چاپ کردن این صفحه

بهاء ساکت / کردستان

نردبان

بهاء ساکت  دزدی از نردبان خانه ای بالا رفت. از شیار پنجره شنید که کودکی می پرسد: خدا کجاست؟ و صدای مادرانه ای پاسخ داد: خدا در جنگل است عزیزم. کودک پرسید: چه کار می کند؟ مادر گفت: دارد نردبان می سازد. دزد از نردبان خانه پایین آمد و در سیاهی شب گم شد.

سال ها بعد، دزدی از نردبان خانه حکیمی بالا می رفت. از شیار پنجره شنید که کودکی می پرسد: خدا چرا نردبان می سازد؟ حکیم از پنجره به بیرون نگاه کرد. به نردبانی که سال ها پیش، از آن پایین آمده بود و رو به کودک گفت: برای آنکه عده ای را از آن پایین بیاورد و عده ای را از آن بالا ببرد.

*******

برای هر انسانی، نردبانی ساخته شده است. نردبانی که می توانیم گاه از آن بالا رویم و گاه پایین. مهم، هدفی است که از بالا یا پایین آمدن از نردبان مان داریم. پایین آمدنی که جایگاه فرد را در انظار دیگران برتر از ایستادن در بالاترین پله، نشان بدهد، ارزشمند است و قابل تقدیر.

مسئولین ما در نظر داشته باشند، فرصت استفاده از نردبان شان معیّن است و قابل انتقال نیست.

باید قدر زمان حال را بدانند که گذشته بر نمی گردد و آینده هم شاید نیاید. هیچ کس نمی تواند به عقب بازگردد و یک شروع ناخوشایند و بد را پاک کند، اما هر کسی همیشه و دوباره قادر به آغاز و آفریدن یک پایان خوشایند می باشد.

به امید این که در به کارگیری نردبان مان، رضای خدا، عقلانیت و عدالت را به کار گیریم، زیرا بر این باورم:

غرض نقشی است کز ما بازماند که عالم را نمی بینم بقایی


ارسال مطلب برای سخن معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

یکشنبه, 19 ارديبهشت 1394 14:29 خوانده شده: 2963 دفعه

در همین زمینه بخوانید: