«اي كه طبيب خسته ای، روي زبان من ببين
كاين دم و دود سینه ام، بار دل است بر زبان» ...
سالها گذشته است و هنوز هیچ طبیبی اقدام به علاج درد دل و کاهش اشک و آه مردم به ظاهر سالم نکرده است. شاید به خاطر این که آناتومی دل ـ و نه روان ـ اصلا در تخصص شان نیست.با این همه این بی اعتنایی هنوز و هیچ وقت از قدر و ارج آنها کم نکرده است. پزشکان مثل سایر صاحبان حرفه ها، قشری مهم، فوری و قیمتی برای باقی مردمند. قیمتی که می گوئیم فقط به خاطر ارزش کارشان نیست، بلکه به خاطر نرخ بازارشان است که معمولا نه رایگان است و نه ارزان. والا کار مثلا معلمان قیمتی تر است اما قیمت آنها با پول غیررسمی مملکت سنجیده می شود که متاسفانه پشیزی نمی ارزد!
البته که پزشکی، هوش و استعداد فراوان می خواهد.اراده اما در مقام بعد است.مثل تمام حوزه ها در ایران که عملکردها فردی و به دور از مشارکت است، در رشته پزشکی قابلیت های فردی بهتر و بیشتر می تواند شکوفا شود.
ما پزشک سرآمد و زبانزد بسیار داریم. برای مردم هم سلامتی بدن مهمتر از سلامتی محیط و خانه و جاده و طبیعت است. روی این حساب است که ایران به مثابه بهشتی برای پزشکان است.
خنده دار است اما پزشکان، امید بسیار به بیماری روزافزون مردم دارند تا رونق یابند ولی معلمان ،چشم به رفاه و سلامت جامعه دارند تا هرچه بیشتر سالم تر و امن تر بخواهند زندگی کنند و از این رهگذر کارها و حرف های آنها در رفتار دانش آموزانشان تجلی یابد. درنتیجه فعالیت پزشکان،آنی، ناگزیر و مفید به حال فردی است که هزینه کرده است اما کار معلمان، زمان بر و مفید به حال جامعه است .
ضمنا پزشکان ، امکان منحصر به فردی که دارند این است که هم خودشان مواظب رشد و ترقی حرفه و مطب و صنف شان هستند و هم مردم با مراجعات مکرری که به آنها دارند، ناخواسته مواظب رونق مطب شان هستند. این همه گفتیم و نگفتیم که البته می دانیم هر آدم خوبی ،هم معلم است و هم پزشک.چون هر دو در کم کردن رنج مردم می کوشند . اما این دلیل نمی شود که هر معلمی و پزشکی، الزاما آدم خوبی هم باشند. با این حال عجیب است که خلق الله غالبا رنجور، همین که از بند بیماری رهایی جستند، اگرچه بازهم احترام پزشک شان را دارند اما آن محبتی را که نسبت به معلم دیروزشان دارند، نمی توانند به آنها نشان دهند. محبتی که حتی همان پزشک فوق تخصص نیز به معلم دیروزش ابراز می دارد اما امان از کاربi دستان و متولیان مدعی امور که یا نمی توانند یا نمی خواهند یا نمی دانند حتی بخشی از آنها را در اقدامات تبلیغی خود نشان دهند و ...
نقطه، سرخط!