گاهی متعجب می شویم که چرا افرادی مانند اکبر رائفی پور، حسن عباسی، شیخ عباس تبریزیان و برخی مداحان با اینکه سخنانی اغلب غیرمنطقی، عقل ستیزانه، ضدعلمی، بهت آور و ساده لوحانه بر زبان می آورند اما طرفدارانی دارند و همیشه گوش هایی آماده شنیدن سخنان محیر العقول آنهاست و در مقابل اساتید برجسته فلسفه و اندیشمندان کشور اغلب مهجور و ناشناخته اند و گوشی بدهکار سخنانشان نیست!!
آنچه بدیهی به نظر می رسد این نکته است که افرادی مانند تبریزیان و رائفی پور در جوامع عقل مدار نه تنها جدی گرفته نمی شوند، بلکه در صورت داشتن تریبون هم مخاطب چندانی نخواهند داشت.
حال سوال اینجاست که چه عواملی باعث می شوند رائفی پور و عباسی و تبریزیان به متفکران قوم تبدیل شده و برای دردهای کهنه جامعه نسخه بپیچند و جماعت پریشان احوال را از چاهی به چاله ای عمیق تر فروبرند؟
در پاسخ به این سوال باید به عوامل و دلایل متعدد فرهنگی و تاریخی نگاه کرد. تاریخ پرآشوب و غمزده این سرزمین پر است از افرادی که با عقل و عاقلی سر ستیز و جنگ داشتند و جنون و خردستیزی را سرلوحه سعادت و خوشبختی بشر می دانستند. اشعری گری و ضدیت با عقل و نکوهش متفکر و فیلسوف و اندیشمند و عقل در همیشه تاریخ این سرزمین بخش جدایی ناپذیری از فرهنگ بوده است. در تاریخ این سرزمین همیشه ابن سیناها و فارابی ها و فردوسی ها نکوهش شده اند و امام محمد غزالی ها و عقل ستیزان بر صدر مجلس نشسته اند.
عامل دیگر، جزم اندیشی تاریخی مردمان این سرزمین است که همیشه دوای دردهای خود را در نسخه های عجیب و غریب جسته است. دلیل دیگر ذهنیت خرافاتی است که همیشه جادو و نیروهای ماورایی را بر عقل و خرد انسانی برتر دانسته است.
عامل دیگر ذهنیت توطئه پرداز ایرانی است که پشت هر مسئله ای اعم از بیماری و سیاست و.. دنبال ذهن های پلید و دست های نابه کار بوده است و همیشه عادت به دیدن «کاسه زیر نیم کاسه» دارد.
مسئله بعدی فرهنگ ساده اندیش است که در حل مسائل به جای تامل و تفکر و تصمیم عقلانی، سوار بر موج احساسات شده و با دم دستی ترین ابزارها به مواجهه سخت ترین مسائل و مشکلات رفته است. ضرب المثل هایی مانند "سگ زرد برادر شغاله"، "کار کار انگلیسه" و امثالهم همگی حاکی از ذهن ساده اندیشی است که به جای تحلیل و فهم عمیق مشکلات و مصائب سعی کرده است با جمع بستن و سر هم کردن همه مشکلات نتیجه نهایی و مدنظر خود را در سریع ترین و کوتاه ترین زمان ممکن به دست آورد.
امثال رائفی پور و تبریزیان بیشتر از آنکه زاده یک جامعه مدرن و عقل مدار باشند، محصول چنین تاریخ و سنت و فرهنگی هستند. ( کانال خرمگس )
( دایی جان ناپلئون رمانی طنز در گونهٔ داستان بلوغ از ایرج پزش کزاد است که سالِ ۱۳۴۹ منتشر شد. این رمان که از پرفروشترین کتابهای ایرانیست، با لحنی طنز تیپهای شخصیتهای جامعهٔ ایرانی را به ریشخند میگیرد. ناصر تقوایی در سال ۱۳۵۵ مجموعهٔ تلویزیونی دایی جان ناپلئون را از روی این کتاب ساخت. ویکیپدیا )