عدم تحول خواهی و حاکمیت غیرانقلابی و محافظه کاری در تصمیم سازان و گردانندگان آموزش وپرورش مانع و سدی بزرگ در مسیر تغییرات اثربخش و اساسی و تعیین کننده و تحول خواهانه در نظام تعلیم و تربیت کشورمان می باشد.
تصمیم سازان ، برنامه ریزان و سیاست ورزان باید به این درک عمیق و راهبردی دست یازند که نظام تعلیم و تربیت و آموزش و پرورش و توجه کامل و پرداختن به آن تنها و اصلی ترین راه ممکن برای رسیدن به توسعه پایدار، عدالت اجتماعی، حل و پایان معضلات و مشکلات میهن است.
باید اذعان نمایند آموزش و پرورش هزینه نیست بلکه سرمایه است و سرمایه گذاری درآن یعنی ایجاد سازوکارهای اثربخش و موثر در برون رفت ازدغدغه ها و مشکلات مزمن و تاریخی جامعه وشکل دهی و پرداختن به شیوه های کارآمد و اساسی رشد و اعتلای کشور است.
آموزش و پرورش تحول خواه و نه ایستا و گردانندگان تحول گرا و برنامه ریزی و سرمایه گذاری باورمند و همه جانبه و در اختیار گذاردن تمامی آنچه که باید در مسیر و راه آن، گرانیگاه تحول و شدن های جدید و نقطه ی عطفی بر کنش و جهش تاریخی است، که باید در این عرصه رقم خورده و به منصه ظهور در آید. تمامی هم و غم و چاره اندیشی و بسیج امکانات و داشته ها باید متوجه آموزش و پرورش و به ویژه معلمان شریف و زحمتکش گردد که پیچ تاریخی موضوع شکل گرفته و نهادینه شده و بستر و جایگاه لازم جهت تحول خواهی و رنسانس در نظام تعلیم و تربیت کشور شکل گرفته و فراهم گردد.
تحقق بیانیه کارآمد و راه گشای گام دوم انقلاب و تحقق سند تحول و اجرایی شدن اسناد بالادستی و فرو دستی دراین راستا در امعان نظر و توجه و فراهم نمودن کلیه امکانات و همت ها برای تبدیل نمودن باورمند و راهبردی آموزش وپرورش به موضوع نخست کشور و جامعه است که باید بدون تعارف اذعان و اقرار نمود که در عمل و به واقع موضوع و دغدغه ی اصلی در کشور و در نزد تصمیم سازان و سیاست ورزان نبوده است . و این در واقع آغاز انحراف بزرگ در جامعه و کشور می باشد .
مبرهن است که مجلس شورای اسلامی و نمایندگان در خانه ملت و دولت و وزیران و تمامی نهادها و سازمانها و امکانات رفاهی و معیشتی باید و باید متوجه حال و روزگار معلمان شریف و زحمتکش گردد تا برای همیشه معضل و ناملایمات و نابه سامانی ها دراین راستا تمام و خیز و کنش تعیین کننده و بافرجام و راهبردی برای تعلیم وتربیت کودکان، نوجوانان وجوانان میهن عزیز اسلامی برداشته و فراهم گردد.
وجود عناصر تصمیم ساز و تحول خواه و شجاع در رأس وزارت خانه و در شورای انقلاب فرهنگی و همچنین شورای عالی آموزش و پرورش و حضور باورمندان دراین عرصه و کارزار می تواند بسیار نقش آفرین باشد.
تمامی فرصت ها و همه ی توان ها باید در خدمت آموزش و پرورش و در این زمینه وراستا قرار گرفته و هزینه گردد.
باید بدانیم و باور داشته باشیم که این نظام تعلیم و تربیت کشور با سکانداری و فرهیختگی و خط دهی و مشارکت فعال معلمان است که می تواند توسعه پایدار را در کشور رقم زده و جامعه و تاریخ ایران اسلامی عزیز را از هر گونه گزند و بدخواهی دشمنان و اهریمنان محافظت و صیانت نماید. تجهیزات و امکانات در هر شکل و شمایل قادر نخواهند بود تا جایگزینی مطلوب و اثربخش و تاثیر گذار به جای معلمان شریف و زحمتکش باشند ؛ این معلمان با انگیزه و توانمند و متعهد و دل سوز هستند که قادرند ارزشها و اهداف و آرمان های انقلاب شکوهمند اسلامی و نظام مقدس جمهوری اسلامی را تحقق بخشیده دانش آموزان و اولیا آنان را خصوصا و تمامی اقشار جامعه و مردم را عموما از تمامی پوچی ها و کژی ها حفظ و پاسداری نموده و امنیت پایدار و منافع ملی را تامین نمایند و با کارکرد مسئولانه خود نابه سامانی ها و انحرافات را درمان ومانع گردند.
انقلاب میجی تحولات و رخدادهای شکل گرفته در آموزش و پرورش مالزی و سنگاپور شاهد این معنا است که اگر آموزش وپرورش را سرمایه گذاری تلقی نموده و تمامی امکانات را مصروف به آن نماییم و توجه وعنایت لازم و منطقی را نسبت به معلمان شریف و زحمتکش مبذول نموده و در عمل و نه حرف آنان و کنش شان را باور داشته باشیم به تحقیق اتفاقات درخشانی در جامعه و تاریخ کشور و مردم شکل گرفته و روی خواهد داد . این رخ داد نیکو ور اهبردی و سرنوشت ساز نیاز به تصمیم ملی و اراده ملی دارد از صدر تا ذیل .
تمامی وزیران و تصمیم سازان و تصمیم گیران باید تلاششان برآوردن منویات و خواسته های معلمان شریف و زحمتکش باشد .
در بررسی اجمالی کارکرد گردانندگان آموزش و پرورش فعلی به اقدامات و خروجی هایی بر می خوریم که به سیمای آموزش و پرورش کشور تعدی نموده و چنگ انداخته است و به محملی برای به مسلخ بردن تعلیم و تربیت نسل نوجوان وجوان کشور تبدیل شده است. از هر جهت که می نگری نمادها، پیام ها و پیامدهای منفی و ضد تربیتی از وزارتخانه و اداره کل در تهران رویت شده و به چشم می آید وزارتخانه ای که درون دادهایش و برون دادهایش وماحصل و کارکردش باید افزایش اخلاق عمومی و نهادینه شدن مکارم و فضایل اخلاقی اسلامی و انقلابی در جامعه در میان فرهنگیان دانش آموزان و اولیا آنان باشد متاسفانه به ضد خود تبدیل شده و انعکاس دهنده ی زشتی ها وکژی ها شده است و شوربختانه مروج بد اخلاقی گردیده است.
از روش غیر اخلاقی و نامناسب هدیه تبلت به دانش آموز نیازمند و ذبح اخلاق و بردن آبروی او در انظار و عدم دقت کافی در سوالات انتخاب و تعیین رشته تا فقدان برنامه ی اثربخش در چاره جویی خیل دانش آموزان بازمانده از تحصیل، چانه زنی بازاری و غیرفرهنگی در خصوص مبلغ و محاسبه آن در موضوع غیر موظف و حق التدریس حذف حق التدریس معلمان شریف و زحمتکش در نیمه اول فروردین و نیمه دوم خرداد ماه و همچنین شهریورماه و...... درحالی که باید در سازوکار و راهکاری شرافتمندانه و منطقی و اخلاقی محاسبه و پرداخت گردیده و گردد.
گسترش روحیه بدقولی و بی اعتمادی و تعمیق استثمار و بهره کشی ناجوانمردانه در این راستا خود حکایتی جدا دارد که بازخورد و انعکاس آن در منظر و دید دانش آموزان و اولیای آنان به خصوص و در جامعه عموما سبب تنزل اخلاق و مناسبات انسانی و تباه کننده ی منافع ملی است .
زاویه گرفتن با عدالت آموزشی و تحصیلی ، بی توجهی به مناطق کم برخوردار از حیث آموزشی و تحصیلی، عدم توجه به کارکرد معلمان شریف و زحمتکش در منظر عده ای از تصمیم سازان و تصمیم گیران و بیکار تلقی نمودن آنان در حالی که به قضاوت و شهادت کار شناسان هر یک ساعت کار فکری برابر با شش ساعت کار یدی و..... است و باید اذعان نمود کار و فعل معلمان شریف و زحمتکش از مقوله کار فکری است و تعامل و راهبری آنان در کلاس های 35 نفره و بیشتر و کار در کلاس که با هیچ یک از خدمات ارایه شده در جامعه قابل مقایسه نمی باشد و حساسیت و ظرافت کار که بر هر انسان فهیم و مدرکی مبرهن و واضح می باشد می طلبد تا به گونه ای ویژه و خاص به امور معیشتی آنان نگریسته و پرداخته و منزلت آنان حفظ و ارتقاء یابد.
فقدان برنامه مشخص و عملی و توجیه پذیر در موضوع انتخاب رشته و هدایت تحصیلی ضعف جدی در آموزش های مجازی، فقدان عدالت حرفه ای، عدم مبارزه با فساد به صورت جدی در مدارس تعطیلی امورپرورشی و عدم وجود برنامه ها و سازوکارهای اثر بخش دراین زمینه، حاکمیت گعده ای و محفلی در بحث انتصابات فارق از شایسته سالاری، به سخره گرفتن و عدم جدیت در امر معیشتی رفاهی و منزلتی معلمان شریف و زحمتکش به خصوص در موضوع مزمن و تاریخی رتبه بندی معلمان، بسیار کم توجهی به مدارس دولتی ضعف کیفی آموزشی که در آزمون بین المللی تیمز خود را نشان داد، نداشتن برنامه جدی برای تغییر ساختار و کوچک کردن وزارتخانه و ادارات کل و مناطق آموزشی، فقدان اقتصاد در آموزش و پرورش و نبود سازوکار مناسب در جذب و اختصاص پنج درصد درآمد صنایع و شهرداری ها و عدم ارتباط مؤثر با بخش صنعت و خدمات و عدم رعایت کرامت انسانی و شغلی و امنیت آن در بین پرسنل شاغل در آموزش و پرورش و موارد عدیده ی دیگری که می توان به آنها پرداخت و حقیر به آن موارد ورود نمی نمایم تمامی بیانگر و تاییدی بر عنوان مطلب ارایه شده و تقدیمی اینجانب به خوانندگان عزیز و محترم می باشد .
به یقین با غور و دقت در مطالب موجزی که تقدیم گردید به بخشی از راهکارهای ارایه شده جهت برون رفت از معضلات در متن پی برده و در جایگاه و تدوین مطالبی دیگر می توان راه حل مشکلات را بیان نمود . آنچه مسلم است این است که حل مشکلات و معضلات آموزش و پرورش نیاز به نسخه ی کیهانی و فضایی نداشته و غیر قابل دسترسی نمی باشد، اراده و خواست ملی و به ویژه تصمیم سازان و سیاست ورزان را می طلبد که در یک حرکت ملی و انقلابی بخواهند و امکانات وتسهیلات لازم را برای برون رفت ار مسائل و مصائب آموزش و پرورش کشور فراهم نمایند. منابع و امکانات لازم موجود است مهم این است که با سعه صدر و مناعت طبع و فراخی وگشادگی دست به سراغ حل مشکل برویم و اراده لازم را در این راستا از خود بروز دهیم.
به امید آن روز.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید