در ماه های اخیر، به طور ناگهانی همه جهان درگیر چیزی به نام هوش مصنوعی شدهاند.
کیفور و مست و خرامان و هیجان زده، همه از آن حرف میزنند. خوانندهای که سالها پیش فوت شده ، آهنگ جدید می خواند.
ویدئویی از ونگوک می بینیم که وسط قهوهخانهای در ایران، قلیان میکشد. با صدای و چهرهی هر کسی که بخواهیم می توانیم در کسری از ثانیه ویدیو بسازیم. لذت بخش است، مگر نه؟! معرکه است، نیست؟!
تازه اینها که چیزی نیست. اصلا نیازی نیست که مثلا معماری بلد باشیم؛ یک عکس از اتاق خالی می گیریم و هوش مصنوعی فورا برایمان فضا را طراحی می کند.
یا مثلا چند سرنخ به او میدهیم و فورا یک داستان یا فیلم نامه به ما می دهد. گور پدر نویسندهها! یا به او می گوییم، یک موسیقی با فلان حال و هوا برایم بساز؛ فورا اطاعت امر میشود. چشم هرچه تو بخواهی. گور پدر بتهوون!
این ابتدای کار است.
هوش مصنوعی، همه را حذف خواهد کرد : هنرمند، دانشمند، معلم، فیلسوف، نویسنده، جامعهشناس. اصلا هرکسی و هر تخصصی که سالها بابت آن رنج و مرارت کشیده شده را بلااستفاده می کند.
بسیار خب،اصلا حذف کند!
خب که چی؟ قضیه به این جا ختم نمی شود. هوش مصنوعی در طی یکی دو دهه، نیاز به تفکر را در انسان از بین میبرد.
تو نیاز نیست فکر کنی ؛
من (هوش مصنوعی) به جایت فکر می کنم. من به جایت می نویسم، من به جایت می خوانم، من به جایت تشخیص می دهم، من به جایت انتخاب می کنم، من به جایت حرف می زنم، من به جایت حساب کتاب می کنم، من به جایت درس می خوانم، من به جایت تحلیل می کنم، من به جایت احساس می کنم، من به جایت عاشق میشوم، من به جایت نفس می کشم، من، من، من، من، تو فقط روی صندلی بتمرگ و به صفحهی موبایل یا کامپیوترت خیره شو ...
ای موجود بیفایده و بیاراده.
هوش مصنوعی از انسانها و البته نسلهای بعدی انسانها، تکه گوشتهای بیخاصیت و بیتفکر و پوچ میسازد. تهی از هرگونه خرد یا اندیشهای. یعنی بردههای تام. غلامهای حلقه به گوشِ کر و کور و لال که هرکار می توان با آن ها کرد.
آخ که انسان ها دارند قمار سنگینی می کنند که بیشک بازندهی آنند.
عین روز، چنین آیندهای برایم روشن است. به راه افتادن لشکر هوش مصنوعی، پشت پردهی سنگینی دارد و آنان خوب می دانند که چقدر مبتذلانه، انسانها میراث چند هزار سالهی خود را که تفکر و فلسفه است را، تقدیم می کنند تا برده باشند.
آخ ای انسان غافل !
نمی دانی چه آشی برایت پختهاند.
خداحافظ انسان خردمند، خداحافظ
من نمی گذارم
هیچ چیز دیگری به جای من
فکر کند. من برده نخواهم شد.
آرشیو کتاب کمیاب