"در دوران تصدی وی بهعنوان وزیر نفت، تصفیه مدیران ارشد صنعت نفت ایران انجام گردید، که طی مدت کمتر از ۱ سال، بیش از ۲۵۰ مدیر ارشد و کارشناس نفتی خانهنشین شدند. میرکاظمی در جایگاه وزیر نفت، به دلیل عدم تجربه، تخصص و آگاهی لازم، زنجیرهای از اشتباهات ریز و درشت را مرتکب شد، که در نهایت به برکناری وی از وزارت نفت انجامید.
تصمیمات نادرست میرکاظمی، در حوزههایی چون توقف سوآپ نفت، کاهش تولید نفت، تولید بنزین آلوده، برکناری مدیران عملیاتی، توقف پروژههای توسعه میدانها و کاهش تولید گاز ، ضررهای جبرانناپذیری را بر صنایع نفت و گاز و اقتصاد ایران وارد نمود."
( مسعود میرکاظمی - رئیس سازمان برنامه و بودجه دولت ابراهیم رئیسی )
این بخشی از رزومه کسی است که امروز در مصدر معاونت رییسجمهور و رییس سازمان برنامه و بودجه دولت سیزدهم پرداخت چندرغاز فوقالعاده ویژه فرهنگیان را خلاف قانون خوانده و مانع پرداخت آن در مرداد ماه شد.
و اما جوابیه دکتر نوبخت به اظهارات دکتر میرکاظمی در خصوص فوق العاده شعل ویژه را باهم مرور می کنیم.
جوابیه دکتر نوبخت در مورد فوق العاده ویژه :
با سلام و احترام ،
« همان طور كه معلمان محترم استحضار دارند ؛
طبق مصوبه اسفند سال ٩٥ هيات وزيران همه دستگاه هاي اجرايي كه از افزايش تا ٥٠ درصدي امتيازات مواد ٦٥ ، ٦٦ و ٦٨ فصل دهم قانون مديريت خدمات كشوري استفاده نكرده بودند مي توانستند نهايتا با مجوز سازمان برنامه و بودجه از اين افزايش استفاده نمايند و اين سازمان در اسفند ٩٨ مجوز لازم را صادر نمود و همه دستگاه ها از اين افزايش به ويژه ٥٠ درصد بند ١٠ ماده ٦٨ برخوردار شدند .
اما آموزش و پرورش آن را با كسر افزايش هاي اعمال شده رتبه بندي به طور ناقص اجرا نمود كه با مجوز سازمان يك بار آن را در سال ٩٩ ترميم نمود و چون ظرفيت قانوني هنوز وجود داشت مقرر شد مجددا تا سقف ٢١ و ٢٧ درصد آن را تكميل نمايند و با استفاده از ظرفيت بند ط ماده ٢٨ قانون الحاق تامين اعتبار آن تكميل گردد. لذا اين اقدام نه صرفا در روزهاي پاياني دولت دوازدهم مطرح شد بلكه از اواخر سال ٩٨ كه مورد مطالبه معلمان محترم بوده و يكبار در سال ٩٩ ترميم و تكميل ان در سال ١٤٠٠ انجام يافت.
لذا نه تنها معلمان محترم شايسته چنين افزايشي بوده بلكه از نظر قانوني هم مجوز لازم براي اجرای آن وجود دارد. »
به گزارش کانال شبکه خبری بازنشستگان اينجانب به اراده دولت محترم سيزدهم در خدمت به كارمندان محترم به ويژه فرهنگيان شريف و استيفاي قانوني آنها اعتماد دارم و برداشتم اين است كه سوء ظني پيش آمده است لذا توصيه مي نمايم به طور منطقي و با استدلال در جلساتي با مسئولين ذيربط اين مطالبه مورد مداقه و مشكل حل شود .
فرهنگیان ستون ستادهای ابراهیم رییسی:
برخی از همکاران که بعضا به حق فکر میکردند که دولت تدبیر و امید در حقشان جفا و کوتاهی کرده است، با حضور مؤثر در ستادهای متکثر آقای رییسی ، دل در شعارهای عدالتطلبانه و مبارزه با فساد وی بسته بودند. ولی متأسفانه به نظر میرسد با توجه به اوضاع و احوال دولت، بودجه انقباضی و شواهد و قرائن موجود، آموزش و پرورش در دولت سیزدهم در حاشیه قرار خواهد داشت.
اولین نشانه در اثبات این مدعا معرفی جوانی بیتجربه و سرخوش از بستگان رییسجمهور برای ابر وزارتخانه آموزش و پرورش میباشد. گویا باغگلی جوان با مبنا قرار دادن چند مدرسه شسته و رفته وابسته به آستان قدس، قصد آن داشت تا وارد گودی شود که هیچ قرابت یا سنخیتی با تصورات خام یا نمونه مطالعاتی او نداشت.
مشابهین باغگلی به سختی میتوانند مدیریت یک مدرسه دولتی در آموزش و پرورش را عهدهدار شوند. ابعاد شخصیتی باغگلی دقیقا نشانگر حجم بیتوجهی دولت جدید به جامعه فرهنگیان میباشد.
این در حالیست که آقای رییسی سه روز مانده به انتخابات در جمع فرهنگیان میگفت دولت مردمی برای بالا رفتن سطح آموزش در کشور طرح رتبهبندی معلمان را به سرعت عملیاتی میکند و...
آقای آموزگار نسب از فعالان حوزه آموزش و پرورش در یادداشتی میگوید: هنوز پای رتبهبندی تمام و کمال به وسط نیامده، آموزش و پرورش در پرداخت همان اندک فوقالعاده ویژه به معلمان نیز عاجز مانده است.
درحالی که به استناد "بند (10) ماده 68 قانون م.خ.ک. براساس ترتیبات مندرج در جزء (5) بند الف تبصره (12) قانون بودجه سال 1400"پرداخت آن امری اجتنابناپذیر و غیر قابل اغماض است.
شتاب گرفتن خروج سالیانه بیش از 70 تا 90 هزار معلم بر اثر بازنشستگی همزمان با روند رو به رشد جمعیت دانشآموزی در دوره ابتدایی در کنار تحمیل استخدامهای برف انباری یا همان فلهای از سوی مجلس با زیر پا گذاشتن ابتداییترین نشانگر های تاثیرگذار مانند جنسیت، زیستبوم افراد، دانش تخصصی و بایستگیهای حرفهای، کمینه یا بیشینه سنوات تجربی آنان، تعادل و توازن نیروی انسانی شاغل در آموزش و پرورش را چنان دچار نابه سامانی کرده است که بیشتر مدعیان کار کشته مدیریت بر منابع انسانی را در آمپاس و تنگنا گذاشته و آچمز کرده است.
"بدیهی است با استقرار دولت سیزدهم، ابر بدهکاری مانند آموزش و پرورش که با چالش چهل ساله کسری 25 درصدی بودجه، در کنار دیگر معوقات و مطالبات بر زمین مانده معلمان از جمله پاداش و مرخصی ذخیره بازنشستگان، هزینه فوت و ازدواج، حقالزحمههای متعدد و دیگر بدهیهای اجتنابناپذیر دست و پنجه نرم میکند. برخی از این کاستیها بر اثر توأم شدن با مشکلاتی مانند کمبود 300 هزار معلم، تکرار دوگانه حضوری یا مجازی بودن آموزش در مدارس بر اثر همهگیری بیماری کرونا، اوج گرفتن گرانیها و تورم، تبعیض بین معلمان با دیگر کارکنان دولت در پرداختها، انتقادها بر شیوهنامه ساماندهی، نقل و انتقال نیروی انسانی، کم و کیف اجرای رتبهبندی و... برجسته تر گردیده است .
سخن آخر:
با توجه با مطالب مذکور به نظر شما جایگاه آموزش و پرورش و معلمان در دولت سیزدهم دقیقا کجاست؟
فرهنگیان علیالخصوص فعالان ستادهای انتخاباتی از چه مسیرهایی باید مطالبات منزلتی و معیشتی خود را بدون ایجاد حواشی غیرضرور پیگیری نمایند؟
اینها بخشی از سؤالاتی هستند که این روزها ذهن فرهنگیان را به خود معطوف و مشغول کرده است .
البته هدف از مرور مشکلات ایجاد یأس و نامیدی در جامعه بزرگ فرهنگیان نیست و در این مدت کوتاه از عمر دولت کارنامه دولت سیزدهم را نمیتوان و نباید در بوته نقد و انتقاد قرار داد، ولی چیزی که بدیهیست اینست که باید فاصله واقعیت و حقیقت را زیاد فراخ نگیریم و مطالباتمان را با واقعیتهای کف جامعه تنظیم کرده و البته با تمام قوا مطالبات انباشته را از مجاری قانونی پیگیری نماییم.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید