چاپ کردن این صفحه

از کسی که آمدن خود را محصول " تقدیر " می خواند و می داند انتظار خاصی نداشته باشید !

آن چه سیدجواد حسینی را در سرپرستی کوتاهش در آموزش و پرورش متفاوت کرد ؟!

علی پورسلیمان/ مدیر صدای معلم

مقصود فراستخواه :

" در جامعه تعارضاتی زیادی در خصوص باورها به علم وجود دارد. مثلا نتایج پیمایش‌ها مشخص می‌کند 78 درصد مردم در زندگی اجتماعی خود تقدیرگرا هستند؛ در حالی که 20-30 درصد علم گرایی در ایران وجود دارد. 34 درصد دانشجویان و 25 درصد غیردانشجویان به نحو بارزی به نظام معرفتی علم باور دارند. به رقم رشد کمی علم آموزی در ایران، علم هنوز وارد زندگی ما نشده است . " ( 1 )

نقدی بر سرپرستی سیدجواد حسینی در آموزش و پرورش و واکنش معلمان

از زمان معرفی « محسن حاجی میرزایی » به عنوان وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش واکنش های مختلفی را از سوی معلمان شاهد بوده ایم .

کنش گران فعال در بدنه معلمی از این حرکت دولت ناراحت و عصبانی هستند  اما کم تر کسی به بررسی و نقد دوره کوتاه سرپرستی « سیدجواد حسینی " پرداخته است .

کم تر کسی تصور می کرد که کنار زدن فردی که حدود 3 ماه در سمت " سرپرست " بوده چنین موجب واکنش بخشی از جامعه فرهنگیان شود درست بر عکس عزل محترمانه بطحایی که رفتن ایشان موجی از شادی و مسرت را در میان معلمان ایجاد کرد هر چند برخی مانند علی ذوعلم ، حاجی بابایی ، فرشیدی و... نظر دیگری دارند . شاید اگر سرپرست وزارت آموزش و پرورش از همان ابتدا در کنار احیای تمام  عیار روابط عمومی ارتباط خوب و دو سویه ای با رسانه ها برقرار می کرد اکنون وضعیت به گونه ای دیگر رقم خورده بود .

آیا « سیدجواد حسینی » کار خاصی حداقل در حوزه معیشت و مطالبات برای معلمان انجام داده است ؟

در دوره وزارت سیدمحمد بطحایی که بیشتر با شو و نمایش همراه بود و کار وزیر پیشین اکثرا در سخنرانی و ارائه حرف های اکثر تکراری و روزمره خلاصه شده بود اما فضا و فرهنگ امنیتی در آموزش و پرورش غالب بود .

علیه معلمان منتقد و رسانه های مستقل شکایت می شد اما بطحایی و تیمش در ساختمان بتونی وزارت آموزش و پرورش انگار این چیزها را نمی دیدند .

نقدی بر سرپرستی سیدجواد حسینی در آموزش و پرورش و واکنش معلمان

روابط عمومی که حساس ترین و راهبردی ترین بخش در هر سازمان برای پایش افکار عمومی و حساسیت سنجی بدنه است عملا تحت عنوان " چابک سازی "و  یا " کوچک سازی " تعطیل شده بود .

شاید در وزارت آموزش و پرورش نخستین بخشی که باید تعطیل شود و عملا کارایی و کاآمدی خود را از دست داده است همان ادارات ارزیابی عملکرد و رسیدگی به شکایات هستند که نظام آموزشی را از محتوا تهی کرده و روزمرگی را در ارکان سیستم نهادینه کرده اند .

این بخش که نامش ظاهرا " بازرسی " است در اکثر موارد چیزی جز تکرار و پاراف همان حرف های سایر بخش ها و دوایر را در سیستم فشل و ناکارآمد اداری انجام نمی دهد .

محصول دایره ارزیابی عملکرد و رسیدگی به شکایات در آموزش و پرورش توجیه ناکارآمدی سیستم و افزایش نارضایتی است .

بهترین گواه برای این مدعا حجم بالای شکایات معلمان در دیوان عدالت اداری است.

( در این مورد بعدا به تفصیل خواهم نوشت )

صدور بخشنامه ممنوعیت شکایت از رسانه ها توسط آقای حسینی که در تاریخ این وزارتخانه بی سابقه بوده است و نیز پس گرفتن شکایت وزارت آموزش و پرورش از دو معلم یکی در سنندج و دیگری در خراسان جنوبی نشان داد که حسینی مدیر عملگرایی است .

این عملگرایی موجب باز شدن روزنه های امید و  کورسوی اعتماد به ایشان گردید .

حسینی در بدو ورود به وزارت آموزش و پرورش اعلام کرد که از استقلال این وازرتخانه دفاع خواهد کرد .

این سخنان موجب شد تا معلمان احساس کنند که سرپرست آموزش و پرورش کمی شبیه به آن ها است .

سال ها ست که استقلال این نهاد توسط برخی نهادها موازی و غیرپاسخ گو به بازی و سخره گرفته شده است و وزیران آن جز سکوت ، انفعال و توجیه کنش خاصی نداشته اند .

نقدی بر سرپرستی سیدجواد حسینی در آموزش و پرورش و واکنش معلمان

بده بستان های غیرمعمول و غیرشفافی که تحت عنوان " تعامل " با برخی نهادها به ویژه نمایندگان مجلس و به خصوص در حوزه عزل و نصب ها صورت می گیرد بی اعتمادی و حتی حس تنفر را نسبت به مسئولان وزارت آموزش و پرورش به ویژه " وزیر " دامن زده است .

البته بسیاری از نمایندگان تحت عنوان " مشورت " و یا " هم اندیشی "  آن را حق طبیعی خود دانسته و از آن دفاع هم می کنند .

گویا این قانون نانوشته ای است که وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش قبل از معرفی شدن  باید دل نمایندگان مجلس را به دست بیاورد .

« محمدتقی سبزواری » از اعضای سازمان معلمان ایران در سایت این تشکل می نویسد :

" یکی از انحرافات و شاید اصلی ترین انحراف در میان دولتمردان طی سه دهه گذشته، تعامل وکلا و وزرا بوده است.

 تعامل نشانه فرهیختگی، روشنفکری و ایثارگری است ولی تعریفی که از تعامل بین وکلا و وزرا طی سه دهه گذشته استباط می شود حکایت از نوعی بده و بستان های سیاسی دارد.

وزیر برای کسب رای اعتماد و جلوگیری از استیضاح و نماینده مجلس برای گرفتن امتیاز در حوزه انتخابیه به تعاملاتی می رسند که خیر و برکت جامعه در آن نیست.

هفته گذشته گذرم به پاویون فرودگاه افتاد. تعدادی از نمایندگان مجلس آماده پرواز به تهران بودند. با دو سه نفرشان در مورد سید جواد حسینی گزینه مطرح وزارت صحبت می کردم و احوال می پرسیدم. گرچه می دانستم یکی از آنان تا به حال دو بار به دیدار سرپرست رفته است ولی همگی متفق القول بودند که تاکنون هیج حرکتی از سوی وزیر برای ایجاد ارتباط با نمایندگان صورت نگرفته است.

نقل قول می کردند که حسینی اظهار داشته من در آموزش و پرورش کار سیاسی نمی کنم و به همین علت تلاشی هم برای کسب رای نخواهم داشت.

 اگر نمایندگان پذیرفتند با برنامه به پیش خواهم رفت و برای اهداف مورد نظر نیز به بیش از دو سال زمان نیاز ندارم.

چنین استقلالی طی دو دهه گذشته تنها در وزارت دکتر دانش آشتیانی مشاهده شده است. این استقلال حتی در زمان حاجی بابایی با اما و اگر همراه بود. این صراحت و نداشتن حسی ناخوشایند از بی توجهی سرپرست فعلی توسط نمایندگان و موضع گیری های مکرر بعضی تشکل های معلمی علیه سرپرست و همراهی کجدار و مریز بعضی دیگر از تشکل ها مرا نسبت به پی گیری اخبار مربوط به وزیر پیشنهادی حسن روحانی مصمم کرد.

با یکی از دوستان مطلع صحبت کردم. از قول سرپرست گفت که تا زمان معرفی شدنم هیچ رایزنی در مورد رای اعتماد با نمایندگان نخواهم داشت. صدور بخشنامه ممنوعیت شکایت از رسانه ها توسط آقای حسینی که در تاریخ این وزارتخانه بی سابقه بوده است و نیز پس گرفتن شکایت وزارت آموزش و پرورش از دو معلم یکی در سنندج و دیگری در خراسان جنوبی نشان داد که حسینی مدیر عملگرایی است .

 به نظر می رسد علی رغم از بین رفتن تمامی روزنه های امید بر ثبات هنجارها، فرهنگ ایرانی آماده بازگشت به اصل خویشتن است.     "

حال شما به رفتار محسن حاجی میرزایی بنگرید که ظرف چند روز از معرفی اش با نمایندگان مجلس دیدار می کند و علی عسکری معاون حقوقی و امور مجلس وزارت آموزش و پرورش آن را " صمیمانه " و " بسیارنوید بخش " می خواند . ( این جا )

علی عسکری با اشاره به اینکه در مدت حضور و دیدارهای وزیر پیشنهادی همراه ایشان در مجلس بوده است می گوید:

"همان طور که انتظار می رفت حضور ایشان در صحن علنی و دیدارها و تعامل صورت گرفته بسیار نوید بخش بود و اکثر نماینده ها در ارتباط گیری با ایشان ضمن طرح مطالبات ، قول همراهی و همکاری می دادند .                                                                                 

در این مدت چند بار که با آقای حسینی برخورد داشتم به این نتیجه رسیدم که ایشان قدرت بیان خوبی دارد و مفاهیم مورد نظر خود را در بهترین شکل به مخاطب انتقال می دهد .

همه این ها موجب شده است که سیدجواد حسینی در این مدت کوتاه با اقبال بخش قابل توجهی از فرهنگیان رو به رو شود .

اما در کنار این نکات مثبت ، حسینی اشتباهات استراتژیکی هم داشت .

نقدی بر سرپرستی سیدجواد حسینی در آموزش و پرورش و واکنش معلمان

حسینی گفت که می خواهد روابط عمومی را احیا کند اما انتصاب فردی غیرمتخصص و نابلد و ناآشنا به علم " روابط عمومی "  مانند شاپور محمدزاده در راس روابط عمومی غیرقابل توجیه بود .

حسینی تا روز خبرنگار ارتباط منسجم ، تعریف شده و منظمی با رسانه ها و خبرنگاران نداشت .

حسینی در سخنرانی های خویش از همه شرکای آموزش و پرورش نام می برد اما کوچک ترین اشاره ای به جایگاه " رسانه " نمی کرد . شاید در وزارت آموزش و پرورش نخستین بخشی که باید تعطیل شود و عملا کارایی و کاآمدی خود را از دست داده است همان ادارات ارزیابی عملکرد و رسیدگی به شکایات هستند که نظام آموزشی را از محتوا تهی کرده و روزمرگی را در ارکان سیستم نهادینه کرده اند !

این وضعیت و بی اعتنایی به حوزه " رسانه " بدون دلیل مشخص  و یا قانع کننده موجب تولید نوعی " بی تفاوتی " در خبرنگاران حوزه آموزش و پرورش نسبت به رویکردها و عملکردهای ایشان شد .

شاید اگر سرپرست وزارت آموزش و پرورش از همان ابتدا در کنار احیای تمام  عیار روابط عمومی ارتباط خوب و دو سویه ای با رسانه ها برقرار می کرد اکنون وضعیت به گونه ای دیگر رقم خورده بود .

همان گونه که پیش تر نیز نوشتم ( این جا ) ؛ سیاست های دولت در زمینه آموزش و پرورش مشخص است و افراد به عنوان " وزیر " بیشتر نقش " مجری " را ایفا می کنند اما با این حال مدیریت هنری است که اگر درست ، منطقی و هدف مند صورت گیرد موجب تحول در سازمان خواهد شد .

شناخت چندانی از حاجی میرزایی وزیر پیبشنهادی در دست نیست اما مرور برخی جملات می تواند واقعیات مهمی را آشکار کند .

حاجی میرزایی به همراه حسینی در شورای معاونین وزارت آموزش و پرورش چنین می گوید : ( این جا )

" مدتی از آموزش و پرورش دور بوده ام اما امروز در این جمع احساس غربت نمی کنم. علاقه مند بودم که استمرار همکاری سید جواد حسینی را در وزارت آموزش و پرورش داشته باشیم و حداکثر مقاومت را برای آمدن به وزارت آموزش و پرورش داشتم اما تقدیر بر این بود که به عنوان گزینه دولت برای نظام تعلیم و تربیت به مجلس معرفی شوم.

نقدی بر سرپرستی سیدجواد حسینی در آموزش و پرورش و واکنش معلمان

امروز با عزم جدی و مصمم با تمام توان آمده ام و اگر تقدیر الهی بر این باشد که در مجموعه آموزش و پرورش باشم تمام توان و بضاعت خود را در اختیار این مجموعه قرار خواهم داد. "

از فردی که آمدن خود به این مجموعه بزرگ و مهم را محصول و دستاورد " تقدیر " می داند خیلی نباید انتظار تحول و خلاقیت داشت .

خیلی نمی توان روی استقلال ، صلابت شخصیت ، شهامت و کارآمدی وی حساب باز کرد .

خیلی روی مدیریت علمی و اشاعه آن آن که حلقه مفقوده در نظام روابط فردی و میان فردی جامعه و کلید پویایی و  توسعه آن است حساب نکنید !

( 1 ) این جا

جمعه, 07 شهریور 1398 13:27 خوانده شده: 4056 دفعه

در همین زمینه بخوانید: