چاپ کردن این صفحه

" دل به سیلاب زنم ؛ تا ببرد آب مرا... "

سیستان و بلوچستان درگیر " سیل " را دریابیم

رضا قاسم پور

سیل سیستان و بلوچستان

در سلسله فجایع زمینی و آسمانی سال ۹۸ برای هموطنان، شاید سیل سیستان و بلوچستان مظلوم‌ترین و نسبت به حجم خسارات و عظمت ویرانی‌ها گمنام‌ترین بلیه طبیعی باشد.

دلیل این مظلومیت چندگانه و چندلایه می‌باشد:
یکی از عمده دلایل این مهجوریت، مسلسل رویدادهای مهم و جهانشمولی چون شهادت سردار سلیمانی و هدف گرفتن سهوی هواپیمای مسافربری اوکراینی و پرپر شدن ۱۷۶ هموطن تحصیل کرده و عمدتاً نخبه است. این دو حادثه چون اقیانوسی موّاج و گردابی سهمگین هر حادثه و خبر دیگر را در دل خود محو می‌کند.
و اما شق دوم این مظلومیت قطعاً به نگاه بخشی‌نگر و تاریخی مرکز پیرامون دولت‌ها و ترجمان آشفته از ایران و ایرانی در حصار تنگ تهران و چند کلانشهر از سوی طرفداران ایده‌ی مسموم ایرانشهری است.

محاصره بیش از چهارصد روستا توسط سیلاب، ارتفاع آب بیش از چهار متر در مناطق جنوبی سیستان بلوچستان، تلف شدن حیوانات اهلی، حمله حیوانات وحشی چون گاندوها به مردم، قطع حامل‌های انرژی به روی دویست و پنجاه هزار تن از هموطنان، فقدان امکانات روزآمد  لازم برای کمک‌رسانی در کنار عدم توجه لازم به این مصیبت عظما، گوشه‌هایی از مظلومیت این فاجعهٔ چند بعدیست.

برآورد خسارت اولیه بیش از هزار میلیاردی مسئولین حکایت از عمق و عظمت ویرانی‌های حاصل از افزایش چهل و پنج برابری نزولات آسمانی دارد.
هموطنانی که تا دیروز در عطش یک جرعه آب شیرین در حسرت به سر می‌بردند، امروز تمام دار و ندارشان در میلیاردها لیتر آب شیرین از نوع سیلاب و سیل غوطه‌ور بوده و چشم انتظار مساعدت‌های داخلی و البته بین‌المللی هستند.

بارش‌های سال جاری و جاری شدن سیل‌های بنیان‌کن نشانه ابطال نظریه خشکسالی و شروع ترسالی در ایران می‌باشد. از این منظر بایستی ضمن خرسندی، در پی تمهید مقدمات برای عبور کم‌هزینه از دوره گذار خشکسالی به ترسالی باشیم.

سیل سیستان و بلوچستان

امید که این آخرین رویداد تلخ و ملی سال جاری برای مردم عزیزمان باشد.

به امید طلوع روزهای آفتابی‌تر، شعر زیبای استاد ناظر شرفخانه‌ای را که بی‌مناسبت با سیل سیستان و بلوچستان نیست با هم زمزمه می‌کنیم:

"دل به سیلاب زدم گو ببرد آب مرا
مردِ آبم ، نسِزد بستر مرداب مرا

تپش قلب من از خاطر دریا نرود
هر چه با طعمه بدوزند به قلاب مرا

آه! من زخمی یک ظلمت هستی سوزم
برسانید کمی مرهم مهتاب مرا
 
باز هم خطبهٔ بیداری خورشید بخوان
ای خروس سحری! تا بپرد خواب مرا

بستر من صدف خالی یک تنهایی است"
قصه -گو، باز از آن گوهر شبتاب مرا

"ناظر"م شاعری از شهر خدایان غزل
گم شدم در گذر حادثه، دریاب مرا!"


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

سیل سیستان و بلوچستان

شنبه, 27 دی 1398 15:46 خوانده شده: 1159 دفعه

در همین زمینه بخوانید: