چاپ کردن این صفحه

به مناسبت 9 آبان، درگذشت زکریای رازی کاشف الکل

میراث علمی ما " ایرانیان " برای آیندگان چیست؟

روح‌الله سلیمانی‌پور

میراث ایرانیان برای آیندگان و گذشته ایران

ما وقتی از میراث مکتوب سخن می‌گوییم، چهرهٔ تابناک چند تن از مفاخر علم و ادب ایرانِ کهن، در آینهٔ ذهنمان نقش می‌بندد و با اندوه و حسرت، به گذشته‌ای درخشان چشم می‌دوزیم که دیریست به تاریکی گراییده است. بزرگ‌نماییِ داشته‌ها و نادیده‌گرفتن کاستی‌ها و نیازها و نداشته‌ها، نتیجه‌ای جز طولانی‌تر کردن دورهٔ افول و خاموشی ندارد.

شوربختانه ما در چند سدهٔ اخیر، در یک دورهٔ افول علمی و فرهنگی به سر می‌بریم. چشمهٔ علم و ادب و اندیشه در این سرزمین، چند قرن است که خشکیده است. در چند سدهٔ اخیر، کتابی در ایران نوشته نشده است که در جهان علم و ادب، موجی هرچند کوتاه از آن برخاسته باشد و نگاه‌ جهانیان را به خود جلب کرده باشد. در دو سه قرن اخیر، ما سهمی در پیشرفت علم و اندیشه و صنعتِ دنیا نداشته‌ایم. در این سال‌ها ما فقط مصرف‌کنندهٔ علم و اندیشه و صنعت غربیان بوده‌ایم. البته اگر علمِ عاریتی، و مهندسیِ معکوس را زاییده و آفریدهٔ هوش و فراست خود ندانیم.

به‌راستی، سهم ما ایرانیان از میراث مکتوب علمیِ جهان چقدر است؟ خود را فریب ندهیم؛ ما هیچ‌گاه در مسیر علم و صنعت، ‌راه نپیموده‌ایم. بیشینهٔ میراث مکتوب ما از مقولهٔ شعر و ادبيات است. ذهن و اندیشه و زبان ایرانی، شاعرمسلک و عافیت‌طلب است. میراث مکتوب ما گواهی می‌دهد که ما در همهٔ قرون و اعصار، گلشن شعر و ادب و طرب را بر کارگاه علم و صنعت و فن، ترجیح نهاده‌ایم. ایرانی، آنقدر که با شعر و ادبیات انس دارد، به علم و صنعت، روی خوش نشان نمی‌دهد. اما باید باور کنیم که از شاهنامه و گلستان و مثنوی، هرچه برخیزد، برق و هواپیما و کامپیوتر و انرژی اتمی برنمی‌خیزد.

میراث مکتوب ما برای آیندگان چیست؟

میراث ایرانیان برای آیندگان و گذشته ایران

آیا فرزندان ما در چند سدهٔ آینده، فقط باید به مقاله‌های آی‌اس‌آی ما افتخار کنند؟! دانشگاه‌های ما رو به کدام سو دارند؟ در چنین وضعی، از دانشگاه‌های ما چه آبی گرم خواهد شد؟ دستاورد علمی، فرهنگی، و ادبی دانشگاه‌های ما چیست؟ به پیشینیانی چون فردوسی، حافظ، سعدی، مولوی، و خیام، باید افتخار کرد؛ از داشتن دانشمندانی چون ابن‌ سینا، ابوریحان، زکریای رازی، خوارزمی، فارابی، خواجه‌نصیر طوسی، و سهروردی باید سر به آسمان سایید؛ اما ملتی که فقط به گذشتهٔ خود ببالد و دل به مرده‌ریگ پیشینیان خوش کند و در اندیشهٔ افزودن به اندوخته‌های علمی و فرهنگی خود نباشد، سرنوشتی جز غلتیدن به سرازیریِ شکست و افول ندارد.

مبداء تاریخ رسمی ما هجرت پیامبر اسلام است. آیا فرزندان ایران می‌دانند تاریخ فرهنگی، علمی، و ادبی این سرزمین از کدام نقطه آغاز می‌شود؟ آیا می‌دانیم از ایرانِ پیش از اسلام، چه میراث مکتوبی برای ما به جا مانده است؟ آن‌چه را که به جا مانده است، چقدر می‌شناسیم؟ آگاهیِ درست از داشته‌ها و پذیرفتنِ کاستی‌ها، نیازها، و عقب‌افتادگی‌ها، لازمهٔ برنامه‌ریزی و کوشش برای جبران زیان‌هاست. بزرگ‌نماییِ داشته‌ها و نادیده‌گرفتن کاستی‌ها و نیازها و نداشته‌ها، نتیجه‌ای جز طولانی‌تر کردن دورهٔ افول و خاموشی ندارد.

کانال انشا و نویسندگی


میراث ایرانیان برای آیندگان و گذشته ایران

جمعه, 08 آبان 1399 12:39 خوانده شده: 879 دفعه

در همین زمینه بخوانید: