در دنیای امروز، انسان بیش از هر زمان دیگری در محاصرهی روایتها و داستانهاییست که دربارهی خودش و جهان اطرافش میسازد.
یووال نوح هراری فیلسوف یهودی در فصل هفدهم کتاب خود ۲۱ درس برای قرن ۲۱، بر این ویژگی بنیادین انسان، یعنی داستانساز بودن، تأکید میکند. او هشدار میدهد که این ظرفیت روایت سازی ، هر چند در ایجاد معنا و انسجام هویت جمعی مؤثر است، اما در عین حال میتواند به ابزار تحریف حقیقت و پنهانسازی خشونت بدل شود.
هراری معتقد است ملتها و جوامع، اغلب با روایتهایی دربارهی گذشتهی باشکوه، قربانی بودن تاریخی، یا برتری فرهنگی و نژادی خود، نوعی هویت جمعی میسازند که الزاما مبتنی بر واقعیت نیست. این افسانهها بهویژه هنگامی خطرناک میشوند که به ابزار مشروعیتبخشی قدرت سیاسی، اشغالگری و خشونت بدل شوند.
نمونهی روشن این مسئله، روایت قومگرایانه و دینی ملت یهود و کارکرد آن در توجیه سیاستهای دولت اسرائیل است.
اسرائیل بر پایهی روایت تاریخی «سرزمین موعود» شکل گرفته است روایتی که در آن قوم یهود، قوم برگزیدهی خدا شمرده میشود و سرزمینی خاص در خاورمیانه، بهعنوان میراث الهی ایشان قلمداد میشود. در این داستان، بازگشت به سرزمین موعود، نه تنها یک حق، بلکه یک رسالت مقدس محسوب میشود. پس از هفتاد سال از تاسیس اسرائیل ،آیا وقت آن نرسیده که پیروان آیین موسی (ع) به جای چنگ زدن به افسانههای قومی، به انسان بودن فکر کنند؟
نتیجه آن که اشغال سرزمین، کوچاندن فلسطینیها، ساختن شهرکهای یهودینشین و تحمیل نظم نظامی بر یک ملت دیگر، نه تنها پنهان نمیشود، بلکه در چارچوب همین اسطورهها، مقدس و برحق جلوه میکند.
روایت مظلومیت یهودیان در طول تاریخ، بهویژه تجربهی هولوکاست، در این بستر، نقش دوگانهای ایفا میکند. از یکسو تجربهی تاریخی تلخیست که باید بهدرستی به رسمیت شناخته شود اما از سوی دیگر، گاه به توجیهگر بیچونوچرای خشونت علیه غیر یهودیان بدل میشود.
وقتی ملتی خود را همزمان قربانی ابدی و برگزیدهی ابدی میبیند، احتمال بسیار بالاست که در برابر هر نوع نقد، واکنش تدافعی، بسته و خشن نشان دهد.
هراری مینویسد: «هیچ ملتی نمیتواند تا ابد نقش قربانی را بازی کند، وقتی که خود تبدیل به قدرتی سرکوبگر شده است.»
او بارها از این گفته که تاریخ باید ما را به تفکر و بازاندیشی برساند، نه تکرار نقشهای کهنهی قهرمان و دشمن. اما رژیم اسرائیل، ، بیش از آنکه از تاریخ بیاموزد، در اسطورههای خود فرو رفته است.
بسیاری از ملتها، روایت تاریخی خود را ابزاری برای فرار از نقد و بازخوانی گذشته میکنند.
انسان نیازمند داستان است؛ اما شاید نیازمندتر از آن، دیدن واقعیت عریان و پرسیدن این پرسش ساده است: کدام داستانها زندگی را بهتر میکنند و کدام، مرگ و ویرانی را در جهان میپراکنند؟
پس از هفتاد سال از تاسیس اسرائیل ،آیا وقت آن نرسیده که پیروان آیین موسی (ع) به جای چنگ زدن به افسانههای قومی، به انسان بودن فکر کنند؟
شاید وقت آن رسیده که قوم یهود افسانهها را زمین بگذارند نه برای فراموشی، بلکه برای دیدن واقعیت. برای پذیرفتن این حقیقت که هیچ سرزمینی خانهی واقعی نخواهد شد، اگر بر استخوانهای دیگران ساخته شده باشد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید