بی شک یکی از ملزومات دانشجویی و دانشجو بودن ارائه دیدگاهها، نظرات و دغدغه ها و مطالبهگری در حوزه های مختلف به ویژه در عرصه سیاسی و اجتماعی است به نحوی که میتوان گفت حقا بیان دیدگاه جزیی از ذات دانشجو است.
با توجه به وضعیت اجتماعی و سیاسی و فرهنگی حاکم بر دانشگاهها و سایر مراکز علمی و آموزشی که مرکز تضارب آرا و ارائه نظرات موافق و مخالف است میتوان به میزان دغدغهمندی و مطالبهگری دانشجویان آن دانشگاه و مراکز علمی و جنس دغدغه آنان پی برد و بی تردید یکی از مهمترین دانشگاه های موجود در کشور لااقل بر طبق اسناد (هر چند نقد به جایگاه فرهنگیان از حرف تا عمل فراوان است) دانشگاه فرهنگیان و جایگاه آن است و به تبع یکی ازشاخص های اصلی سنجش دانشگاه،فعالیت دانشجویان در ابعاد نظری و عملی در خصوص مسائل مختلف دانشگاهی و آموزشی، سیاسی و اجتماعی و... است. اما چیزی که به واقع در بین دانشجومعلمان طبق مشاهدات عینی و شخصی ملاحظه میشود ابا و پرهیز از بیان دیدگاهها و نظرات و فعالیتهای هدفمند اجتماعی و سیاسی در بین دانشجویان دانشگاه در شان دانشگاه فرهنگیان است.
بایستی چرایی عدم مطالبهگری و دغدغهمندی در این دانشگاه با یک کار کارشناسی و آسیبشناسی دقیق مورد کنکاش قرار گیرد . با عدم مطالبه گری و پیگیری برای اصلاح امور به هیچ وجه اتفاق مثبتی نخواهد افتاد و بهبودی حاصل نخواهد شد و طرز تفکر خاموشی و بی تحرکی در برابر شرایط نامساعد و نامناسب محکوم به شکست است .
چرا دانشجویی که قدم در یک دانشگاه راهبردی گذاشته و به نقش دانشگاه فرهنگیان و دانشجویی واقف است حتی بعضا نسبت به پیگیری و طرح مسائل درون دانشگاهی و صنفی و آموزشی دلسرد و احیانا بی تفاوت است؟
چگونه میتوان از چنین دانشجویی انتظار داشت موذن جامعه باشد و با خواب غفلت خود جامعه را نیز در غفلت رها نگذارد و مهمتر آنکه چگونه میتوان انتظار تربیت نسلی کنشگر، فعال و پویا در مواجهه با مشکلات را از چنین طرز فکری توقع داشت؟
علت چیست و از کجا نشات میگیرد؟
* عدم تمایل خود دانشجویان به ارائه نظرات و راهکار ها با توجه به منطق گفتمانی خود.
* رسیدن به این باور که صدای آنان شنیده نخواهد شد و فعالیت آنان تاثیر گذار نخواهد بود.
* بی تفاوتی جامعه نسبت به موضعگیری های دانشجویان و دانشگاه.
* پرهیز از بیان دیدگاه و مطالبهگری به دلیل ابا از برخورد های حراستی و انضباطی؟
حتی در صورتی که مجموعهای از عوامل مذکور نیز عرصه را بر فعالیت های دانشجویی تنگ کرده باشد تکلیف چیست؟
اگر ابا از برخورد باشد خود همین نگرش برخورد با دیدگاه دانشجویی آیا نیازمند بازنگری و اصلاح و مطالبه گری نیست؟
چاره سکون و سکوت است یا پیدا کردن راهی عاقلانه،منطقی و قانونی برای پیگیری امور؟

آنچه عیان است از نظر نگارنده این مطلب است کسی که داعیه فرهنگ و فرهنگی بودن دارد نباید و نمیتواند نسبت به اوضاع جامعه علی رغم وجود مشکلات اقتصادی و معیشتی و دیگر عوامل بی تفاوت باشد (هر چند منکر آن نمیتوان شد که خیل عظیمی از مشکلات رمق از پیکر نیمه جان فرهنگیان گرفته است) لااقل ابتدا در پیشگاه الهی و وجدان خود و سپس برای کسانی که در آینده میآیند و در این کسوت قرار میگیرند این پاسخ را داریم که در حد خود برای بهبود شرایط در هر جایگاهی که هستیم تلاش کردهایم.
به عنوان نمونه مبحث اعمال حداقل حقوق برای دانشجومعلمان شاغل در دانشگاه فرهنگیان ذکر میگردد.
زمانی که همین بحث در محافل مختلف و به ویژه فضاهای دانشجویی دانشگاه فرهنگیان مطرح گردید بودند و شاید هنوز هم هستند کسانی که به هیچ وجه از پیگیری حقوق خود استقبال نکرده و حتی گاها موجبات دلسردی سایرین را نیز فراهم میآوردند!
در این نوشتار قصد تحقیر، تخریب و یا دو قطبی کردن فضاهای دانشجویی را نداریم بحث صرفا چرایی و دلیل دلسردی و بی تفاوتی دانشجویان آن هم در این سطح است در حالی که الحمدلله با تلاش و پیگیری های دوستان و البته تک تک حاضرین در پیگیری این مهم چه در فضای مجازی و چه به صورت حضوری دیدیم که با عقلانیت و گفتمان منطقی مستدل مسئولین امر نیز پذیرفتند که این امر صورت پذیرد و ندای به حق دانشجویان را شنیدند.
آیا این مورد نمیتواند شروعی باشد برای اصلاح اموری که نیازمند اصلاح است؟!
با همراهی همگی دانشجویان و به دور از جو زدگی های موجود ثابت شد با فعالیت هدفمند و به دور از توهین و جنجال های پوشالی مطالبهگری میتواند راهی درست،قانونی و سهل الوصول برای رسیدن به هدف و احقاق حقوق و اصلاح امور باشد.
به نظر اینجانب آنچه در منویات مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم انقلاب مورد تاکید و انتظار است به ویژه از جوانان که حقا حلقه گمشده بین مردم و مسئولین است عدالتخواهی و مطالبهگری قانونمدارانه است و کلام آخر :
حقیقت مبرهن غیر قابل انکار این است :
با عدم مطالبه گری و پیگیری برای اصلاح امور به هیچ وجه اتفاق مثبتی نخواهد افتاد و بهبودی حاصل نخواهد شد و طرز تفکر خاموشی و بی تحرکی در برابر شرایط نامساعد و نامناسب محکوم به شکست است.
( اصل اساسی و مهم هر مطالبهگری:عقلانیت،گفتمان منطقی و قانونمندی و قانون مداری است چرا که بی تردید کسی که داد عدالت و مطالبهگری سر میدهد ابتدا خود مقید به حق و رعایت قانون باشد. )
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید