چاپ کردن این صفحه

معلم شرکتی / ایلام

دردنامه ی یک معلم شرکتی ( حنجره ی سوخته ی زاگرس )

دردنامه ی یک معلم شرکتی

هرچند پیش تر به ستم کم نکرده اند

جایی به معلم چنین ستم نکرده اند

عمری به پای تخته سیاهی گذشت و رفت

محصول عمر رفته به جز غم نکرده اند

جز داد و قال و آن همه گچ خوردن عاقبت

در جام جان خسته به جز سم نکرده اند

آن خیل پشت میز نشین بعد قند و چای

چیزی نه حل نموده و برهم نکرده اند

جز اضطراب کار و به جز بیم شغل هیچ

بر زخم چند ساله که مرهم نکرده اند

عمری به نام "شرکتی " از ما گرفته اند

ظلمی چنین بزرگ به عالم نکرده اند

مجلس که هیچ ، حضرت فانی به هیچ کس

تمکین نمی کنند ، و سر خم نکرده اند

در پیشگاه حضرت فانی مصوبات 

جز حرف مفت چیست که سرهم نکرده اند؟

 


ارسال مطلب برای سخن معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

چهارشنبه, 31 شهریور 1394 14:18 خوانده شده: 1990 دفعه

در همین زمینه بخوانید: