مقدمه
در هر جامعه ، ارزش و احترام قائل شدن به هر فرد به تناسب میزان انسانیت و اعتقاد و باور او امری واجب است. اگر حریم ها و حدود ها رعایت نشود و یا آنها در هم تنیده شود ، جدایی و تفاوت مابین آنها حذف می شود و به تدریج همه چیز شبیه یکدیگر می شود. اما آنچه که زندگی اجتماعی را باارزش تر و پسندیده تر می سازد ، رعایت حدود و ثغور قوانین ، قواعد ، اصول و حریم جایگاه افراد است. و گرنه دلیلی برای موجودیت مشاغل گوناگون و بیست و چند وزارتخانه متفاوت و حرفه ها و تخصص های گوناگون ، وجود نداشت و همه زیر چتر دولت ، به طور واحد عمل می کردند ، تحصیل می کردند و.... پس تفاوت ها و گوناگونی حریم ها ، قرارداد اجتماعی انسانها برای بهره مندی از تلاش یکدیگر است تا نظم و قانون خدای متعال در بین بندگان او نیز حاکمیت داشته باشد. اما چرا همه ، داوطلب حضور در حریم آموزش و پرورش هستند؟ البته چرایش را همه می دانند اما ظاهرا نتایج را همه یکسان ارزیابی نمی کنند و جهان بینی و اعتقادات تخصصی افراد ، این نتایج را تغییر می دهد. امید که شما مردان و زنان خدا ، این متن را با سعه صدر اسلامی خود بخوانید و آن را ارزیابی کنید.
" مدیر حوزه های علمیه خواهران کشور ؛ حجت الاسلام و المسلمین بهجت پور ، خبر داد: جذب ۱۰ درصدی طلاب در آموزش و پرورش " (1) حوزه ها هم می توانند کانون جهاد و ایثار باشند و بخش اعظم بودجه تبلیغات اسلامی را به ترویج آموزش برای مناطق محروم و عشایری شهرها و استانهای کشور منتقل سازند.
فقط کافی است شورای عالی انقلاب فرهنگی این گفته مدیر حوزه علمیه خواهران را تأیید کند ، دیری نخواهد گذشت که همانند " آزمون لکه ای رُوِرشاخ"،که مرکب روی کاغذ با تا کردن بر روی آن پخش می شود و شکلی خیالی از کس و یا چیزی ، به وجود می آورد ، این جذب به درصدهایی حتی بیشتر از 50 درصد خواهد رسید. البته نیازی به تأیید نیست و این گفته فقط برای سندیت و استحکام نیت است. و گرنه حاج آقای حجت الاسلام و المسلمین بهجت پور ، کی جرأت دارد روی حرف شما حرفی بزند ، مثلا جناب وزیر ، هم قادر نیستند بگویند خیر !
با این تصمیم ، چند هدف با یک تیر تعقیب خواهد شد که برای نیل بدان ، نکات زیر ظرایف نهفته در آن هستند :
1- ظاهرا مسئولان کشوری از عملکرد دبیران پرورشی ، زیاد راضی نیستند و برای ترویج دین و ارائه الگوی ایدئولوژیک ، به کانالی مطمئن تر و حرفه ای تر دست یازیده اند. دبیران پرورشی امروز دیگر مانند اول انقلاب ، انقلابی دو آتشه نیستند و افراد عادی نیز قادر هستند تا دبیر پرورشی گردند ، پس جلوی ضرر را باید گرفت.
2 - علیرغم انکار ایدئولوژی بودن آموزش در کشور توسط عده ای از جمله جناب ذوعلم ، قصد بر آن است قدم هایی محکم و آشکار در تقویت این امر برداشته شود.
3 - چرا طلاب زن ؟ پس طلاب مرد برای مدارس پسرانه لازم نیست ؟ یا مقاومت در برابر دین در بین پسران جامعه ما ، بیشتر از دختران است ؟ و یا دختران ظرفیت های پذیرش دنیای مذهبی را بیشتر از پسران دارند ؟
4 - آموزش و پرورش اگر بدین طریق بهانه تأمین نیرو و جبران کمبود معلم را دارد و از خدا خواسته است :
اولا کمبود معلم داریم نه مدرس مذهبی .
ثانیا فارغ التحصیلان دانشگاه ها در تمامی مقاطع ، در صورت تمایل و علاقه و گذراندن دوره های کوتاه مدت آموزشی ، به خوبی قادرند کمبود معلم را جبران سازند. از سویی دیگر اگر عده ای مخالف هم باشند ، گناه سپری شدن عمر و جوانی نیروهای آموزش دهنده نهضت سوادآموزی ، نیروهای خرید خدمات ، مدرسان مدارس هیئت امنایی ، حق التدریس ها و....... به امید استخدام ، وَبال گردن جذب کنندگان آنهاست.
5 - تداخل در آموزش و پرورش از هر سو و توسط هر نهاد و سازمان مدعی ، فشار انکارناپذیری بر عملکرد کمی و کیفی آن وارد خواهد ساخت.
امروز 10 درصد طلاب می آید فردا ساختار و قواعد حوزه به تدریج در نظام آموزشی رخنه می کند و پس از مدت یک دهه ، پیکر آموزش و پرورش و حوزه ، از یکدیگر قابل شناخت و تمیز نخواهد بود. مؤلفان کتب درسی ، محتوای کتب درسی ، ساعات تدریس هر ماده درسی ، نحوه پوشش دختران دانش آموز و معلم و.... همه چیز زیر نظر آنان تعیین خواهد شد و استقلال نیم بند مدیران مدارس نیز ، کم رنگ خواهد شد.
6 - ما معلمان از این که آموزش و پرورش کشور هر دائم همانند خمیر بازی به شکل و هیبت مورد انتظار دیگران در می آید و یا مانند کرم خاکی بین منقار دو پرنده ، به طرفین کشیده می شود ، خسته گشته ایم ، ما خود نیز دیگر نمی دانیم کیستیم ؟ چگونه هستیم ؟ چگونه باید باشیم ؟ ایده آل و مطلوب چیست ؟ واقعیت ها و سیاست های پنهان از من معلم چیست ؟ ما معلمان جعبه سیاه آموزش و پرورش هستیم و یا غباری بر روی آن ؟ چرا سیاست های با ثباتی در آموزش و پرورش ، حاکم نمی گردد ؟ چرا هر دائم اندک هویت باقی مانده معلم و آموزش را نیز زیر و رو می سازید و اجازه نمی دهید ما خویشتنِ گم شده خویش را بیابیم ، ترمیم سازیم ، احیا کنیم و.......
7 - مشکل شما این است که جرأت و شهامت بیان تعریفی برای معلم را ندارید. آموزش و پرورش و شغل معلمی ، همانند اماکن مقدسی گشته است که درشان همیشه باز است تا مردم برای کسب معنویت و پرهیز از گناه ، به سوی آن بشتابند بلکه بتوانند توشه ای برای رضای خدا و آرامش خود بردارند. تنها سازمان بی در و پیکر ، آموزش و پرورش است. اما متأسفانه دیگر کسی از آن بهره معنوی بر نمی دارد!!
8 - این جذب برای طلاب با کف و سقف حقوق معلمان ، تعیین خواهد شد و یا حساب و کتاب آنان متفاوت خواهد بود ؟ چون همه دوست دارند پیش روند نه پس.
9 - فقط یک کشور دیگر مصداق بیاورید که مردان و زنان مُبلّغ مذهب ، در قرن بیست و یکم ، آموزش و پرورش را به تسخیر خودشان درآورده باشند !
کاش شما حوزوی ها هم همانند من معلم ، مقاومت و ستیزه و پرهیز دانش آموزان را از هر چه که رنگ مذهبی دارد ، می دیدید و یا باور می کردید. اجازه دهید نورانیت و معنویت و عمل الهی شما مردان و زنان دینی ، به طور عاشقانه و داوطلبانه و از اعماق وجود دانش آموزان پذیرفته شود تا بر عمق باور مذهبی افراد ، تزلزلی ایجاد نشود. شما بهتر نیست همانند وضوی امام حسن و حسین "ع" برای آن پیرمرد باشید که در ایام کهولت ، نحوه و ترتیب وضو را ، به درستی نمی دانست ؟ مگر به عمل و یا صلابت دین اسلام شک دارید که قصد دارید مستقیما وارد عمل شوید.
10 - البته ما معلمان وقتی برای تصدی برخی مسئولیت ها ، برخی روحانیون انتخاب شدند و تعدادشان روز به روز افزایش یافت ، فهمیدیم که جریان چنین ادامه خواهد داشت و شما قدم های اولیه این حضور را برداشته بودید ، اما حریم ها شکسته شده است و افکار نگرانند.
11 - ما ادامه روند حضور مجموعه روحانیون و طلاب در آموزش و پرورش را از شش هفت عنصر مافیای کنکور در زیارت تعدادی از مراجع تقلید به یادگار داریم که آغازگر توجه به تجلی نور در مدارس ، آنان بوده اند.
12- مدارس حساس ترین پایگاه اجتماعی شدن کودکان است و هر تصمیم برای ایجاد تغییر و یا حضور ، بر روح و ذهن و شخصیت و..... آنان به طور مستقیم و غیرمستقیم تأثیر خواهد گذاشت. همین امروز من معلم در سایه جدایی پرورش از آموزش ، دیگر معلم 40 - 50 سال پیش نیستم و با حضور طلاب در مدارس ، این کمترین هویت و عملکرد خود را نیز از دست خواهم داد. این ترس ما معلمان نیست ، این گواهی بر تجارب ما از واقعیات موجود در مدارس است.
13 - بودجه حوزه برای تبلیغات اسلامی چند صد برابر بودجه آموزش و پرورش است . اگر مقام عالی حوزه که اصولا مراجع تقلید و علما هستند ، بتوانند از بودجه حوزه ها ، بخش قابل توجهی را به امر آموزش در کشور اختصاص دهند ، معلمان قادر خواهند بود تا کارکردی مطلوب تر و ارزنده تری داشته باشند. بهتر نیست به جای انتقال نیرو به انتقال سرمایه این بخش به آموزش و پرورش باشید؟ شما مردان دین چقدر دغدغه ترویج علم و دانش دارید ؟ فقط با گفتن احادیث و سخنان بزرگان دین ، آموزش و پرورش کشور نجات نمی یابد ، لابد از ورشکستگی آشکار این وزارتخانه مطلع هستید ، قرار نیست در راه رضای خدا جهاد مالی کنید ؟ یا دانشگاه های تربیت معلم بودجه ای بسیار کمتر از دیگر دانشگاه های کشور دارند، چرا برای تقویت دانش و جایگاه معلمان ، بر افزایش بودجه دانشگاه های پردیس و شهید رجایی و باهنر ، همت نمی گمارید؟
پس حوزه ها هم می توانند کانون جهاد و ایثار باشند و بخش اعظم بودجه تبلیغات اسلامی را به ترویج آموزش برای مناطق محروم و عشایری شهرها و استانهای کشور منتقل سازند. آموزش و پرورش ما به وزیری نیاز دارد که در برابر خواسته های غیر آموزش و پرورشی ها نگوید چَشم حتما ، بایستد و برای اعتلای آموزش و ارتقای مقام معلم ، مبارزه کند.
14 - حضور 10 درصد طلاب در مدارس دخترانه ، فقط یک تأمین ساده نیرو نیست و سیاست های نهفته در آن و متعاقب اجرای آن ، بر همگان آشکار است ، اما مگر تلاش این عزیزان در حوزه ها ، قادر نبوده است به عملکرد ذاتی خویش پاسخ دهد که ورود به آموزش و پرورش را فرض واجب دانسته اید؟
15 - عدم باور شما به تعلقات مذهبی و معنوی من معلم در یک کشور اسلامی ، کنترل و نظارت مرا دیروز در اختیار دبیران پرورشی و فردا در اختیار طلاب قرار خواهد داد. یک معلم اول استخدام گزینش می شود ، در تربیت معلم موازی آموزش هدف گذاری شده ، پرورش می یابد اما باز مورد اعتماد کسی نیست. شما بدین روال ، حس مقاومت و اجتناب را در آنان تقویت می سازید نه میل همراهی را . ما معلمان متوجه اهمیت امر آموزش بر اذهان بایر کودکان هستیم ، اما برای تحقق اهداف عالی ، نباید فقط درِ مذهب را به صدا درآورد. فرهنگ هر کشور عناصر دیگری چون : ارزش ها ، هنجارها ، آداب و سنن و باورها و اخلاقیات نیز دارد از سویی دیگر فرهنگ عمومی و تار وپود آن نیز هست . هنر و هنرمندی هم هست ، دین که مخالف تربیت خوشنویسان و نقاشان نیست یا آموزش مهارت های زندگی و حرفه ای . قدری حال و هوای هنری به کالبد آموزشی کشور تزریق نمایید تا وجدان و معرفت و ادب نیز تقویت شود. روح صیقل یافته و پاک دنبال معنویت می رود نه روح رنجور و دلمرده و افسرده.
جناب وزیر ،
لطفا مرا و مکان خدمت مرا یعنی مدرسه را تعریف کنید. تبعیت از مفاد سند تحول بنیادین برای انجام هر نوع حرکت در آموزش و پرورش ، بازدارنده رشد و تعالی است چون چارچوبی که تعین شده ، احتمال پذیرش هر اصل پیشبرنده را منتفی می سازد. به جای آن کتب دین و زندگی نیز قادر است تا هدایت گر کودکان و نوجوانان باشد . آموزش و پرورش باید پویا ، دینامیک ، سیستماتیک و بهره مند از دانش و تجارب روز باشد و گرنه ماندن در بند و تبصره این سند ، ما را از اهداف اصلی دور خواهد ساخت.
قدر مسلم شما با این تصمیم موافقید و یا ناچارید موافق باشید اما وزارت آموزش و پرورش فقط به مدیریت شما در 1/5 سال پیش رو ، حال کمتر و یا بیشتر ، بستگی ندارد . آموزش و پرورش به پیکربندی مستحکمی برای موجودیت خود برای سال های آتی نیاز دارد. نگران این باشید که چرا آموزش و پرورش پذیرنده نیرو از دیگر سازمانهاست و اما قابلیت و اصالت فرستادن نیرو به آنها را ندارد ؟!! ضعف نظام آموزشی ، درِ آن را به نفوذ هر سیاستی باز گذاشته است. ما معلمان هرگز جرأت حضور در حوزه ها را نداریم اما آنان دارند ، چرا ؟
واقعیت آن که آموزش و پرورش ما همانند بخش اقتصاد کشور ، بیش از چهل سال است که از جریانات تورم و رکود سیاست ها و عواقب آنها ، رنج می برد و هرگز به ثبات مدیریت و سیاست گذاری نرسیده است. نیاز امروز آموزش و پرورش دسترسی به چنان استواری در قانون گذاری و مدیریت است که دیگر هر سال: کسری بودجه نداشته باشد ، کمبود معلم نداشته باشد ، آتش سوزی و فرو ریختن آوار در مدارس نداشته باشد ، تصادفات سفرهای راهیان نور نداشته باشد ، بزهکاری و جرم و اعتیاد و خودکشی در بین نوجوانان نداشته باشد ، تغییر سلیقه ای هر وزیر را برای سیستم آموزشی نداشته باشد، اعتراضات معیشتی و غوطه وری در اعماق فقر معلمان را نداشته باشد و...
آموزش و پرورش ما به وزیری نیاز دارد که در برابر خواسته های غیر آموزش و پرورشی ها نگوید چَشم حتما ، بایستد و برای اعتلای آموزش و ارتقای مقام معلم ، مبارزه کند. شاید فوقش به جای 4 سال ، یک دو سال وزیر بماند ، اما ثبت می گردد نام او بر جراید عالم . در این کشور هر کس قادر است وزیر آموزش و پرورش شود اما هر کس وزیری لایق و مستقل و مقتدر نیست.
1) خبرگزاری رسمی حوزه . کد خبر: 874041 . ۱۰ آذر ۱۳۹۸ .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید