چاپ کردن این صفحه

" روزنامه و روزنامه نگاری، شبکه‌ی عصبیِ هر جامعه هستند که اگر درست کار نکنند و یا آسیب ببینند، گام به گام بخش‌های اندام‌واره جامعه، یا از کار می‌افتند و یا کارایی خود را از دست می‌دهند و این می‌شود که امروز می‌بینیم. اگر روزنامه و روزنامه‌نگاری کار خودش را می‌کرد، آیا امروز با این حجم از اختلاس‌ها و زد و بندهای سیاسی-اقتصادی و انحراف‌ها و ناکارآمدی‌ها روبرو بودیم؟ "

روز قلم و روزگارِ روزنامه نگاران

محمدرضا نیک نژاد

روز قلم و وضعیت روزنامه نگاران  برای نوشتن یادداشت این هفته‌ به دنبال مناسبت می‌گشتم که در تقویم رومیزی‌مان دیدم چهاردهم تیر "روز ملی قلم" است؛ روزی برای گرامیداشت و پاسداشت کسانی که با همه گرفتاری‌های گوناگون و خُردکننده‌ی این دوران باز هم می‌نویسند و تلاش می‌کنند تا چراغ راهی باشند در شبِ تاریک و بیشمار کوره‌ راه‌هایی که بیشترشان به ناکجا آبادهایی می‌رسند که جز پایمال کردن عمر نتیجه‌ای در پی ندارد.

کسانی که می‌نویسند تا ما را از آشوبِ ذهنیِ برآمده از آشفته بازارِ فضای مجازی  برهانند و جزیره‌های ثباتی باشند در برابر موج‌های خطرخیزِ بی سوادی و نادانی و نابلدی و البته حسِ باسوادی و همه‌چیز‌دانی و سطحی‌نگریِ برآمده از طلسمِ جادویی اینترنت و شبکه‌های اجتماعی و ....  

"پیشینۀ نام‌گذاری چهاردهم تیرماه به نام روز قلم به سال 1381 برمی‌گردد. اعضای انجمن قلم ایران مدت‌ها در پی اختصاص دادن و انتخاب یک روز خاص برای اهالی فرهنگ و قلم بودند تا در این روز بتوانند برنامه‌های فرهنگی مناسبی برای اهالی قلم برگزار کنند. تا اینکه در سال 1381 و پس از بررسی تاریخ‌های متفاوت تصمیم بر این گرفته شد که روز قلم ریشه در فرهنگ و تاریخ ملی داشته باشد و به همین خاطر روز چهاردهم تیرماه از طرف این انجمن به عنوان روز قلم پیشنهاد شده و در نهایت به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی رسید ... 

با کمی جست‌وجو در سایت انجمن قلم ایران و گوگل به دو دلیل برای انتخاب چهاردهم تیرماه به عنوان روز قلم می‌رسیم: اولین دلیل، جشن تیرگان و به رسمیت شناختن کاتبان در زمان هوشنگ، از پادشاهان پیشدادی و دلیل دوم روز سیارۀ عطارد یا همان تیر که به عنوان کاتب ستارگان شناخته می‌شود...." (بخشی از یادداشتِ سعید داوودی) ؛ اما از میان دغدغه‌مندانِ اهل قلم در این دوران، روزنامه‌ نگارانند؛ کسانی که چند سالی است فشارهای گوناگون، از اقتصادی گرفته تا سیاسی-امنیتی به شدت آزارشان داده است.

روزنامه و روزنامه نگاری، شبکه‌ی عصبیِ هر جامعه هستند که اگر درست کار نکنند و یا آسیب ببینند، گام به گام بخش‌های اندام‌واره جامعه، یا از کار می‌افتند و یا کارایی خود را از دست می‌دهند و این می‌شود که امروز می‌بینیم. اگر روزنامه و روزنامه‌نگاری کار خودش را می‌کرد، آیا امروز با این حجم از اختلاس‌ها و زد و بندهای سیاسی-اقتصادی و انحراف‌ها و ناکارآمدی‌ها روبرو بودیم؟

اگر خبرنگاران می توانستند آزادانه بنویسند و از پیامدهای نوشتن‌شان هراس نداشتند، آیا امروز شاهد این همه خبرهای بد، از آتش‌سوزی‌های زاگرس گرفته تا فاجعه‌ی پلاسکوی دوم، یعنی بیمارستان سینای اطهر و ... بودیم؟ آیا اگر روزنامه و روزنامه نگار از خودسانسوری و دگر‌سانسوری رهایی می‌یافت، آیا امروز با این حجم از آسیب‌های اجتماعی، فرهنگی، آموزشی و ... روبرو بودیم؟

واپسین و شاید کمرشکن‌ترین گرفتاری این شبکه‌های عصبی، دشواری‌های اقتصادی و فشارهای ناشی از تعدیل نیرو و اخراج و بیکاری و ... است. در نزدیک دو دهه‌ای که بنابر کوشش‌های صنفی‌ام به عنوان معلم ، با روزنامه‌ نگاران سر و کار داشته‌ام، بخش بزرگی از آنان را انسان‌‌هایی پر تلاش، دارای انگیزه‌های پر رنگ انسانی- اخلاقیِ سازنده، کارشناسانی خبره و دلسوز در زمینه‌ی کاری خویش و البته گرفتار در پیچ و خم اقتصادی و دستمزد‌های ناچیز دیده‌ام.

روز قلم و وضعیت روزنامه نگاران

این روزها روزنامه نگاران به عنوان بخشی از اهل قلم، روزگار خوبی ندارند. دست اندرکاران و البته شهروندان باید بدانند که اگر این بخش از جامعه، که به نوعی دستگاه عصبیی جامعه به شمار می‌آیند، درست کار نکنند انواع بیماری‌های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی به آرامی اندام‌واره جامعه را از درون می‌فرساید و از پای در می‌آورد.

ضمن شادباش روز قلم به روزنامه نگاران، امید است که به زودی شاهد گشایش‌های اثرگذاری در زندگی فردی و حرفه‌ای آنان باشیم.

صفحه آخر روزنامه شرق، 14 تیر  99 (این یادداشت با عنوان "وقتی همه، همه چیز را می‌دانند" به چاپ رسید!)


روز قلم و وضعیت روزنامه نگاران

یکشنبه, 14 تیر 1399 07:50 خوانده شده: 506 دفعه

در همین زمینه بخوانید: