سیزده آبان در کنار مناسبت های دیگر ،روز دانش آموز هم هست و چه مظلومند دانش آموزان ! خود و نیازهای طبیعی شان در برنامه ریزی ها دیده نمی شوند و این برای مظلومیت شان کافی نیست؟
ما نه تنها دانش لازم برای پرورش کودکان را در اختیار نداریم بلکه خود واقعی آنان را نیز رها کرده و تعریفی انتزاعی، کلیشه ای و ایدئولوژیک از دانش آموز و انسان را در برنامه ریزی ها ملاک قرار می دهیم.
با این روند آیا نباید نگران آینده بود؟ دانش آموزان زینت بخش مراسم های ما و سیاهی لشکر فعالیت های بزرگترها نیستند
از نظر صاحب نظران حوزه تعلیم و تربیت، مدرسه نه تنها یک مکان جهت آماده شدن برای زندگی که در حقیقت جایی برای تمرین زندگی و تجربه عرصه های مختلف آن است .
پرسش این است که این «مدرسه زندگی» چگونه بدون مشارکت واقعی دانش آموزان شکل می گیرد.؟
آموزش مهارتهای زندگی و کسب صلاحیتهای ضروری برای خود شکوفایی و زیست موثر انسانی در کجای نظام تعلیم و تربیت ما قرار می گیر د؟
مدرسه باید عین زندگی و نمونه ای کوچک از جامعه باشد ولی مدارس ما بی توجه به استلزامات این هدف، بی ارتباط بانیازهای واقعی زندگی و البته سطحی و گذرا ادامه حیات می دهد.شهروندی فرزند زیستن در دنیای معاصر است و تربیت شهروندی است که مفهوم «مدرسه زندگی»را می سازد. ما نه تنها دانش لازم برای پرورش کودکان را در اختیار نداریم بلکه خود واقعی آنان را نیز رها کرده و تعریفی انتزاعی، کلیشه ای و ایدئولوژیک از دانش آموز و انسان را در برنامه ریزی ها ملاک قرار می دهیم
مدارس می توانند با تربیت شهروندان آگاه، مسئول و فعال کمک بزرگی به پیشرفت فردی، اجتماعی وحفاظت از محیط زیست وزندگی کنند.
آنان باید در تمام تصمیم گیری های مربوط به خود در خانه، مدرسه و جامعه مشارکت کنند و به عنوان یک شهروند به صورتی فعال در مناسبات اجتماعی متناسب با احوال خودشان حاضر باشند.
دانش آموزان زینت بخش مراسم های ما و سیاهی لشکر فعالیت های بزرگترها نیستند.
آنها تکرار کننده شعارهای ما نمی باشند،حق دارند دیده شوند،گفت وگو کنند و حتی اشتباه نمایند.این اصل تربیتی به کار سیاسیون ماهم می آید که؛ بهبود خواهی در سطوح محلی ،ملی و جهانی بدون مشارکت واقعی ذی نفعان امکان پذیر نیست.
نباید فراموش کرد که احساس زندگی در جامعه جهانی نیز رو به تقویت ورشد می باشد ؛ مردم در تمام عرصه های زندگی به یکدیگر وابسته اند.
دهکده جهانی دیگر یک افسانه نیست،بلکه یک واقعیت است.
یادگیری برای باهم زیستن از ویژگی های قرن بیست و یکم است. توانمندی برای مشارکت و تصمیمات عاقلانه و عادلانه در این زمانه و زمینه مستلزم آموزش مهارت تفکر وگفت وگوست.
آزادی آموختنی و گفت وگوهای گروهی مقدمه جست وجو گری و درست اندیشیدن است ؛ چه خوب بود آموزش وپرورش خود را فقط تسهیل کننده این گفت وگوها تعریف می کرد.
آموزش و پرورشی نه مبتنی بر امر و نهی که استوار بر دلالت به خیر.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید