به نام خداوند بخشنده و مهربان
جناب آقای جعفری دولت آبادی
دادستان محترم تهران
سلام
من فاطمه هاشمی سنجانی دختر علیرضا هاشمی سنجانی هستم . مردی که به خاطر احقاق حقوق خود و دیگر معلمان ۳ ماهی می شود که در زندان به سر می برد . پدرم دبیر کل سازمان معلمانی است که با آنکه مجوز قانونی از وزارت کشور دارد متاسفانه در دولت مدعی عدالت و مهرورزی غیر قانونی خوانده شد که خوشبختانه اکنون در دولت تدبیر و امید با دعوت از سازمان معلمان توسط وزارت کشور و خانه احزاب به رسمیت شناخته شده و قانونی تلقی می شود . من فرزندی هستم که تمام موفقیتم را مدیون پدرم می دانم. من بدون او امیدی به آینده ام ندارم ، او بود که راه دانشگاه را برایم گشود.
برایم باورش سخت است پدری که فقط فعالیت صنفی داشته است چرا باید به اتهام سیاسی در زندان باشد ؟
چرا اتهام او را امنیتی می نامند؟ مگر این نیست که برای فعالیت سیاسی تعریف درستی وجود ندارد ؟ مگر این نیست که فعالیت صنفی را سیاسی و فعالیت سیاسی را امنیتی می نامید ؟
عجیب است که برای پدرم که فقط فعالیت صنفی داشته است ، حداکثر مجازات ماده ۶۱۰ قانون مجازات اسلامی داده شده است ، یعنی ۵ سال !!!!!!
۵ سال برای مردی که تمام هدفش در جهت ارتقاء کیفیت آمورش و پرورش بوده و هیچ گونه منافع شخصی در فعالیت های او نبوده است . ۵ سال دوری از خانواده . تحملش برایم سخت است . فکرش را بکنید ، این همه دوری یک دختر از پدرش .
می دانم که می دانید ، معلمان در شرایط سختی هستند و مشکلات اقتصادی آنها را از پای در آورده است و خواهان حق خود هستند. اعتراضات این روز های معلمان برای وجود این مشکلات است. اما باید بدانید که تحمل مشکلات مالی خیلی سخت نیست اما آنچه که قابل تحمل نیست خانه بدون پدر است.
ایام عید فطر نزدیک است . در این سال « همدلی و همزبانی » از شما خواهشمندم جامعه و فرهنگیان و البته من و خانواده ام را با آزادی پدرم به هر طریق ممکن و به استناد هر قانونی که شما صلاح می دانید و از آن اطلاع دارید خوشحال نمایید...
فاطمه هاشمی سنجانی
23تیرماه1394