چاپ کردن این صفحه

در بیمه نامه باید نام بیمه گذار ، بیمه گر ، تاریخ صدور بیمه ، موضوع معامله ، مبلغ حق بیمه ، موضوع مورد بیمه ، تاریخ انعقاد قرارداد و نفع بیمه ای مشخص شده باشد. اما چرا من معلم حق رؤیت بیمه نامه را ندارم ؟!

طنز جدید آموزش و پرورش : بیمه اجباری آتش سوزی فرهنگیان ؟!

مینو امامی/ همکار صدای معلم

بیمه اجباری آتش سوزی فرهنگیان و انتقاد معلمان به وزارت آموزش و پرورش

جرم همیشگی ما معلمان زیاد بودنمان است. مسئولین ابتدا از این زیاد بودن برای به تعویق انداختن حق و حقوق آنان به بهانه نبودن بودجه لازم جهت پرداخت به موقع ، سود استفاده می بردند ، اما بعدها این مورد تبدیل به بازاریابی منفعت جویانه ای برای صندوق ذخیره فرهنگیان ، فروشگاه های بزرگ با تله های تخفیف 5 درصدی ویژه فرهنگیان ، بیمه آتش سوزی و..... گردید.

اگر سازمان یا واحد تجاری در حال اوج گرفتن باشد برای بازاریابی به سراغ همین زیادی ها می آید ، یا اگر کالاهای همان فروشگاه در عرصه رقابت به دنبال مشتری بیشتری باشد باز به سراغ همین زیادی ها می آیند ، چندین شرکت بزرگ با دام صندوق ذخیره فرهنگیان به نام آنها اما طبق همیشه به کام خواص ، دمار از روزگار اندوخته روز مبادای معلمان در آورد.
و امروز وزیر دلسوز ، داعیه ای مهربانتر از خود معلم گردیده و به زور قصد بیمه کردن منازل آنان را از احتمال نزدیک یک به میلیون آتش سوزی دارد. برای جذاب کردن این تله سه قسط 9 هزار تومانی را ادارات کل آموزش و پرورش استانها پرداخت می نمایند و 108 هزار تومان را هم خود معلمان. راستی اگر این همه بخشنده اید به جای سخاوت کله گنجشگی خود بهتر نیست مطالبات بر حق معلمان را بپردازید ؟ این اسراف از سوی شما برای چیست ؟ مبادا ماهی کوچکی به عنوان طعمه برای شکار ماهی بزرگ نباشد ؟

نکته بعدی پرداخت 100 میلیون خسارت برای ساختمان و 35 میلیون خسارت برای اشیای منزل است ! یعنی بین مناطق مختلفی که منازل در آن قرار دارند و یا نوع اشیای منزل ، تفاوت معناداری وجود ندارد؟ تا جایی که عقل قد می دهد قرارداد بیمه باید بر اساس شناسایی قیمت اشیای منزل و منطقه آن ارزشگذاری شود نه درهم ! و جالب این که بیمه آتش سوزی در کشورهای پیشرفته برای ثروتمندان انعقاد می گردد نه شاغلین زیر خط فقر !

بیمه اجباری آتش سوزی فرهنگیان و انتقاد معلمان به وزارت آموزش و پرورش

من معلم امروز نه به شما و نه به هیچ مسئول دیگری که بر حال من اشک تمساح می ریزند اعتماد ندارم . شما مسئولان در آن طرف در این چهل سال یاد گرفتید که مرا در این طرف فراموش نمائید، نبینید ، نشنوید. اما هر گاه نیاز به جبران ضرر و زیانی بود زیاد بودن من معلم بهترین طعمه بوده است   نکته بعدی گذاشتن نام با مسمای معلم برای هر سرپوشی است که احتمالا قصد به دام انداختن این زیادی پرسنل را دارید. برای صندوق ذخیره فرهنگیان بانک سرمایه با شعار برای فرهنگیان و برای بیمه آتش سوزی بیمه معلم . هدف جلب اعتماد مشتری است . هدف احساس امنیت معلم در خانه خود است ، یعنی القای این معنی که بیمه معلم به معلم خیانت نمی کند !

نکته بعدی که اهمیت قانونی دارد ،عقد کتبی قرارداد است که بیمه گر موظف است بیمه گذار را تفهیم و در صورت توافق طرفین به امضای آن مبادرت نماید. در حالی که وزیر محترم قبل از عید اجبار این نوع بیمه را اعلام فرموده و ظاهرا آرام آرام شروع به اقدام نموده اند. نه از قراردادی خبر است و نه از توافقی . و چه خردمندانه که ابتدا از مناطق محروم کشور حرکت را آغاز نموده اند ( استان هرمزگان ) و یقین انتظار مخالفت یا مقاومت از سوی معلمان مناطق محروم ندارند و گرنه چرا در تهران بزرگ یا هراستان کلان دیگر، امر بیمه گری را آغاز ننموده اید ؟ اول می خواهید نبض کار را در دستانتان بگیرید و بعد به تدریج اوضاع را عادی نمائید.

جناب وزیر ،
این بار این قافله زیادی قرار است جُورِ چه کسانی را بکشد ؟ نکند به طور ضمنی با این شگرد خلاقانه ، خود معلم قرار است تاوان اختلاس صندوق ذخیره فرهنگیان را بپردازد؟ نکند نشستید و گفتید حق بیمه هم همانند مهریه است کی داده و کی گرفته ! اما مراقب باشید که اصلی به نام عندالمطالبه بودن مهریه ، چندین هزار مرد بینوا را راهی زندان کرد و آبرو ببرد و زنان را هم شیر ژیان حقه بازی و دغل نمود . آنانی که چند دقیقه بعد از عقد دائم ، مطالبه مهریه کردند و داماد بی خبر از تله و سرمست از شادی و هیجان روز ازدواج ، راهی زندان شد.

جناب وزیر ،
شاید صد هزار تومان ارزش این همه گفتار نامهربانانه را نداشته باشد ، اما می دانید ما معلمان زیادی این دولت و دولت های قبلی و بعدی ، دلمان برای چه چیز می سوزد ؟ برای معامله ای که همانند افراد بیسواد یا مجنون و سفیه ( با پوزش از همکاران محترم ) با من معلم کشور می نمائید ، جگر ما آتش می گیرد !

بیمه اجباری آتش سوزی فرهنگیان و انتقاد معلمان به وزارت آموزش و پرورش

جناب وزیر ،
1 – چند درصد از معلمان ، صاحب خانه اند ؟!خیلی ها آه ندارند تا با ناله اش سودا کنند.  بدون عقد بیمه نامه تصور نمی کنم همکاری مایل به بیمه آتش سوزی منزل خود نماید. قانونی برای بیمه اجباری نه در این کشور و نه در هیچ یک از عقب مانده ترین کشورهای جهان هم وجود ندارد
2 _ اشیای منزل من معلم به نظر شما چند می ارزد که بخواهم آن را بیمه آتش سوزی کنم ؟ آیا ارزیابی صورت گرفته است ؟
3 – شعور زندگی ندارم که نتوانم تشخیص دهم چه چیز به نفع من و چه چیز به ضرر من است ؟
4 – ناقص العقلم و نیاز به قیّم دارم؟ چرا باید توسط غیر خودم هدایت و کنترل شوم ؟
5 – دریافتی حقوق یک معلم شاغل یا بازنشسته به اندازه کافی در سایه کسورات خواسته و ناخواسته خود اما در هر دو شرایط ، تحمیلی از سوی شما به دلیل نامناسب بودن اوضاع معیشت اش ، وصله داراست ، بیمه اجباری آتش سوزی چه صیغه ای است ؟!
6 – مهم تر از همه توهین و اعترافی آشکار است به شعور و درایت و پایگاه شغلی من معلم که توانمندی یا قابلیت هزینه کرد دریافتی خودم را ندارم . ولی نعمتی چون شما که در جای جای نظام آموزشی مرا به وادی فراموشی می سپارید حال چگونه می شود پا در جایی می گذارید که نفع آن برای من معلم نیست ؟
7 – اگر قرار باشد من معلم این جامعه مدعی خرد و خردورزی باشم اما با تحمیل ارادۀ آن وزارتخانه بدون عقد هر نوع قرارداد کتبی ، عضو صندوق ذخیره فرهنگیان گردم یا بیمه گذار آتش سوزی شوم وای به حال بیسواد جامعه. بیمه گذار حتما باید فرم پیشنهاد بیمه نامه را پر و امضاء نماید تا بعدها در پرداخت خسارت احتمالی ، حق اعتراضی نداشته باشد. در قرارداد بیمه باید همه چیز به صورت مکتوب بین طرفین رد و بدل شود. بدون امضاء ، تعهدی برای قبول خطر از سوی بیمه گر وجود ندارد.
8 – در بیمه نامه باید نام بیمه گذار ، بیمه گر ، تاریخ صدور بیمه ، موضوع معامله ، مبلغ حق بیمه ، موضوع مورد بیمه ، تاریخ انعقاد قرارداد و نفع بیمه ای مشخص شده باشد. اما چرا من معلم حق رؤیت بیمه نامه را ندارم ؟!

جناب وزیر ،
من معلم امروز نه به شما و نه به هیچ مسئول دیگری که بر حال من اشک تمساح می ریزند اعتماد ندارم . شما مسئولان در آن طرف در این چهل سال یاد گرفتید که مرا در این طرف فراموش نمائید، نبینید ، نشنوید. اما هر گاه نیاز به جبران ضرر و زیانی بود زیاد بودن من معلم بهترین طعمه بوده است. نجیب ، سر به زیر ، متواضع ، محافظه کار و.... خصلت هایی مناسبی برای در دام انداختن قشر زیادی است !

یک کلام ختم کلام ،
بدون عقد بیمه نامه تصور نمی کنم همکاری مایل به بیمه آتش سوزی منزل خود نماید. قانونی برای بیمه اجباری نه در این کشور و نه در هیچ یک از عقب مانده ترین کشورهای جهان هم وجود ندارد.

ما معلمان مایل به عضویت در بیمه آتش سوزی نیستیم . هر معلمی چنین قصدی داشته باشد به عنوان یک آدم عاقل و بالغ خودش می تواند شخصا اقدام نماید. فعلا ما معلمان قصد بیمه نمودن احکام جدید حقوق خود را داریم که از روز معلم سال 96 تا 97 ، بیش از بیست بار توسط ده مسئول مربوط و نامربوط ، تغییر میزان داد و آخرش هم هیچ کدام نشد.

( از همکار بزرگوارم از شهرستان خمیر استان هرمزگان برای اطلاعاتی که دادند ، سپاسگزارم. )


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

یکشنبه, 26 خرداد 1397 10:27 خوانده شده: 2532 دفعه

در همین زمینه بخوانید: