در بند د ماده ۵ آیین نامه جامع مدیریت دانشگاهها و موسسات آموزش عالی مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی؛ اولین شرط برای تصدی معاونت دانشگاهها؛ عضویت هیات علمی با سابقه ۵ سال در وضعیت هیات علمی مقرر شده است.
در دانشگاه فرهنگیان اما در کنار همه قانونگریزیهای مدیران حال و گذشته؛ موضوع واجد شرایط بودن معاونان دانشگاه یک قانونشکنی آشکار است.
به صورت مشخص اکنون دو معاون فرهنگی و نظارت دانشگاه، فاقد شرایط اولیه انتصاب به عنوان معاون دانشگاه هستند. البته که زمان سرپرستی آنها هم طی شده است.
معاون نظارت فعلی دانشگاه، از کارکنان دفتر وزیر در آموزش و پرورش بودهاند که پس از برکناری دکتر فانی به لطف و مرحمت رییس قبلی دانشگاه به دانشگاه فرهنگیان منتقل و مدیر کل شد و در این دوره هم در پی معامله سیاسی رییس فعلی دانشگاه بدون هیچ هیچیک از شرایط انتصاب ردای معاونت پوشید.
داستان معاون فرهنگی دانشگاه اما جالبتر است. ایشان که از کارکنان آموزشکدههای فنی بودهاند به لطف حمایت آقای داود محمدی نماینده قمی مجلس (نام خانوادگی یکسان و قمی بودن هر دو اتفاقی است ) از رییس فعلی دانشگاه در فرایند انتصاب و به عنوان سهمیه کفراشی رییس سابق حراست وزارت آموزش و پروش به دانشگاه منتقل و مدیرکل حوزه ریاست شد و در این مدت تلاش زیادی کرد به تاسی از مدیر قبلی حوزه ریاست، رییس دانشگاه را در اختیار خود گرفته و همه قدرت را قبضه و خود را رییس در سایه دانشگاه جا بزند.
البته با حضور دکتر زیویار و مشی مردمی و ارتباطات و شخصیت او، ایشان همیشه در حاشیه قرار گرفته. چاره باند سیاسی حامی اما در سپردن همزمان معاونت فرهنگی به ایشان دیده شد و ایشان همزمان دو پست مهم و کلیدی دانشگاه را اشغال کرد در حالی که هنوز چند ماه از انتقالش به دانشگاه نگذشته است.
این واقعا نشان از بی اعتنایی و بی احترامی رییس دانشگاه به مدرسان و اعضای هیات علمی دانشگاه دارد.
اگر چه رییس دانشگاه در در مقام سخن و بیان در تریبونهای مختلف از حفظ کرامت و شان مدرسان و پیشکسوتان و صاحبان اصلی تربیت معلم بسیار میگوید اما کاملا روشن است که در عمل و در سپردن مسئولیتهای کلیدی دانشگاه اعتقادی به مدرسان ندارد.
نمونه بارز معاونت فرهنگی و مدیران کل آن است.
واقعا این سوال جای طرح دارد که از بین مدرسان و اعضای هیات علمی دانشگاه فردی واجد شرایط انتصاب به عنوان معاون فرهنگی یا مدیران کل این حوزه وجود نداشته است؟
دانشگاه فرهنگیان به سرزمینی اشغالی و بی دفاع تبدیل شده که هر کس از راه میرسد خود را صاحب آن دانسته و به دنبال جمعآوری غنیمت است.
فردی بیرونی که همزمان معاون فرهنگی دانشگاه و مدیر کل حوزه ریاست است به این مناصب نیز اکتفا نکرده و با اعمال نفوذ از هیات امنا مصوبه تبدیل وضعیت خود از کارمند به هیات علمی را هم گرفته است.
جالب و البته باعث تاسف است که در جلسه اخیر هیات امنا که برای طرح مشکل مدرسان دانشگاه علیرغم دعوت از نمایندگان آنها و قول حتمی رییس دانشگاه مبنی بر طرح موضوع؛ به دلیل کمبود زمان تنها چند جمله کلی و مبهم رد و بدل شده و هیچ تصمیم روشنی هم اتخاذ نشده، وقت کافی برای طرح و تصویب تبدیل وضعیت ایشان وجود داشته است.
فردی که اندکی از حضور او در دانشگاه میگذرد همزمان معاون فرهنگی و مدیر کل حوزه ریاست دانشگاه را در اختیار دارد و با استفاده از سهمیه مدرسان دانشگاه فرهنگیان و بدون طی هیچ یک از مراحل اداری تبدیل وضعیت (مانند شرکت در فراخوان، اعلام نیاز، مصاحبه علمی و بررسی مدارک پژوهشی و...) به سادگی به هیات علمی هم تبدیل میشود....
واقعا برخی غنایم این حضرات از خوان دانشگاه فرهنگیان از غنایم نادرشاه در فتح هندوستان هم بیشتر است.
ظاهرا در دانشگاه ابتدا به خواص پست مخصوص هیات علمی داده شده آنگاه خودشان هم باور میکنند که اینها هیات علمی هستند و فرایند تبدیل وضعیت آنها به سرعت برق و باد انجام میشود.(ماجرای تبدیل وضعیت غیرقانونی مدیر کل برنامه ریزی درسی دانشگاه درباره معاون فرهنگی و احیانا دیگران در حال تکرار است...)
آقای دکتر خنیغر چه پاسخی به مدرسان دانشگاه دارید؟
واقعا اعضای هیات جذب و هیات امنا دانشگاه چه پاسخی در برابر این سوءاستفادهها از موقعیت اداری سودجویان دارند؟
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید