گویی همین دیروز بود که بچهها با مدرسه خداحافظی کردند تا به استقبال تابستان و تعطیلات بروند. همان روزی که کودکانههایش با اشک چشم به خاطر جدایی از معلم و دوستان رقم خورد و نوجوانههایش با خندههای اشکآلود که احساس لطیف را در آنها نمایانگر بود.
و اما امروز روز آغازی دیگر است؛ آغازی برای دانشآموزان، معلمان و پدر و مادرها... بهتر است بگوییم آغازی دیگر برای همه شهر، حتی کسانی که دانش آموز و معلمی در خانواده ندارد؛ خوشا به حال خیابانها که بار دیگر حضور کودکان و نوجوانان روح امید را به آنها خواهد بخشید.
امروز بار دیگر «آغاز» معنا و درهای امید گشوده میشود تا امیدآفرینان گردهم آیند و باغبان اندیشهها بذر امید و زندگی در اندیشهها بکارد. بدیهیست انسان به سرمایه بزرگی که در دست دارد میاندیشد تا آنرا رشد داده و به ثمر و بهرهوری برساند. اما شاید تنها نکته ظریف اما مغفول این باشد که گاهی فراموش میکنیم دانشآموزان سرمایه بزرگ ما هستند؛ سرمایهای که باید رشد کنند تا ثمر دهند. اما در رشد این سرمایه عظیم عوامل مختلفی موثرند که مهمترین آنها خانواده و معلم است. همانها که تعیین میکنند این سرمایهها به بهرهوری برسند یا از دست بروند و موجب خسران بزرگ شوند.
گرچه امروز این شعار که «ما به انسانهای شاد نیاز داریم، نه به دانشمند» به مذاقها خوش آمده است، اما اگر این شعار تبدیل به باور جامعه شود، همان طور که جامعه امروز از کمبود انسان شاد رنج میبرد، دیری نخواهد گذشت که از کمبود دانشمند رنج خواهیم برد؛ گرچه امروز هم آنقدر توانا نیستیم که دانشمندانمان را بهعنوان سرمایههای کشور حفظ کنیم، ولی با این شعار از همین بضاعت هم خالی خواهیم شد.
اول مهر، آغاز کشت و زرعی است که باید در همه ابعاد وجودی دانشآموزان صورت بگیرد؛ بذر انسانیت، تعهد، شادی، مسئولیتپذیری، مهربانی، صبوری، علم، همزیستی مسالمتآمیز، صلح و همه ارزشها و کرامتهای انسانی باید به نحو مقتضی در دل و جان فرزندان این سرزمین شکوفا شود و این میسر نخواهد بود جز با توانمندی و باور و ایمان معلمان و خانوادهها به این اصول اساسی.
اگرچه سیستم آموزشی ما متمرکز بوده و همه مدارس ناگزیر از اجرای بخشنامهها و فرامین وزارتی هستند، اما این معلم است که کلاس و دانشآموزان را با هنرمندی خود اداره میکند؛ اوست که باید با شناخت اقتضای سن و روحیات دانشآموزانش، کاری کند کارستان تا حتی در میان قفس چارچوبهای خشک وزارتی، روشی خلق و راهی ایجاد کند برای پروردن عناصر وجودی امانتهایی که در دست اوست.
معلم خالق و خلاق است و اگر چنین نباشد، حاصل مدارس ما جز نابودی سرمایههای عظیممان نخواهد بود. معلمانی که گرچه خود از شرایط حاکم بر معیشت و قوانین دست و پاگیر در رنج هستند، اما این همه هرگز باعث نمیشود که آنان در مسیر رسالت خود از پا بنشینند؛ چراکه خوب میدانند آینده روشن میهن بهدست آنان شکل میگیرد و حاصل تلاش شان، فردای این سرزمین را میسازد؛ پس جان فرزندان دیارشان را سرشار میکنند از عشق و مهر و تلاش و علم و تعهد و هرگز سنگر اعتقاد و تلاششان را خالی نمیکنند.
باشد که تلاش و مهربانی عصاره همیشه جانمان باشد و «مهر» برایمان نه آغازی دوباره، بلکه تنها فرصتی برای یادآوری علم و انسانیت و در یک کلام زندگی باشد؛ چراکه روح «مهر» در همیشه زندگیمان جاریست.
مهرتان پایدار!
روزنامه مردم نو
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید