چاپ کردن این صفحه

" مدارس غیردولتی که باهدف رقابت با مدارس دولتی تاسیس شده اند امروزه با تبدیل به بنگاه‌های اقتصادی به تهدیدی در امر آموزش تبدیل شده کالایی شدن آموزش را رقم زدند"

مدارس غیر انتفاعی آری یا نه ؟

علی حاجی/ فعال صنفی معلمان از جلفا

آسیب شناسی مدارس غیرانتفاعی

هر ساله با اتمام فصل امتحانات خرداد ماه و با نزدیک شدن به شروع سال تحصیلی انتخاب مدرسه مناسب از مهم‌ترین دغدغه‌های والدین به حساب می‌آید. امروزه با توجه به اینکه نگاه دولت به بخش خصوصی پررنگ‌تر شده است، نقش مدارس غیرانتفاعی با هدف ارتقای سطح کمی و کیفی آموزش در نظام آموزش و پرورش نیز افزایش یافته و خانواده‌ها در این فکر هستند کدام مدرسه را برای تحصیل فرزندشان انتخاب کنند؛ مدارس دولتی یا مدارس غیر دولتی (غیر انتفاعی)!؟

البته طی سالیان اخیر نام این مدارس از عنوان "غیرانتفاعی" به "غیردولتی" تغییر یافته است چرا که خود مسوولان، هم اذعان دارند چنین عنوانی متناسب با عملکرد واقعی این مدارس نبوده و نیست. زیرا به طور قطع صاحبان سهام در این مدارس، از سرمایه‌گذاری خود سود می‌برند و دیگر عنوان "غیرانتفاعی" معقول به نظر نمی‌رسد.
والدینی که دغدغه تحصیل فرزندانشان را دارند با این تفکر به این مدارس مراجعه می کنند که مدارس غيردولتي زمان بيشتري را صرف آموزش مي‌كنند. برخی دیگر امکانات رفاهی، تفریحی، ورزشی و کمک‌درسی بیشتر در مدارس غیردولتی را دلیل انتخاب خود می دانند.

به طور کلی در اغلب موارد والدین به کیفیت آموزشی مطلوب، وجود دبیران مجرب اشاره دارند. نکته مهم و نهفته در مدارس غیرانتفاعی تبلیغات هر روزه آنان در برابر رنگ بی‌لعاب مدارس دولتی است به گونه‌ای که نوعی چشم و هم‌چشمی برای خانواده‌ها در این زمینه ایجاد کرده تنها به این خاطر که عنوان مدرسه غیرانتفاعی در اذهان عمومی آبرومندانه‌تر و باکلاس تر به نظر می‌رسد! از سویی عدم حضور در این مدارس نوعی سرخوردگی از جانب فرزندان و والدین تلقی میشود که کم کم این مسئله می رود به یکی از چالش‌های اساسی اجتماعی و آموزشی تبدیل شود. این در شرایطی‌ست که وجود شهریه‌های بالای مدارس غیرانتفاعی فشار زیادی را بر این خانواده‌ها وارد می‌کند.
تقریبا یک میلیون و ۳۰۰ هزار دانش‌آموز از ۱۴ میلیون دانش آموز توسط مدارس غیرانتفاعی پوشش داده می‌شود.

آسیب شناسی مدارس غیرانتفاعی

طبق آمار هاي به دست آمده تقريبا بيش از ۱۱درصد مدارس كشور غيرانتفاعي هستند كه حدود   ۲۸ درصد از دانش آموزان مدارس غيرانتفاعي را فرزندان كارمندان، ۲۶درصد را فرزندان مشاغل آزاد، ۱۸ درصد را فرزندان فرهنگيان و ۱۲درصد را ساير اقشار، ۱۱درصد را اقشار كم درآمد، ۳درصد را تجار و ۳درصد را فرزندان دانشگاهيان تشكيل مي دهند. این مدارس هم کمک‌های دولتی می‌گیرند اما تمرکز آنها روی شهریه‌هاست.
مدارس غیر دولتی با این دیدگاه از مدارس دولتی جدا شدند که بتوانند در مقابل دریافت شهریه‌های گزاف از دانش‌آموزان، وظیفه‌ای سنگین‌تر در قبال آموزش و پرورش دانش‌آموزان آموزشگاه‌های خود داشته باشند. اما به راستی امروزه این موسسات تا چه میزان نسبت به اهداف عالی و مدون خود وفادار مانده‌اند و رسالت آموزشی خود را در قبال دانش‌آموزان به جای آورده‌اند؟
 آنچه پس از گذشت سه دهه از عملکرد این مدارس به خصوص در چند سال اخیر شاهد آن هستیم تبدیل شدن این مدارس به تجارتی سودآور است که دغدغه اصلی صاحبان آن نه آموزش بهتر و باکیفیت‌تر دانش آموزان بلکه تلاش در جهت جذب دانش آموزان بیشتر با ترفندهای مختلف برای کسب سود بیشتر است.
بر اساس "اصل ۳۰ قانون اساسی" که همه باید از تحصیلات رایگان و برابر بهره‌ ببرند ؛ وجود مدارس غیر دولتی، عدالت آموزشی برخورداری از تحصیلات رایگان و برابر  را زیر سوال می‌برد، در واقع این نکته را در اذهان ایجاد می‌کند که هر دانش‌آموزی پول بیشتری دارد در جای بهتری می تواند درس بخواند. در این مدارس به دانش آموزان به چشم منابع مالی نگریسته می‌شود که بایستی به هر طریق ممکن سعی در جذب آنها نمود و از سوی دیگر باید به هر طریقی از خروج این منابع مالی از مدرسه جلوگیری کرد.

موضوع قبولی صد درصد دانش آموزان ترفند دیگری است که این مدارس در تبلیغات پر زرق و برق خود از آن بهره می برند که اگر به واسطه کیفیت بالای آموزشی به دست می‌آمد جای بسی خوشحالی بود ولی افسوس که برخی از این مدارس معلمان را مجبور به ورقه نویسی برای دانش آموزان است و معلمین برای اینکه استاندارد پایین آموزش کلاس خود را پنهان کنند به ناچار نمراتی بالاتر از نمرات واقعی را در کارنامه دانش آموزان ثبت می کنند و هنگامی که دانش آموز در امتحانات نهایی کشوری شرکت می کند عمق فاجعه مشخص می شود.

براساس آمارهای ارائه شده نمرات دانش آموزان مدارس غیرانتفاعی در امتحانات نهایی پایان دوره ابتدایی و متوسطه اول و دوم ۵ نمره پایین تر از نمرات دانش آموزان هم رده در مدارس دولتی است و این یک فاجعه است.
از نظر تربیتی و اخلاقی نیز گردانندگان این مدارس برای از دست ندادن دانش آموزان خود آزادی‌های بیشتری به دانش آموزان می‌دهند و نقش مهم تربیت اخلاق و رفتار دانش آموزان را در سودای رسیدن به پول بیشتر به کناری می‌نهند که نتیجه ی آن بروز وقایع تلخ نظیر اتفاق مدرسه معین تهران و نمونه هایی از این قبیل می شود و از سویی والدین به ‌هیچ‌ عنوان اجازه کوچک‌ترین برخوردی با خطاها و اقدامات نادرست فرزند خود را به معلمان و مدیران مدرسه نمی‌دهند.

آسیب شناسی مدارس غیرانتفاعی

طی سالیان گذشته بسیاری از مدارس غیردولتی در ساختمان هایی دایر شده اند که استانداردهای لازم فضای آموزشی، رفاهی و ورزشی و ... را ندارند. ساختمان های مسکونی و اداری تغییر کاربری داده و با تبدیل اتاقهای خواب به کلاس درس و با اخذ هزینه های کلان از والدین به امر آموزش فرزندان آنها می پردازند و در برخی موارد امکاناتی بسیار محدودتر از مدارس دولتی دارند.
دانش آموزان در مدارس به رشد اجتماعی، عقلانی، عاطفی، اقتصادی و ... دست می یابند. وقتی دانش آموزان در حیاط مدرسه بازی می کنند رشد اجتماعی و عاطفی در آنها درحال شکل گیری است. این در حالی است که محوطه حیاط برخی مدارس غیرانتفاعی ظرفیت هواخوری به تناسب تعداد دانش آموزان را هم ندارند چه برسد به اینکه دانش آموزان بخواهند در آن رفتارهای دانش آموزی خود را بروز دهند. علاوه بر رشد تک بعدی بچه ها در این مدارس مهم ترین بحث بچه های این نوع مدارس این است که تعطیلات را در کدام کشور سپری خواهند کرد و کدامیک گران ترین گوشی های تلفن همراه را دارند. برتری و محبوبیت در این فضاها که هرچه سریعتر باید اصلاح شود میزان ثروت والدین است!
استفاده از فرهنگیان بازنشسته و یا افرادی که برای حضور در کلاس‌ها دوره‌های ویژه ی معلمی را نگذرانده‌اند و نیز مبالغ کلان برای تبلیغات رنگارنگ از دیگر آسیب‌های مدارس غیرانتفاعی است که در کنار همه اینها به اختلاف طبقاتی دامن زده و حتی عدالت آموزشی را نیز زیر سوال می‌برد.
آنچه امروزه دنیا به آن اعتقاد دارد این است که هزینه در آموزش و پرورش کشور در حقیقت سرمایه گذاری در توسعه کشور است که در آینده ای نه چندان دور به کشور باز می گردد. مدارس غیردولتی که باهدف رقابت با مدارس دولتی تاسیس شده اند امروزه با تبدیل به بنگاه‌های اقتصادی به تهدیدی در امر آموزش تبدیل شده کالایی شدن آموزش را رقم زدند.

امید است مسئولان و سیاست گزاران عرصه ی تعلیم و تربیت هر چه زودتر به داد نظام آموزشی کشور برسند که تأخیر در مداوای این درد کشور را برای سال‌ها از قافله علم و توسعه عقب تر خواهد انداخت.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

دوشنبه, 11 شهریور 1397 20:13 خوانده شده: 1884 دفعه

در همین زمینه بخوانید: