قديمي‌ها ضرب‌المثل جالب توجهي دارند وقتي مي‌گفتند هر دم از اين باغ بري مي‌رسد، تازه‌تر از تازه‌تري مي‌رسد. حتماً تاكنون بارها و بارها اين مثل را شنيده و به كار برده‌ايد.
اما مي‌خواهيم با اين ضرب‌المثل سري به وضعیت دانشگاه پرحاشيه فرهنگیان بوشهر بزنيم، دانشگاهی كه هر روز گوشه‌اي از حواشي منحصر به فرد آن رخ نمايي مي‌كند و علی رغم اینکه تعجب و بهت همگان را دراورده اما در کمال تاسف و ناباوری سازمان مرکزی دانشگاه فرهنگیان اراده یی بر اصلاح وضعیت اسف بار مدیریت امور استانی بوشهر را ندارد.
یکی از جمله اقدامات غیر کارشناسی شده و شتابزده امور پردیس های استانی بوشهر فرستادن دانشجو معلمان رشته آموزش ابتدایی ورودی 95 به عنوان آموزگار تمام وقت به مدارس شهر ستان ها و مناطق آموزشی استان بوشهر است. اگر چنانچه آموزش و پرورش کمبود نیروی انسانی دارد ؛ آیا راه چاره بهتری وجود نداشته و ندارد که عده ای دانشجو بدون هیچ آمادگی و بر خلاف میل باطنی روانه مدارس کرده اند ؟
علی رغم اینکه این امر کاملا غیرقانونی بوده و هیچ توجیه ئی ندارد ؛ نویسنده درصدد است با بررسی کارشناسانه موضوع به برخی از تبعات منفی آن اشاره نماید:
1- این دسته از دانشجو معلمان که ترم 5 ام دوره تحصیلی اشان است در حالی به عنوان معلم تمام وقت وارد کلاس های درس شده اند که حتی کارورزی 1 را هم نگذرانده اند. از این رو آمادگی حرفه ای برای ایفای رسالت معلمی نداشته و ندارند .
2- از آن جا که چشم و امید قاطبه مردم به ویژه جامعه فرهنگی به فارغ التحصیلان دانشگاه فرهنگیان دوخته شده که بتوانند تحول ژرف در نظام تعلیم و تربیت کشورمان ایجاد کنند؛ در صورتی که با گسیل دادن چنین دانشجویانی در کلاس درس نه تنها چنین اتفاقی نخواهد افتاد بلکه کارکرد دانشگاه نیز زیر سئوال خواهد رفت چرا که دانشجوی ترم چهارم چه آمادگی برای تدریس دارد که بتواند در کلاس درس آن را نمایان سازد؟
3- از آن جا که این دسته از دانشجویان در 5 روز اول هفته در مدارس مشغول به کارند و در روز های پنجشنبه و جمعه جهت گذراندن واحدهای درسی شان در دانشگاه حضور دارند، از این رو به نظر می رسد که آموزش با کیفیت که حق مسلم دانشجو است در اینجا مغفول مانده و تشکیل چنین کلاس های درس باری به هر جهت بیش نیست.
4- ره آورد دیگر این ماجرا ادغام کلاس های درس است؛ به گونه ای که به خاطر ادغام شدن کلاس های درس آمار جمعیت کلاس های درس در روزه های اول هفته از مرز 45 نفر نیز گذشته است .
5- چه کسی باید جوابگوی رفت و آمد دانشجویان در مسیرهای بیش از 200 کیلومتر باشد و اگر احیانا خدای نکرده برای دانشجوی اتفاقی افتاد چه کسی پاسخگو است ؟
6- اگر چنانچه آموزش و پرورش کمبود نیروی انسانی دارد ؛ آیا راه چاره بهتری وجود نداشته و ندارد که عده ای دانشجو بدون هیچ آمادگی و بر خلاف میل باطنی روانه مدارس کرده اند ؟
7- آیا فرزندان این مرز و بوم که چشم و چراغ آینده کشور هستند حق برخوردار بودن از آموزش با کیفت ندارند که باید امر تربیت و پرورش آنان به دست کسانی بیافتد که به اقرار و اعتراف خود هیچ آمادگی برای تدریس ندارند ؟
8- تا کی باید ما اشتباه گذشتگان را تکرار کنیم و با آینده و سرنوشت عده ای از عزیزان مردم این گونه بازی کنیم ؟
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
