چاپ کردن این صفحه

" ننگ بر آن پستیِ من بر بقا ! "

جهل کارَد هر که عقل از سر بَرَد !

ودود فتحعلی زاده/ دبیر زبان و ادبیات پارسی

شعر معلم برای جهل و عقل

در  هوایِ  واپسِ  شب  هایِ  تار
خوار خواری شد ، شگفتا مورچه خوار
شد پشیمان مورچه هارا ناز کرد
رازِ دل در جمعِ آنها باز کرد
ای که باقی مانده اید از خوردَنَم
گوش ، اینَک حرفِ آخر می زنَم
آمدم  از  جایگاهم  پس  زنَم
دَلقِ ننگ آلوده از تن بر کَنَم
یا بمیرم یا زخفّت وا رَهَم
هر چه بادا باد ، استعفا دهم
خواهشی دارم نپُرسیدَم چرا
بهتر از ما طعمه جُستی در کجا ؟
ننگ بر آن پستیِ من بر بقا !
بر گُزیدم خوردنِ مخلوق را
من نه در باندی به دریا می زنم
نه به جنگل کوه و صحرا می زنم
نشئه یِ  رنگ  و  ریایَم  نیستم
پس چرا با مورچه خواری زیستم ؟
جهل کارَد هر که عقل از سر بَرَد
بی خیالِ من ، شما را می دَرَد !


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

شعر معلم برای جهل و عقل

شنبه, 23 -8156 16:01 خوانده شده: 649 دفعه

در همین زمینه بخوانید: