چاپ کردن این صفحه

" آنهایی که در دستگاه تعلیم و تربیت بر صدر نشسته اند و در روزمرگی به سر می‌برند و هر تدبیر و ترفندی را برای برپایی کلاسهای درسی نیم بند و حفظ ظاهر، به کار می گیرند الّا صداقت در گفتار و کفایت در کردار، بدانند که مسئله‌ فقط دستمزد معلم نیست که داده نشود و معیشت معلم تأمین نگردد. بلکه مسئله بسیار فراتر از این است و آن، بر باد رفتن اعتماد معلمان به وزارت متبوع است و حضورشان در خط مقدم تعلیم و تربیت با حسّ مشمئز کننده فریب خوردگان! "

آنچه در دستگاه تعلیم و تربیت به کار آید، "کِلک" است نه "کَلَک"!

حمزه علی نصیری

بحران اعتماد در آموزش و پرورش و کلک زدن مسئولان
بنا به گزارشات رسمی، آموزش و پرورش کشور در مهرماه ۹۸ با کمبود ۱۰۸ هزاران مواجه بوده است. این یعنی ۱۰۸ هزار کلاسِ بدونِ معلم!
همه ساله بار کلاسهای بدون معلم را عمدتاً معلمان شاغل و بازنشسته در قبال دستمزد نه چندان گره گشا آن هم به صورت نسیه تحت عنوان تدریس غیرموظف بر دوش می‌کشند و نمی‌گذارند هیچ کلاس و مدرسه ای در بسته و یا بلاتکلیف بماند. آنها در واقع فداکاری و آبروداری می‌کنند اما مقامات مسئول یا قدرت درک این نوع فداکاری و آبروداری را ندارند و یا اصلاً از این منظر به این موضوع مهم نگاه نمی‌کنند.
در آغاز سال تحصیلی ۹۹-۹۸ این ظن و گمان و واهمه شدت گرفته بود که به دلیل خُلف وعده های مکرر مسئولین آموزش و پرورش در پرداخت حق التدریسها و عدم پرداخت به موقع دستمزدها و تعویق آن به مدت چندین ماه تا یک سال و حتی بیشتر، بسیاری از معلمان مایل به تدریس غیرموظف نباشند و کلاسهای درسی بدون معلم بمانند. واقعیت امر هم همین بود؛ شاهد بودیم که برخی از کلاسهای درسی دوره ابتدایی و بعضی از مواد درسی در برخی از مدارس متوسطه تا اواخر مهرماه و اوایل آبان ماه فاقد معلم بودند! لذا مسئولان محترم ستادی به تکاپو افتادند که برای راغب کردن معلمان شاغل و بازنشسته به تدریس غیرموظف -که بعدها جناب حاجی میرزایی آن را گذران اوقات فراغت در مدرسه نامید!- تدابیر زیبا تری بیندیشند و وعده های فریبا تری بدهند؛ یکی از آن وعده ها این بود که گفتند در سال تحصیلی ۹۹-۹۸ حق التدریس معلمان را ماه به ماه پرداخت میکنند و نمی‌گذارند به تعویق افتد و مثل همیشه بر روی هم تلنبار گردد. حتی برای جدّی جلوه دادن این طنز زیرکانه، از معلمان حق التدریس خواستند که علاوه بر شماره حساب بانکی، شماره شبای حساب خود را نیز در اختیار ذیحسابی های ادارات مطبوع قرار دهند. تدبیر دیگر این بود که به معلمان بازنشسته که همه ساله فقط مجوز  ۸ ساعت تدریس در هفته داده می‌شد، تا سقف ۱۴ ساعت در هفته مجوز تدریس داده شد.
جالب اینجاست که معلمان محترم هم اعم از شاغل و بازنشسته، با اینکه هنوز ۶ ماه از حق التدریس سال قبل را دریافت نکرده بودند و به اصطلاح، مثل همیشه "دم خروس" برای شان پیدا بود، اما "قسم حضرت عباس" مسئولان ستادی آموزش و پرورش را باور کردند و شماره شبا هم دادند.
اکنون اواخر اسفند ۹۸ است. معلمان حق التدریس نه تنها هنوز دستمزد ۶ ماهه خود در این سال تحصیلی را دریافت نکرده اند، بلکه چشم به راه دستمزد فروردین و اردیبهشت و خرداد سال تحصیلی ۹۸-۹۷ نیز هستند!

بحران اعتماد در آموزش و پرورش و کلک زدن مسئولان

لازم به یاد آوری ست که آنهایی که در دستگاه تعلیم و تربیت بر صدر نشسته اند و در روزمرگی به سر می‌برند و هر تدبیر و ترفندی را برای برپایی کلاسهای درسی نیم بند و حفظ ظاهر، به کار می گیرند الّا صداقت در گفتار و کفایت در کردار، بدانند که مسئله‌ فقط دستمزد معلم نیست که داده نشود و معیشت معلم تأمین نگردد. بلکه مسئله بسیار فراتر از این است و آن، بر باد رفتن اعتماد معلمان به وزارت متبوع است و حضورشان در خط مقدم تعلیم و تربیت با حسّ مشمئز کننده فریب خوردگان!

لازم به یادآوری ست که تعلیم و تربیت، رکن توسعه مملکت و صداقت و کفایت در انجام رسالت، رکن تعلیم و تربیت است. آنچه در دستگاه تعلیم و تربیت به کار آید، "کِلک" است نه "کَلَک"!

لطفاً اشتباه نگیرید.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

بحران اعتماد در آموزش و پرورش و کلک زدن مسئولان

پنج شنبه, 21 اسفند 1398 23:05 خوانده شده: 759 دفعه

در همین زمینه بخوانید: