چاپ کردن این صفحه

" آدمي که تفكّر معنوي عميقي دارد، اگر صد سال هم مسافرت نرود يك لحظه نمي گويد حوصله ام سر رفت. چون دائماً مشغول سير در يك باغ دروني است . وقتي ما باغ دروني نداريم بايد برويم باغ هاي بيروني را ببينيم "

چرا این قدر به دنبال تفریح و گشت و گذاریم؟ چرا از تنهایی فراری هستیم؟

مصطفی ملکیان

چرا ایرانی ها این قدر به دنبال تفریح و گشت و گذارند و چرا از تنهایی فراری هستند

چرا اين قدر تفريح و گشت و گذار مي کنيم؟ چرا در زندگي انسان مدرن تفريح جايگاهي دارد که در زندگي انسان سنّتي ندارد؟ براي اين که انسان مدرن نمي‌تواند با خودش تفريح کند. يعني هروقت به خودش رجوع مي کند از خودش بدش مي ‌آيد. باغي در درون خودش ندارد که اگر ده سال هم مسافرت نرود هيچ وقت حوصله اش سر نرود.

آدمي که تفكّر معنوي عميقي دارد، اگر صد سال هم مسافرت نرود يك لحظه نمي گويد حوصله ام سر رفت. چون دائماً مشغول سير در يك باغ دروني است . وقتي ما باغ دروني نداريم بايد برويم باغ هاي بيروني را ببينيم.

آدمي که خودش را نمي تواند تماشا کند چاره اي جز اين ندارد که برود و بيرون از خودش را تماشا کند.

چرا ایرانی ها این قدر به دنبال تفریح و گشت و گذارند و چرا از تنهایی فراری هستند

اشخاص معنوي آن قدر درون خودشان چيزها ي نو کشف مي کنند و چيزهاي بسيار شاد کننده، اميدوارکننده و آرامش بخش مي يابند که هيچ وقت به سير و مسافرت بيروني احتياج پيدا نمي کنند. بنابراين يكي از دلايلي که ما اين قدر به مسافرت و تفريح نيازمنديم ، اين است که ما انسان هاي معنوي اي نيستيم.

هر چه انسان معنوي تر باشد، کمتر احتياج پيدا مي کند به اين که منظره و تابلو راعوض کند، اين است که انسان جديد تابلوهاي خانه اش را هم بايد هر از چند مدّت عوض کند، مبلمان خانه اش را هم و... چون بعد از مدّتي اينها ديگر نمي توانند او را از خودش به بيرون از خودش عطف توجّه دهند. اگر همه ما شبيه مولوي بوديم مسافرتهايمان هم بسيار کاهش پيدا مي کرد.

سنت گرایی،تجددگرایی، پساتجددگرایی،جلسه نهم،سال  78

کانال مصطفی ملکیان


چرا ایرانی ها این قدر به دنبال تفریح و گشت و گذارند و چرا از تنهایی فراری هستند

جمعه, 22 اسفند 1398 21:29 خوانده شده: 1012 دفعه

در همین زمینه بخوانید: