این روزها حوزه آموزش و پرورش حال و روزگار پریشانی دارد که هر بخش از آن را که می نگریم؛ دور تسلسل و فشل بودن و ناکارآمدی از آن موج می زند. از عدم اجرای سه قول تبلیغاتی وزیر محترم در اولین روز کاری بگیر؛ تا عدم تحقق فاز دوم رتبه بندی معلمان در مهرماه ۹۷ و سرکوب و دستگیری فعالین صنفی معلمان.
در عوض تا دلت بخواهد طرح های نمایشی و مجعول بدون پشتوانه اجرایی دیده ایم که می توان از مبارزه با مافیای کنکور ؛ منحل کردن مدارس تیزهوشان؛ طرح تحول نظام آموزشی و در نهایت نیز طرح مبهم و توهین آمیز معلم تمام وقت؛ نام برد.
گویا جناب وزیر مثل همان مصاحبه ای در تلویزیون که از تقلیل کار معلمان بالای ۲۲ سال سابقه بی خبر بودند و با وجود شعارهای فعلی شان مبنی بر حذف مشق شب و ترویج بازی و شادی در دوره دبستان؛ تعجب می کردند که چرا فرزند دوره ابتدایی مجری یک روز از هفته را فقط ورزش و نقاشی دارند و درس نمی خوانند؛ در این مورد نیز تفاوت کار آموزشی را با کارمندی از خاطر برده اند و نمی دانند بخش بزرگی از تدریس؛ طرح درس؛ طرح سوال؛ تصحیح اوراق؛ پاسخگویی به تلفن اولیا و رفع شبهات و این روزها با گسترش فضای مجازی و اجتماعی ؛ ارتباط با دانش آموزان در فضای مجازی ؛ خارج از وقت آموزشی صورت می گیرد و این که معلم را به منزله یک کارمند ببینیم؛ بسیار ناعادلانه و غیر کارشناسی ست و هیچ کارمندی قسمت بزرگی از کار اداری خود را به منزل نمی برد که متاسفانه این نوع نگاه کمی و ماشین وار به معلم؛ با اهداف عالی تبلیغاتی جناب وزیر و سند تحول نظام آموزشی مغایرت شگرفی داشته و دارد.ضمن اینکه هر ساعت تدریس از نگاه متخصصان انرژی و تلاشی چندین برابر یک کارمند معمولی صرف می کند و به همین جهت است که در طرح طبقه بندی مشاغل ،ذیل بند ۸۷ قانون مدیریت خدمات کشوری، برای مشاغل مختلف ساعات کار متفاوتی مشخص شده است و لازم است به جناب وزیر وتیم همراه شان متذکر شویم که با ترویج و انتشار اصطلاح معلم تمام وقت نمی توان اذهان عمومی را جهت سرکوب مطالبات به حق فرهنگیان و جامعه دانش آموزان همراه نمود و به جای پاسخگویی در مورد عدم تحقق اجرای فاز دوم رتبه بندی؛ طرحی مبهم و نامشخص و غیر کارشناسی را مطرح نمایید تا هم با بحث و گفتمان در مورد چگونگی و شرایط این طرح خام و نامشخص که هر روز قسمت هایی از آن تغییر می کند ؛ افکار معلمان را از عدم اجرای رتبه بندی منحرف نموده و از طرفی به معلمان نیز این پیغام را بدهید که شما نیمه وقت هستید و حقوقی که می گیرید نسبت به مدت زمانی که سر کلاس می روید ؛ بیش از حد نیز هست و اعتراض نکنید و توقع افزایش حقوق نیز نداشته باشید.
واقعا زحمتی که سه گانه نوبخت؛ بطحایی و اللهیار ترکمن در خصوص طراحی و اجرای این طرح های ناپخته و توهین آمیز و سایر وعده های پوچ و پوشالین می کشند جای بسی تقدیر و تشکر دارد و چه بهتر بود که همین تلاش و انرژی را صرف پیگیری اجرای فاز دوم رتبه بندی و اخذ مجوز افزایش بودجه از مجلس شورای اسلامی می نمودند تا آثار تلاش ایشان در رسانه ها و بین افکار عمومی معلمان و دانش آموزان دیده شود و جناب قاضی پور نماینده مردم ارومیه در تلویزیون نفرماید که آموزش و پرورش وزیر ندارد و یک مترسک بر مسند نشسته و وزیر کسی است که برای پیگیری و اخذ بودجه هر روز به مجلس و نزد نمایندگان بیاید.
البته جناب بطحایی و مشاوران و نمایندگان ایشان قطعا سراغ نمایندگان بارها رفته اند و با آنها ارتباط و لابی تاثیر گذاری داشته اند ؛ اما فقط در زمان جلب رای اعتماد و طرح استیضاح ها که همین اکنون نیز استیضاح دیگری در حال اجرا و اعلام وصول است.
چه خوب بود وزیر محترم وقت و انرژی خود را صرف ارایه طرح های کارشناسی به مجلس و اخذ بودجه های الحاقی و تخصیص های اضافی می نمودند تا ادعای رفاقت و همراهی شان با جناب نوبخت که در زمان جلسه رای اعتماد مجلس، موجب تحقق رای اعتماد بالای نمایندگان به ایشان شد ؛ راستی آزمایی شود و از این نمد کلاهی جهت سر کچل آموزش و پرورش بافته شود!
واقعا چه در بحث شاغلین و چه بازنشستگان تا چه اندازه دوستی جناب نوبخت با وزیر محترم که به دوستی خاله خرسه برای آموزش و پرورش بی شباهت نبوده ؛ توانسته گرهی از کار کسری بودجه و پرداخت معوقات فرهنگیان و واریز سرانه مدارس و صدها معضلات دیگر بگشاید و قول هایی که ایشان در تحصن های مکرر بازنشستگان جهت افزایش چشمگیر حقوق آن ها دادند را محقق نماید! البته جناب بطحایی و مشاوران و نمایندگان ایشان قطعا سراغ نمایندگان بارها رفته اند و با آنها ارتباط و لابی تاثیر گذاری داشته اند ؛ اما فقط در زمان جلب رای اعتماد و طرح استیضاح ها که همین اکنون نیز استیضاح دیگری در حال اجرا و اعلام وصول است
این روزها اظهارات جناب اللهیار ترکمن و نوید ادهم نیز در جای خود بسیار شنیدنی و قابل تأمل است که به نوعی معلمان را تهدید به تمام وقت شدن می نمایند و دریافت اضافی را منوط به ۳۶ ساعته شدن و یا حتی در شرایطی ۴۴ ساعته شدن می دانند اما فراموش کرده اند که معلم کارمند نیست و نمی توان وی را تبدیل به ماشین تدریسی نمود که این روزها معضل کمبود نیرو در آموزش و پرورش و سوء مدیریت عدم پیش بینی و استخدام نیروی جایگزین بازنشستگان را جبران نماید.
در یکی از مصاحبه های تلویزیونی جناب بطحایی دیدم و شنیدم که ایشان فرمودند با این روش که آموزش و پرورش اداره می گردد؛ بودجه کشور کفاف اداره آن را نمی دهد و هر دولت و وزیری که سر کار بیاید نمی تواند تحولی در آن اجرا نماید و باید روش اداره آموزش و پرورش تغییر کند.
ایشان توپ را در زمین معلمان و صرفه جویی و عدم بهره کشی و بیگاری کافی از فرهنگیان انداختند و بحث اختصاص بودجه اضافی را در درجه دوم مطرح نمودند که واقعا برای آموزش و پرورشی که حدود ۱۱۳/۵ درصد بودجه ی محقق شده اش صرف پرداخت حقوق می گردد و باز هم حدود ۱۱ هزار میلیارد تومان معوقات دارد؛ طرح این موضوع خنده دار است.
ایشان که راه برون رفت آموزش و پرورش از این معضلات را افزایش و توسعه مشارکت های مردمی و مدارس غیرانتفاعی و خصوصی می دانند ؛ فراموش کرده اند کل بودجه ۳۶ هزار میلیاردی آموزش و پرورش با احتساب دلار ۱۵۰۰۰ تومانی معادل حدود ۲/۵ میلیارد دلار می شود که این عدد در مقایسه با بودجه حدود ۲۲۰ میلیارد دلاری آموزش و پرورش ژاپن که حتی یک مدرسه غیرانتفاعی و هیات امنایی و تیزهوشان و نمونه و.... ندارد و به معنای واقعی کلمه عدالت آموزشی را محقق نموده ؛بسیار خنده دار است. پس قیف را از سر گشاد آن ننوازیم و آدرس غلط و اشتباه ندهیم!
چرا که پرچمداران توسعه مدارس غیردولتی نیز همین مسوولان فعلی آموزش و پرورش و وزرای سابق و.... هستند که از این رهگذر مبالغ زیادی علاوه بر مافیای کنکور و چاپ کتب درسی و .... ؛ به جیب می زنند.
جناب وزیر محترم ما را به خیر شما امیدی نیست؛ لااقل شر مرسانید و با بازی های رسانه ای معلم تمام وقت؛ همین اندک آبروی به جای مانده معلمان را نیز بر باد ندهید.
ما معلمان به شنیدن توهین تعطیلات بیش از حد ،از دیگران عادت داریم اما وقتی مهدی نوید ادهم دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش و دیگر اطرافیان شما که مثلا مسوول تامین منزلت معلم ؛ بر طبق شعارهای تبلیغاتی تان هستند؛ این افاضات را می نمایند و افکار عمومی را در سرکوب مطالبات فرهنگیان به کمک خود در می آورند؛ بیشتر قلب مان می رنجد و غیر قابل تحمل است و این دوبیتی از بابا طاهر را به یادمان می آورد که:
ته که نوشم نهای نیشم چرایی
ته که یارم نهای پیشم چرایی
ته که مرهم نهای بر داغ ریشم
نمک پاش دل ریشم چرایی
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید