تجمع معلمان تکرار می شود و باز هم تکرار؛ تکرار هنر والای معلمی است. اما هر دفعه با انرژی بیشتر و بهتر، چرا که این تجمعات بر خلاف دیگر تجمعات پیشین، نه تنها انرژی گیر و انرژی سوز نیست که انرژی ساز و انرژی افزا است.
تماشای چهره ی دو زن، دو بانوی همکار معلم با وقار و با متانت، که هر کدام شان چهار- پنج بطری آب معدنی به همراه بیست- سی لیوان یک بار مصرف خریده اند و با چقدر مهربانی و با چقدر فهم و با چقدر لبخند و شادمانی، لیوان های آب را به همکاران تشنه شان تعارف می کنند؛ آدمی را به وجد می آورد و معلمان را سرمست از شادکامی و غرور می کند.
تجمع معلمان، تجمع انسان هایی فرهیخته و والا است؛ تجمعی بی نظیر و بی سابقه که نه از هیجانات خام جوانی در آن خبری هست و نه از ترس و احتیاط های کهن سالی.
آنچه در این جمع والامنشانه موج می زند؛ شور است و شوق، شعف است و شعور، فهم است و لبخند امیدوارانه؛
زنان و مردانی که در کیف های مدرسه شان؛ موزها و میوه ها و لقمه های پنیری است که انتظار لبان گرسنه ی همکاران فهیم حاضر در جمع را می کشند.
تجمع "سکوت" معلمان، گوش های دولت مردان را به هیچ گرفته است؛ گوش هایی که در دوره ی غوغا و تبلیغات، به نشنیدن صداهای محترمانه عادت کرده است و تنها صدایی را می شنود که حاصل جیغ است یا وزوز یا غریو .
معلمان با "سکوت" خود، گوش های مسئولین را فرو کوفته اند تا به آنها بیاموزند و آنها را وادار کنند تا حرف و سخن معلم را در برابر دیدگان پر مهر اما آتشین معلمان نه با گوش، که با چشمان جان شان بشنوند.
اینک؛ زنگ نمک جان ملت، زنگ بی صدا، زنگ معلم، به صدا در آمده است .
و معلمان ساکت، سکوت دولت مردان را از سر ناتوانی و ناچاری شان ارزیابی می کنند.
لیک معلمان هر بار پر انرژی تر و امیدوارتر و خوشحال تر می آیند و دور هم جمع می شوند و هوای مهربانی همدیگر، اکسیژن خالص و انرژی ناب را نفس می کشند و می روند در حالی که باورشان به قدرت های جمع شده در روان جمعی معلمی شان، افزون و افزون تر می شود...
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید