دانش آموزان ، مشکل صنعت ، مشکل ... به طور کلي مشکل جامعه ايران حل مي شود و با سرعت در ده سال آينده به اهداف سند چشم انداز دست خواهيم يافت .

نيمه پر ليوان را ببينيم و با ايجاد آرامش در جامعه تلاش کنيم با ايجاد عزم ملي ، آموزش و پرورش را اصلاح کنيم .


آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .

https://telegram.me/sokhanmoallem

یکشنبه, 23 -8156 21:44 خوانده شده: 2172 دفعه

در همین زمینه بخوانید: