این روزها صدای گرم خانم معلم بازنشسته ای در فضای مجازی دست به دست می شود که به واسطه خانه نشینی دانش آموزانش به جهت جلوگیری از شیوع کرونا ویروس ، سعی می کند از طریق فضای مجازی ارتباط آنلاین با آنان ایجاد کند و در منزلِ خود و با امکانات محدودِ معلمی آموزش های کلاسی را به آنان بدهد
مسئولین آموزش و پرورش هم از این خانم معلم و امثال او که علی رغم محدودیت امکانات ، فعال تر از کلاس درس در منزل خود مبادرت به آموزش دانش آموزان می کنند ، تقدیر و تشکر کردند.
بنده هم به عنوان یک معلم بازنشسته،ضمن احترام به همه معلمین سخت کوش و تلاشگر ، ذکر چند نکته را لازم دانستم ، بنویسم.
مقام والای معلم، مقامی است که تربیت کننده نسل آینده کشور است ؛ هر کدام ازاین افراد در آینده در هر شغل و مقامی باشند ، اداره کننده جامعه خواهند بود .
بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران چه زیبا فرمودند که :
کلید سعادت و شقاوت ملت ها به دست معلمین است.
پس نقش معلم بسیار سنگین است و قابل مقایسه با هیچ شغل و مقامی نیست .
هر چقدر معلم از نظر علمی توانا باشد و خود راستگو و درستکار باشد ، این بینش و منش به دانش آموزانش انتقال خواهد یافت و در آن صورت است که می توان آینده کشور را تضمین کرد اما عکس این قضیه هم تبعات جبران ناپذیر زیادی خواهد داشت.
شخصی که می خواهد معلم بشود باید عشق و علاقه به تربیت صحیح دانش آموزان داشته باشد و صبر و حوصله داشته باشد و علاوه بر مدرک قابل قبول دانشگاهی ، خود را همیشه و در هر زمان به روز نگه دارد و از مطالعه غافل نشود و آگاهی های لازم را داشته باشد. همه معلم ها در ضمن خدمت دوره مهارت های هفت گانه ( اینترنت و..) را دیده اند ، اما در عمل چیزی برای مَحَک زدن ندارند!
معلم کارمند نیست که روزانه با چند نفر ارباب رجوع سَر و کار داشته باشد و در ساعات اداری همیشه کامپیوتر یا لپ تاپ روی میزش روشن باشد!
معلم با انسان هایی سَر و کار دارد که در هر لحظه حداقل سی نفر جلوی او نشسته اند و او را نظاره می کنند و می بینند و می شنوند و از او الگو برداری می کنند، بنابراین از کفش گرفته تا لباس و ظاهر معلم باید آراسته و تمیز باشد و در اعمال و رفتارش ، صداقت و پاکی و درستکاری نمود پیدا کند ، معلم باید هر ثانیه حواسش سَرِ جای خود باشد و یک لحظه از کلاس غفلت نکند، در غیر این صورت خسارت جبران ناپذیری به خود و دانش آموزانش خواهد زد.
کارمند یک اداره اگر اشتباه از او سَر بزند می تواند دوباره آن را اصلاح کند و از ارباب رجوع معذرت خواهی بکند ، اما اشتباه یک معلم قابل برگشت نیست و ممکن است در آینده جامعه ای را به فلاکت ببرد!
پس حرفه ی معلمی قابل قیاس با شغل کارمندی نیست و شرایط خاص خود را دارد.
در دنیای کنونی که عصر ارتباطات و فن آوریهای نوین هم هست و هر روز که از خواب بیدار می شویم ، می بینیم بشر به پیشرفت های چشمگیری نائل شده است ، معلمِ متعهد هم باید خود را با پیشرفت های ارتباطی و فن آوری ، برابر کند و اطلاعات و دانش خود را به روز رسانی نماید.
اینکه امروز یک معلم در الفبای کامپیوتر در جا بزند و نتواند ارتباط ساده و آنلاین با مخاطبان خود داشته باشد، قابل پذیرش نیست
معلمانی هستند که از باز کردن حتی یک ایمیل برای خود عاجز هستند و متاسفانه حتی فیش حقوقی خود را نمی توانند از سایت بگیرند.
فارغ از حقوق و مزایای معلمی که در اینجا فرصت پرداختن به آن نیست و در متن های مختلف به این موضوع هم پرداخته ام ، یک معلم بایستی یک سَر و گردن خود را بالاتر از دانش آموزان خود قرار بدهد نه اینکه دانش آموز از معلم بالاتر باشد!
معلم های توانمندی داریم که علاوه بر شیوه سنتی کلاسی از طرق سایت های الکترونیکی اقدام به ارائه آموزش های لازم می نمایند و خود تولید محتوا می نمایند.
متاسفانه معلم های زیادی را هم داریم که در دوران خدمت رسمی خود فاقد توانایی های لازم هستند و علی رغم خوش بینی مقامات وزارت آموزش و پرورش که این روزها بر توانایی همکاران در ارائه آموزش های نوین تاکید می کنند باید قبول کنیم با توجه به کثرت فرهنگیان این قابلیت ها چندان هم جای تعریف ندارد!
همه معلم ها در ضمن خدمت دوره مهارت های هفت گانه ( اینترنت و..) را دیده اند ، اما در عمل چیزی برای مَحَک زدن ندارند!
از طرف دیگر خیلِ عظیم همکاران بازنشسته را می بینیم که در کمبود نیروی انسانی ، باز هم در مدرسه ها حاضر می شوند و به تدریس مشغول هستند ، بازنشستگان محترمی که با دور زدن قانون حتی سی ساعت در هفته به تدریس می پردازند ! دوران طلائی که بعد از سی سال تدریس باید در منزل استراحت بنمایند و به تفریح بروند ، در کلاس درس خستگی خود را به دانش آموزان منتقل می کنند!
شما که فرزند دارید ؛ آیا حاضرید یک معلم بازنشسته با ۴۰ سال سابقه تدریس ، معلمِ فرزندتان بشود؟!
حال آپدیت بودن این عزیزان به علم و فن آوری های روز هم جای بحثِ خود را دارد!
با کمال احترام و تعظیم به همه بازنشستگان عزیز ، این نکته را خاطر نشان می کنم که سی سال سابقه برای معلمی که فقط در کلاس درس بوده ، باز هم زیاد است و مثل کارهای سخت ؛ حرفه معلمی هم خوب بود ۲۰ سال باشد.
یک معلم دیگر توان تدریس بیش از سی سال را ندارد چون خروجی مورد نظر به دست نمی آید .
کارمند یک اداره تا ۵۰ سال سابقه و بیشتر هم می تواند کار کند ، اما معلمی غیر از شغل کارمندی است.
نتیجه :
استخدام معلم باید دارای شرایط حساس باشد و جایگاه معلم به حدی برسد که نخبگان این حرفه را انتخاب کنند.
از معلم ها در دوران خدمت، به صورت سَر زده تست ها و آزمون های مختلف بگیرند تا توانایی آنان را در مطالعه و فن آوریهای نوین بسنجند و از این طریق اقدام به افزایش حقوق و رتبه آنان بنمایند.( آزمون های ضمن خدمت نمی تواند ملاک باشد).
با بهینه سازی نیروی انسانی کنونی ، می توان مدارس را طوری اداره کرد که نیاز به استفاده از خدمات بازنشستگان محترم و معلم تمام وقت! نباشد.
اگر در صورت لزوم به خدمات ارزشمند بازنشستگان احساس نیاز شد ، با تغییر قوانین ، آنان را در پُست های اداری و مدیریتی و مشاور در امورات آموزشی و تدوین کتب درسی به کار گرفت .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید