چاپ کردن این صفحه

«و این مثل بدان آوردم تا بدانی که: افتتاح سخن بی اتقانی تمام و یقین صادق، از عیبی خالی نماند و خاتمت آن به ندامت کشد! »

آمارهای عوام‌ فریبانه و غیر واقعی در آموزش‌ و پرورش و کلاه گشاد «پرورشی» بر سر دستگاه تعلیم و تربیت ؟

علی زینلی/ بندر خمیر

نقدی بر آمارهای عوام‌ فریبانه و غیر واقعی در آموزش‌ و پرورش و سراب امور پرورشی و تربیتی در صدای معلم


توسعه و رشد مدرسه از منظر امکانات و کیفیت‌ بخشی به مباحث تربیتی و آموزشی آرزوی هر معلمی است.

«معلمان» می‌خواهند مدرسه آن‌ قدر جاذبه داشته باشد تا دانش آموزان طی سالیانی که عمرشان را در کلاس درس سپری می‌کنند هم مهارت و دانش بیاموزند و هم علاقه و شوق آمدن داشته باشند.

اما وقتی در پایان یک سال ، آموخته‌های کتاب درسی را در ذهن دانش آموزان جست و جو می‌کنیم سخت ناامید می‌شویم و این ناامیدی زمانی بیشتر می‌شود که درمی‌یابیم دانش‌آموز ما نه‌ تنها بهره اندکی از علم و دانش دارند بلکه نتوانسته‌ایم مهارت‌های اولیه اجتماعی چون نظم، تصمیم‌گیری، احترام به قانون و یک شهروند خوب بودن را هم به آن‌ ها بیاموزیم.

نقدی بر آمارهای عوام‌ فریبانه و غیر واقعی در آموزش‌ و پرورش و سراب امور پرورشی و تربیتی در صدای معلم

یکی از مسائل مهم که در مدارس وجود ندارد اما مسئولان می‌خواهند نامش را بر پلاکاردی بنویسند و در مقابل رسانه‌ها به نمایش بگذارند ؛ «حوزه پرورشی» است.

دست‌هایی که دستگاه آموزش‌ و پرورش را می‌چرخاند مدام در حال بخشنامه کردن و برنامه فرستادن و پیچیدن نسخه‌هایی است که یکی از هزار آن‌ هم سرانجامی ندارد.

یوسف نوری وزیر سابق با مدرک فوق‌ دیپلم پرورشی از تربیت‌ معلم نیز با برجسته کردن خبرهایی چون برپایی موکب اربعین در کربلا، اردوی راهیان نور و اجلاس‌های نماز می‌خواست نشان دهد به‌ اندازه کافی حواسش به این حوزه است.

نقدی بر آمارهای عوام‌ فریبانه و غیر واقعی در آموزش‌ و پرورش و سراب امور پرورشی و تربیتی در صدای معلم

وجود اخبار رنگارنگی و پر آماری چون: «بزرگ‌ترین محفل دانش‌آموزی انس با قرآن در جهان اسلام»، «وجود بیش از ۶۹ هزار نمازخانه در مدارس»، «فعالیت بیش از ۴۷ هزار امام جماعت در مدارس»، «اجرای طرح «پیوند مسجد، محله و مدرسه» در ۳ هزار واحد آموزشی کشور»، «با «نورینو» نمازخواندن فرزندتان را ببینید!» و صدها برنامه که هدفش پرورش و تربیت نسل دانش‌آموز عنوان‌ شده است  ؛ شاید موجب خوشحالی مدیرانی در رده‌های بالا شود اما واقعیت در مدارس نشان‌دهنده دور شدن نسل جدید از خواسته‌های مورد تأکید مسئولان است. این ناامیدی زمانی بیشتر می‌شود که درمی‌یابیم دانش‌آموز ما نه‌ تنها بهره اندکی از علم و دانش دارند بلکه نتوانسته‌ایم مهارت‌های اولیه اجتماعی چون نظم، تصمیم‌گیری، احترام به قانون و یک شهروند خوب بودن را هم به آن‌ ها بیاموزیم.

شاید مسئله اصلی ندیدن شکاف بزرگی است که میان شعارها مسئولین و واقعیت‌ها مدارس است و برخی نیز خودخواسته چشم‌هایشان را به سمت دیگری دوخته‌اند.

در سال 1395 ماشاالله قاسمی مدیرکل نوسازی مدارس هرمزگان گفته بود: 70 هزار نفر از دانش آموزان هرمزگان در مدارس نا‌ایمن تحصیل می‌کنند .

وی در خبرگزاری ایسنا گفته بود: سه هزار و ۶۰۰ میلیارد ریال برای ایمن‌سازی مدارس استان‌ هرمزگان نیاز داریم و یک هزار و ۸۰۰ کلاس درس باید ایمن شوند.

نقدی بر آمارهای عوام‌ فریبانه و غیر واقعی در آموزش‌ و پرورش و سراب امور پرورشی و تربیتی در صدای معلم

در سال 1401 سید فخرالدین هاشمی مدیرکل نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس هرمزگان نیز گفته است: اکنون ۳۵۳ مدرسه غیراستاندارد و ناایمن در قالب 2 هزار کلاس درس در استان هرمزگان وجود دارند که برای استانداردسازی این فضا‌های آموزشی ۲۰ هزار میلیارد ریال اعتبار نیاز است.

همچنین «محمد قویدل» مدیرکل فعلی آموزش‌ و پرورش هرمزگان نیز در خصوص میزان کمبود معلم در استان و فاصله‌اش تا رسیدن به استانداردها اظهار داشته است: گرچه در سال‌های اخیر بخشی از کمبود معلم در استان برطرف شده است، اما همچنان چهار هزار معلم در استان کمبود وجود دارد و هرسال تعدادی معلم نیز بازنشسته می‌شوند.

کاری به مقایسه مبالغ و تعداد کلاس های ناایمن نداریم اما حرف این است زمانی که هزاران دانش آموز در مدارسی فاقد استاندارهای لازم مشغول تحصیل هستند و یا با نبود هزاران معلم در یک استان چون هرمزگان روبه رو هستیم چه توقعی برای رسیدن به کمال و تربیت شهروند شایسته داریم؟

نقدی بر آمارهای عوام‌ فریبانه و غیر واقعی در آموزش‌ و پرورش و سراب امور پرورشی و تربیتی در صدای معلم

در تازه‌ ترین اظهارنظر رضا مراد صحرایی سرپرست وزارت آموزش‌ و پرورش که در خطبه‌های نماز جمعه تهران نیز بوده است گفته:

«امروز در شرایطی هستیم که نزدیک به 50 هزار مدرسه، معاون پرورشی ندارند و باید در اولویت کارهایمان به آن توجه کنیم. آن‌قدر که روی آموزش ایستادیم، روی پرورش نایستادیم.»

نقدی بر آمارهای عوام‌ فریبانه و غیر واقعی در آموزش‌ و پرورش و سراب امور پرورشی و تربیتی در صدای معلم

اگر چه نتایج ایستادگی در آموزش به گفته سرپرست هم چندان مایه دل‌خوشی نیست اما به نظر می‌رسد تأکید بر روی نام «پرورشی»، «تربیت اسلامی» و مسائل فرهنگی یکی از مانورهای مسئولان برای ماندن و ثبات در جایگاه شان است هر چند هیچ‌کدام از این برنامه‌ها اجرا نشود یا اجرایش با هزینه‌های کلان سودی نیز نداشته باشد.

اگر مدارسی داشته باشیم که دارای محیطی استاندارد و ایمن باشند، اگر آموزشگاه‌ها دارای کتابخانه داشته باشند و دانش آموزان از ابتدا به قدرت تفکر، اندیشیدن و مطالعه واقف شوند، اگر فضای سبز و احترام به محیط‌زیست ریشه در آموزش مدرسه‌ها داشته باشد، اگر بخش مهمی از ترک تحصیل‌ها ریشه در فقر نداشت، اگر معلمان جایگاه و منزلت اجتماعی شایسته‌ای برای شغل خود ببینید و اگر ده ها مشکل دیگر دست از گریبان آموزش‌ و پرورش برمی‌داشت شاید شعارهای پرورشی کارساز بود.

نقدی بر آمارهای عوام‌ فریبانه و غیر واقعی در آموزش‌ و پرورش و سراب امور پرورشی و تربیتی در صدای معلم

با این اوضاع گفتن و نسخه نوشتن در این حوزه نه‌ تنها بی‌ثمر است بلکه «پرورشی» کلاه گشادی بر سر آموزش‌ و پرورش است که چشم‌هایش را نیز پوشانده است و این کلمه حربه‌ای برای فریب و خیال‌بافی است.

نقدی بر آمارهای عوام‌ فریبانه و غیر واقعی در آموزش‌ و پرورش و سراب امور پرورشی و تربیتی در صدای معلم

خواندن این حکایت از کلیله‌ و دمنه در این رابطه خالی از لطف نیست:

گفت: آورده‌اند که مردی پارسا بود، و بازرگانی که روغن گوسفند و شهد فروختی با او همسایگی داشت، و هر روز قدری از بضاعت خویش برای قوت زاهد فرستادی، زاهد چیزی از آن به کار بردی و باقی در سبویی می‌کردی و در طرفی بنهادی، آخر سبو پر شد، روزی در آن می‌نگریست. اندیشید که: «اگر این شهد و روغن به ده درم بتوانم فروخت، از آن پنج گوسپند خرم، هر پنج بزایند و از نتایج ایشان رمه‌ها پیدا آید، و مرا استظهاری باشد، و زنی از خاندان بزرگ بخواهم؛ لا شک پسری آید، نام نیکوش نهم و علم و ادب درآموزم، اگر تمردی نماید بدین عصا ادب فرمایم.

این فکرت چنان قوی شد که ناگاه عصا برگرفت و از سر غفلت بر سبوی آویخته زد، در حال بشکست، و شهد و روغن بر روی او فروآمد.

و این مثل بدان آوردم تا بدانی که: افتتاح سخن بی اتقانی تمام و یقین صادق، از عیبی خالی نماند و خاتمت آن به ندامت کشد. (کلیله‌ و دمنه بر اساس طبع استاد عبدالعظیم قریب صفحه 173)


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

نقدی بر آمارهای عوام‌ فریبانه و غیر واقعی در آموزش‌ و پرورش و سراب امور پرورشی و تربیتی در صدای معلم

جمعه, 21 ارديبهشت 1402 20:59 خوانده شده: 652 دفعه

در همین زمینه بخوانید: