غمانگیز است یادآوری دیدگاههای متولیان برنامهریزی کشور، در مورد معلمان و اینکه نظام سیاسی کشور، پیشوند اسلامی دارد، آزاردهندهتر است. اگر میخواهیم چالشهای اجتماعی را با کمترین هزینه پشت سر بگذاریم باید برای اجرای اصل سیام قانوناساسی درباره تحصیل دانشآموزان و همچنین قوانین مربوط به معیشت معلمان آنها، همت ویژه داشته باشیم، که تا کنون رویه مرسوم خلاف آن را نشان میدهد.در سیستم فعلی که دغدغه اصلی معلمان و دانشآموزان، مسائل مالی و معیشتی است، انتظار بهبود شرایط در هیچ حوزهای را نداشتهباشیم.
مدتی پیش یوهان اشنایدر امان، رئيس جمهور سوئیس، طی سخنرانی خود در دانشگاه تهران، عوامل بنیادین موفقیت کشور سوئیس را اینگونه اعلام کرد:
١. قوانین مناسب کار
٢. مشارکت اجتماعی
٣. سرمايه گذاری در نظام آموزشی
به دو مورد اول کاری نداریم، اما مورد سوم را توجه کنید و این نگرش ملی در کشور سوئیس را با دیدگاهها و سخنان متولیان آموزش و پرورش و هم چنین با نگاه دولت و مجلس به معلمان، مقایسه کنیم تا عمق فاجعه را متوجه شویم.
در ایران بعد از هشت سال شعار و هزاران بار اعلام خبر، رتبهبندی معلمان فقط پنج ماه اجرا شد و معلوم شد که اعتبار رتبهبندی، از ردیفی در بودجه بوده که شش سال است سایر کارمندان دولت دریافت میکنند و در واقع با نوعی فریبکاری، مصوبه دیگری از دولت را با نام رتبهبندی برای معلمان اجرا کردهاند و در تمام این مدت، دولت و وزارت آموزش و پرورش از این موضوع مطلع بودهاند.
پس از انتخابات اسفند ۹۹، مبالغی که بهنام رتبهبندی به حقوق معلمان اضافهشده بود، حذف شد.از اوایل فروردین و با شروع اعتراضات معلمان، زمزمههایی برای اجرای مجدد آن به گوش رسید، تعدادی از تشکلها که تنها هنرشان لابیگری برای پستها بوده، یک شوی دو ماهه تبلیغاتی را شروع کردند یا حداقل به بازی گرفته شدند، تا فرصت اعتراضات معلمان در هفته معلم، سوخت شود، که شد.حالا تمام اعتبار رتبهبندی را از بودجه ۱۳۹۹حذف کردهاند و فعلا هم بیخیال اجرای آن هستند چون تا اطلاع ثانوی و به این زودیها، نیازی به حضور معلمان در هیچ حماسهای احساس نمیشود.
حالا معلوم نیست تمام آن تشکلها و مسؤلین که دقیقه به دقیقه و با اعتماد به نفس میگفتند تا هفته معلم احکام صادر خواهند شد، الان کجا هستند ؟
سوال اول: در حالیکه منتخبین شورای عالی آموزش و پروش که توسط معلمان انتخاب شدهاند، به جلسات مذاکرات دعوت نشدهاند، مذاکره کنندگان با چه مجوزی، خود را نماینده معلمان میدانستند؟
سوال دوم: آیا پستهای مذاکره کنندگان، همحزبیهای آنها و نزدیکانشان تغییر کردهاست یا خیر؟
سوال سوم: معلمان و دانشآموزان، چه راهی برای تحقق اصل سیام قانون اساسی دارند و اصولا آیا معلمان حق اعتراض دارند؟
با این شیوه مذاکره، فرصت معلمان برای فشار به وزارتخانه، حداقل برای یکسال از دست رفته است و تا انتخابات آینده و تدوین بودجه ۱۴۰۱، عملا فرصت چانهزنی به باد فنا داده شد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید