مقدمه
ساختمانی را در نظر بگیرید که چند پنجره شکسته دارد. اگر این پنجرهها تعمیر نشوند ، احتمالاً افراد خرابکار ، در هنگام مشاهده این ساختمان (در مقایسه با یک ساختمان سالم) تمایل بیشتری به تخریب سایر پنجرهها خواهند داشت. حتی ممکن است وارد آن ساختمان شوند و اگر کسی ساکن آنجا نباشد ، آنجا را اشغال کنند تا نیت پلید خود را در آزار و اذیت قربانیان و یا پاتوقی برای مدیریت باند دزدی و مصرف مواد مخدر و.....عملی سازند.
آسیب شناسی اجتماعی ، معتقد است که زمان و مکان در نوع و فراوانی جرم و بزه ، تأثیری اجتناب ناپذیر دارد. مثلا بیان می دارد که در فصل تابستان و شرایط هوای گرم ، انگیزش هیجانی برای انجام جرم بیشتر از فصل زمستان است . و یا برخی از محیط ها با توجه به شرایط فقر اقتصادی حاکم و محرومیت از حقوق شهروندی ، برای انجام جرم مساعد است. همان مناطق محروم و حاشیه نشین تمامی کلانشهرها که به مناطق جنوب ، مشهورند. شمال همه شهرها ، حداقل در شهرهای ایران و حتی در مناطق روستایی ، محل سکونت دارایان و ثروتمندان و برخورداران از حقوق شهروندی است و جنوب آن مناطق ، بی بهره از امکانات حیاتی چون آب و برق و آسفالت و فاضلاب و ...... به جرم مهاجر بودن از مناطق محروم تر از آن و بیشتر روستاها. این افراد " یقه چرکین و آبی " نامیده می شوند و کسانی هستند که به حق و حقوق قانونی خود آگاه نیستند ، لذا با بی مهری قانون و مجریان آن ، شاید سال ها در زندان و در حبس باشند اما حقی به نام داشتن وکیل و تشکیل دادگاه برای آنان وجود نداشته باشد. (1)
البته این نظر بدان معنی نیست که در مناطق مرفه نشین ، اصلا جرم و خلافی صورت نمی گیرد ، اما آنان به دلیل داشتن پایگاه اجتماعی مورد احترام ،" یقه سفید " نامیده می شوند و با پول کثیف،قادرند کثافت جرم و جنایت خود را بشویند. وجدان نیز در لوای آن گم می گردد و کم رنگ.
نظریه پنجره شکسته در سال ۱۹۸۲ توسط " جیمز کیو. ویلسون " و " جرج ال. کلینگ " در یک مقاله معرفی شد و پس از آن بحثهای زیادی در علوم اجتماعی و مجامع عمومی در گرفت.
نظریه پنجره شکسته
این نظریه در جرمشناسی مطرح شده است. این نظریه دقیقاً میگوید دیدن یک پنجره شکسته در یک خانه ، کارخانه یا نظایر آن از دور و نزدیک ،به شما این پیام را میدهد که در آن مکان اوضاع به سامان نیست و نظمی وجود ندارد و برای انجام کار خلاف و پنهانی مساعد است. این نظریه در علوم اقتصاد و جرم شناسی کاربرد دارد. به صورت خلاصه ، این نظریه معتقد است که گاهی افراد یک جامعه درباره مسائل کلی ، توسط نشانههای جزئی داوری میکنند.
این نظریه بیان میکند که نظارت و نگهداری محیطهای شهری در یک وضعیت خوب ممکن است از خرابکاری بیشتر و همچنین از تشدید جرمهای جدیتر جلوگیری کند. این تئوری به عنوان یک انگیزه برای اصلاحات در سیاست جنایی به کار گرفته شده و مطالعات تجربی زیادی دربارهٔ تئوری پنجره شکسته انجام شده است.
انتقاد وارد بر این نظریه
این نظریه منتقدان زیادی نیز دارد. یکی از انتقادهایی که بر این نظریه وارد میکنند دخالت بیش از حد ، همراه با سختگیری پلیس نسبت به شهروندان است. همچنین افزایش موارد سوءاستفاده پلیس از قدرت ، موجب نارضایتی شهروندان و نهایتاً رودررویی آنها با دولت را در پی خواهد داشت ، در حالی که ضرورت همکاری مردم در مبارزه مؤثر با جرم در یک کشور ، همواره امری اجتنابناپذیر است.
نقدی بر انتقاد این نظریه
یکی از مواردی که باعث می شود تا نیروهای پلیس ، به نحو احسنت انجام وظیفه کنند و در برقراری نظم و امنیت و آرامش ، موفق عمل نمایند گشت مرتب آنان و دریافت گزارشات مردمی است. به نظرم این عمل پلیس ربطی به سخت گیری آنان نسبت به شهروندان ندارد ، بلکه تضمینی برای تأمین امنیت افراد در محلات گوناگون است. نیروی پلیس در ارتباط تنگاتنگ با شهرداری ها و یا مدیران اقتصادی شهرها ، می تواند پیگیر بلاتکلیفی مالکیت چنین ساختمان های متروک و فراموش شده باشد. بیشتر واحدهای اقتصادی به دلیل قدیمی بودن ، رها شده اند و اگر منزل شخصی است به دلیل اختلاف وراث و یا در خارج از ایران بودن فرد مالک ، چنین ساختمان هایی فرسوده و ناسالم در گوشه و کنار شهرها ملاحظه می شود.
در اقتصاد ، پس نگرفتن جنس فروخته شده یا معطل شدن پشت تلفن برای راهنمایی گرفتن جهت تعمیر یک وسیله و شنیدن چند باره موزیک انتظار ، نوعی از پنجره شکسته است. یا فرض کنید در محلی در کنار خیابان ، قطعاتی از زباله ریخته شود ، چند قطعه زباله جمع میشود و به سرعت زبالهها افزایش پیدا میکنند ، چون دیگران نیز مجوز گذاشتن زباله را از شهروند ماقبل خود دریافت می کنند و یک تبعیت کورکورانه شکل می گیرد. انباشتی از زباله ، مانع دید رهگذران و مردان قانون گردیده و تعدادی کج اندیش به ماشینهای پیرامون آن دستبرد می زنند. فقط کافی است این محل علاوه بر کثیف بودن ، خلوت نیز باشد.
جمع بندی
پلیس و مردم نباید صرفاً به دنبال جرمها و آسیبهای فردی باشند که شاکی مشخص دارد. باید هر یک از ما باید بکوشیم جامعهای را حفظ و نگهداری کنیم که هیچ پنجره ای شکسته نداشته باشد. هر کس می تواند با بی اعتنایی به حقوق شهروندی خود و یا دیگران و با نقض عملی و بی اعتنایی به قانون و یا ضعف مجریان قانون ، باعث و بانی وقوع جرایم برخاسته از ماهیت نظریه پنجره شکسته در محل زندگی خود باشد. نظارت اجتماعی در تضمین و تأیید امنیت محل سکونت هر یک از ما ، می تواند عاملی برای تأمین آرامش در زندگی اجتماعی باشد.
زندگی جمعی نیازمند آگاهی اجتماعی و هوشیاری و تیزبینی آحاد مردم است و همکاری و احترام به اصل مشارکت اجتماعی ، تضمینی برای تحقق امنیت جامعه است. مفهوم پنجره شکسته در همه جای محل سکونت و زندگی هر یک از ما و در حیطه های گوناگون ، می تواند وجود داشته باشد ، حتی هر یک می توانید مصادیقی دیگر برای آن ذکر کنید و یا در مورد آن بیندیشید ، آنچه که مهم است این که مراقب باشیم در فراهم سازی بِستر مناسب و مساعد جرم خاطیان و مجرمان ، شریک و مسبب امر نباشیم .
1) تجربه انجام پژوهش دانشجویی در سال 1367 در زندان شهر تبریز در بررسی بزهکاری زنان شهر تبریز توسط بنده و سه تن از همکلاسی ها.
2) ویکیپدیا ، دانشنامهٔ آزاد . جرمشناسی و کیفرشناسی . نظریه پنجره شکسته. ویراستاری متن از مینو امامی.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید