چاپ کردن این صفحه

" نگاهی کوتاه بر عملکرد وزرای آموزش و پرورش در طول دهه های گذشته متاسفانه ناشی از درگیر شدن این وزارت خانه عظیم به مقوله سنت محوری و نیز سیاسی کاری ها و نیز دفع نیروهای شایسته در بدنه ساختاری آن را داشته است "

اگر وزیر آموزش و پرورش بودم !

اصغر افتخاری هریس/ نویسنده و ایده پر داز و فرهنگی شاغل در شهرستان هریس

اگر وزیر آموزش و پرورش بودم چه می کردم

وزارت آموزش و پرورش به عنوان نحیف ترین و اساسی ترین پایگاه در اجتماع و خانواده ها نیاز به یک لیدر حساس و پر قدرت در جهت اجرایی برنامه های آن را دارد ؛ نگاهی کوتاه بر عملکرد وزرای آموزش و پرورش در طول دهه های گذشته متاسفانه ناشی از درگیر شدن این وزارت خانه عظیم به مقوله سنت محوری و نیز سیاسی کاری ها و نیز دفع نیروهای شایسته در بدنه ساختاری آن را داشته است در جایی که مافوق یک کارمند کمتر از یک کارمند از جایگاه های علمی و تخصصی و تعهدی و شایستگی را داشته باشد مسلم است که ساختار این چنین سازمانی باید مورد تحول واقع گردد ؛ بنابراین آنچه موجب افول نظام شایسته سالاری و یا طرد نیروها شده قطعا در خروجی های بر نامه ریزی ها هم تاثیر منفی خواهد داشت .

وزیر شدن و یا محول کردن قدرت وزارتی برای یک معلم ساده که سه دهه کامل سختی های کلاس و راه و فقر و .... را لمس بکند و عملی خاطرات آن را داشته باشد کار هیچ کشوری در جهان سوم نیست لیکن در صورت ترقی و پیشرفت جامعه در عرصه جهانی موج اتصال بر انتصاب این موضوع ها میسور خواهد بود لیکن در حد خیال و سمبیلک دیدگاه هایی را از زبان یک معلم با پشتوانه 27 سال سابقه کاری که در دریای موجناک قلم و تبیین ایده و نظر در سطح ملی سابقه داشته و افتخار بیش از هزار نوع لوح های سپاس ملی و تالیفات متعدد داشته تبیین می شود :

1 .نگه داشتن معلم شایسته و توانمند در حاشیه و طرد کلی بسی ناانصافی و حتی از موج بی وجدانی ها رقم می شود. پای مغرضان را وزیر جدید باید شکسته و کفش نو را بر کفش های اهل شایستگان پا کند .

2. بیمه و خدمات بیمه ای موحود در فضای حاضر در وزارت آموزش و پرورش ناشی از عدم تعهد گاها زیر رفتن از مسئولیت و دادن حداقل ترین خدمات بیمه ای می گردد حال که آموزش و پرورش خودش بیمه معلم را دارد بر ان فاخر و لباس همه پوشش های بیمه ای را بر تن این شرکت بپوشاند که خروجی خدمات آن با صرفه جویی های عالی متناسب تر بر شان ونظام رفاهیات فرهنگیان خواهد بود .

3. در بدنه رفاهیات آموزش و پرورش خانه های معلم مکانی فقط برای خدمات بر نیروهای ستادی و اداری بیشتر رقم می خورد و 90 درصد خدمات اسکان و پذیرش ها در کلاس های درسی صورت می گیرد لازم است نسبت به واگذاری خانه های معلم و حتی برنامه های اسکان معلم در مدارس به صورت واگذاری به بخش خصوصی واگذار گردد و عوایدات آن به نفع آموزش و پرورش رقم بزند

4.مشاهدات میدانی حاکی از آن است که در مدارس بوفه های فروش اغذیه و..در اختیار مدیران مدارس بوده است . این بر نامه در سال تحصیلی 98.99 طبق بر نامه های مزایده به بخش خصوصی واگذار گردد و مدیران مدارس صرفا در برنامه کیفی آموزش و پرورش تلاش کنند .

5. برنامه مطلوب ساماندهی انتصاب مدیران مدارس هر ساله طبق برنامه های راهبردی در آموزش و پرورش اجرا می شود لیکن قبول کنیم که تنها ده درصد این مقوله دارد اجرایی می شود ؛ اگر هدف در ساماندهی انتصاب مدیران مدارس می باشد باید یک سازمان دهی کلی در این موضوع صورت گیرد نه اینکه صرفا در میان معدودی از افراد به صورت انگشت شمار بر نامه های انتصاب صورت گیرد و مابقی هم که قبلا  انتصاب در مدیریت ها را داشته اند از دوران مربوطه لم بر قدرت بزنند.

6.نیروهای پرورشی هدف شان در جهت پویایی بر نامه های فرهنگی وهنری در مدارس به عنوان مربی هستند لیکن در زمان آقای حاجی بابایی حکم معاونت بر این نیروها رقم خورد در حالی که امور معاونت بر مربی ها منافات دارد و بار مالی بر وزارت دارد.

اگر هدف در تامین منابع مالی و کاهش هزینه هاست معاونت پرورشی در مدارس حذف و کما فی السابق نیروهای پرورشی به عنوان مربی در خدمت باشند .

اگر وزیر آموزش و پرورش بودم چه می کردم

7. ساختار مناطق آموزش و پرورش در همه جاهای ایرانی قارچ مانند بوده است که جز حیف و میل وهزینه خروجی نداشته است با طرح اقماری و تجمیع مناطق آموزش و پرورش و تشکیل یک ناحیه بسیاری از مشکلات مالی وهزینه ها وصرفه جویی ها مرتفع خواهد شد ؛ محض اطلاع در زمان های گذشته به دلیل سیستم های سنتی ، رواج مناطق در آموزش پرورش مد نظر بود، حال که دولت الکترونیکی مد نظر است بهتر  که رویه مدیریت ها به جای پرورش قارچ مانند مدیریت های آموزش و پرورش نسبت به اقماری کردن و حذف مناطق و تجمیع در یک ناحیه صورت گیرد .

8.نیروهای اداری با بیست و هشت سال سابقه در نهایت آخر کاری مشاهده می گردد ، به منظور برخوردار شدن و متنعم شدن از حق معاونت در مدارس که بالای 400 هزار تومان است با رابطه گسیل می شوند که این از نظر شرعی و اخلاقی و حتی بر اساس آموزه های حفظ بیت المال منافات دارد در حالی که دیده می شود در مقابل این حرکات یک معلم روستایی هم با سی سال سابقه کاری اصلا از این موضوع استفاده نمی کند و حق استفاده بر ایشان هم به دلیل عدم رابطه بازی و یا حزب بازی ویا ....حرام می گردد. بهتر است که وزارت آموزش و پرورش این حق را صرفا به نیروهای آموزشی محول کرده و نیروهای اداری مانع از گسیل شدن برای بر خورداری از این مزایا گردند .

9.برنامه انتخاب معلمان نمونه منطقه ای الی ملی در سال های ماضی طبق مدارک مثبته صورت می گرفت . چند سال اخیر به مناطق مخیر شده که بدون مدرک نوعی اجحاف در حق معلمان عزیز است. این بر نامه طبق سوابق و نیز لیاقت ها و شایستگی ها و مدارک کما فی السابق اجرایی گردد .

10. راهرو های آموزش و پرورش جولانگاه نماینده بازاری ها شده که این موضوع منجر بر تحمیل افراد نزدیک خود به عنوان رئیس و مدیر آموزش و پرورش در مناطق می گردد که باید قانونی مهیا گردد که انتصاب روسا و مدیران مناطق از میان کل کارکنان و فرهنگیان بر اساس نظام شایستگی های افراد بوده باشد و با بر نامه آزمون با سازمان سنجش نظام انتصابات بر اساس دو بعد علمی و نیز عملی اجرایی گردد .

11..نظام اموزشی ابتدایی در چند سال اخیر فدای بازار توصیفی شده که خرجی آن جز آفرین نوشتن و خیلی خوب نوشتن عاید دانش آموزان نشده است ؛ بهتر است از نظام سنجش بر اساس امتیاز با توزیع فرم های امتیاز و احتساب امتیاز ماهانه به عنوان الگو نمره لحاظ گردد . در ضمن تدریس پایه اول به بانوان واگذار گردد . برای اصلاح اوراق دانش آموزان مبلغی به آموزگاران به عنوان حق الزحمه داشته شود . معلمان سخت کوش و آموزگارانی که با خودروهای خود به روستاهای محل کاری ایاب و ذهاب می کنند لااقل ماهانه هزینه سوخت به آنها داده شود و در بعد رفاهیات سختی کاری معلمان ابتدایی افزایش چشمگیر صورت گیرد .

12. در بعد نظام معیشتی معلمان به تعداد عایله خانواده ها و نیز استیجاری معلمان ونیز بیماری توجه شود .

13. بر نامه جامع عدالت شغلی در مورد معلمان اجرا و بر معلمان توانمند و نیز نویسنده و صاحب نظر در نگارش و تالیف کتب درسی توجه گردد .با کمال تاسف در نگارش های فعلی کتب های درسی سهمی معلمان عزیز ندارند و تعارفی هم نشده است ؛ اگر اموزش و پرورش بر اساس استفاده از تجارب عظیم معلمان در روی ریل آن می باشد لازم است از توانمندی های این عزیزان نیز در توشه تعلیم تربیت استفاده گردد .

14. سپرست محترم آموزش و پرورش جناب آقای جواد حسینی به جعبه سیاه آموزش و پرورش که مدارس می باشند اشاره کرده است .این جعبه سیاه درست است که در مدارس متجلی می باشد لیکن اصل جعبه سیاه دل نوشته های قاطبه فرهنگیان می باشد ؛ اگر هدف در چالش کشیدن و استفاده از تعاطی افکار فرهنگیان می باشد لازم است موضوع طرح مجلس مجازی فرهنگیان در وزارت آموزش و پرورش به اجرا در اید. البته بنده یادم هست که در همان اداره کل آموزش و پرورش استان خراسان رضوی چند سالی پیش موضوع احیای مجلس مجازی فرهنگیان رقم خورده بود لیکن حال که سکان وزارت بر عهده مشارالیه گذاشته خواهد شد بهتر است در سطخ ملی مجلس فضای مجازی فرهنگیان احیا گردد و بر اساس آن یک طوفان فکری در هم اندیشی بر نامه ها اجرایی و عملی گردد .

15..برنامه طرح جانشینی یکی از فرزندان فرهنگیان در مقام شغلی بعد از بازنشستگی در برخی از سازمان ها اجرایی می شود . بهترین خدمت ماندگار را می توان این موضوع را در میان فرزندان بیکار و آشفته حال اشتغال فرزندان کارکنان اجرایی کرد .

16 .انشالله که در طریق تعلیم و تربیت خدای معتال در این طریق یاری مان باشد .


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت داریداین آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید">

اگر وزیر آموزش و پرورش بودم چه می کردم

یکشنبه, 25 خرداد 1398 20:58 خوانده شده: 4511 دفعه

در همین زمینه بخوانید: