میرحمایت میرزاده نماینده شهرستان گرمی استان اردبیل و سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی در نامه ای به رییس جمهور خواهان امضای هر چه سریعتر "مصوبه لغو آزمونها" شد. او این نامه را به صفت شخصی نوشته و نظر او در این نامه نظر اعضای کمیسیون اموزش مجلس نیست. در کمیسیون آموزش مجلس نظرات متفاوتی وجود دارد. میرحمایت دقیقا همان حرفهای بطحایی وزیر آموزش و پرورش و دستگاه تبلیغاتی وزارتخانه را تکرار می کند. متاسفانه با اینکه آقای میرزاده برخلاف روش عالمان از خودش تعریف می کند و خود را "دارای تجارب ارزنده" و " فردی با تخصص تحقیقات آموزشی و باتجربه بیش از سی سال در تمام سطوح دستگاه تعلیم و تربیت" معرفی می کند در نامه او به رییس جمهور نشانه چندانی از تخصص و تجربه و نگاه علمی دیده نمی شود.
نوشتن نامه به رییس جمهور آن هم از طرف یک نماینده مجلس و یا یک شهروند هیچ ایرادی ندارد. اما وقتی فردی که سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی است، خطاب به رییس جمهور نامه فردی و با امضای شخصی می نویسد معنایش این است که در کمیسیون تنهاست .
رسم این است که نمایندگان مجلس برای ابراز نظرات خود نامه جمعی می نویسند و هرچه تعداد امضاها بیشتر باشد وزن سیاسی و اهمیت نامه آنها بیشتر است. این قاعده اینجا رعایت نشده است. گاهی محتوای نامه یک نماینده به قدری قوی و استدلال او به قدری موجه است که تصور می کند می تواند مسیر یک جریان را تغییر دهد. به نظر می رسد میرزاده نامه خود را تاثیر گذار فرض کرده و خواسته است رییس جمهور را در امضای یک مصوبه تحت تاثیر قرار دهد. اما نامه او فاقد مشخصات یک نامه تاثیر گذار در این سطح است. اگر این موسسات در داخل سیستم آموزش و پرورش نفوذ کرده اند به عنوان نماینده مجلس و در راستای وظایف نظارتی خود از وزیر بخواهید آنها را اخراج کنند
آقای میرزاده، "ترک تحصیل به دلیل ناکامی در آزمون، استرس، فشارهای روحی روانی، افسردگی، غرور اقلیت و تحقیر اکثریت، خودکشی، افزایش انتظارات غلط از شاگردان مدارس خاص، مهاجرت به خارج، دخالت غیر متخصصین تعلیم و تربیت درفرآیندآموزشی، جایگزینی کتابهای غیردرسی و تستی تجاری بهجای کتب علمی و اصولی درسی، به حاشیه رفتن برنامه درس ملی، عدم کسب مهارتهای شناختی توسط دانش آموزان، انحراف اهداف آموزشی و تربیتی، حذف عملی دروس اساسی واصلی مربوط به فرهنگ و هنر و ادب و خلاقیت مثل هنر، نگارش، کاردستی، ورزش،دینی و اجتماعی و..." را ازجمله عوارض "آزمون ورودی مدارس خاص" (سمپاد و نمونه دولتی) می داند. احتمالا ایشان معتقدند که با حذف آزمون ورودی سمپاد همه این گرفتاری ها و بسیاری گرفتاری های دیگر آموزش و پرورش ، حل می شود. اگر گفته بود که این مشکلات ناشی از وجود "مدارس خاص" است گفته های ایشان قابل تامل بود .
راه های دخالت گاج و قلم چی و بقیه را ببندید اگر مصوبه "حذف آزمون " چنین اثرات جادویی دارد،رییس جمهور هرچه زودتر این مصوبه را امضا کند. برخلاف اکثر طرح های اجرایی، این مصوبه نیاز به بودجه خاصی ندارد در عوض نیمی از مشکلات آموزش و پرورش را حل می کند. معلوم نیست آقای میرزاده به عنوان فردی با "تجارب ارزنده و متخصص در تحقیقات آموزشی" چگونه این همه دیر متوجه این راه حل جادویی و حلال عمده مشکلات آموزش و پرورش شده است؟
چرا در این 30 سال تحقیق و تجربه ، یک مقاله در مذمت مدارس سمپاد ننوشت؟ اگر رییس جمهور از آقای میرزاده بپرسد که پشتوانه تحقیقاتی هر کدام از این ادعا های بلندبالا را ارائه دهد او چه جوابی دارد؟ فرض کنیم رییس جمهور قبل از امضا به آقای میرزاده تلفن بزند و بگوید آقای میرزاده شما خواستار انحلال مدارس سمپاد هستید؟ آقای میرزاد مطابق مفاد نامه می گوید:خیر ! رئیس جمهور می پرسد: "با حذف آزمون، دانش آموزان ورودی سمپاد از بین انبوه متقاضیان چگونه جذب شوند ؟" میرزاده به این سوال چه جوابی می دهد؟
وزیر و مدیر روابط عمومی و نماینده مجلس بر اساس الگوی تبلیغاتی واحدی می گویند که "آزمون ورودی" سمپاد باید لغو شود. می پرسی چرا ؟ می گویند چون منشا انواع مفاسد و مافیا است. اما نمی گویند حالا که قرار نیست مدارس سمپاد منحل شوند، به جای آزمون مافیازده و فاسد، از چه روشی برای جذب دانش آموز به مدارس سمپاد استفاده می کنند؟ اگر برای ورود به پایه اول این مدارس مثلا 50 داوطلب وجود دارد و می خواهیم دو نفر از اینها را جذب کنیم. با طرد و لغو "آزمون" ازچه روشی استفاده کنیم ؟ یک روش ساده قرعه کشی بین متقاضیان است که عقلایی نیست. روش دیگر جذب دانش آموز از طریق طرح شهاب است. اولا طرح شهاب مخالف تفکیک است ، ثانیا در شرایطی که در مدارس دولتی ، نه مجریان آموزش دیده داریم و نه فضای کلاس ظرفیت شناسایی 8 استعداد تک تک دانش آموزان را به معلم می دهد و نه همه معلمان حوصله این کارها را دارند، آیا جذب دانش آموز سمپاد از طریق طرح شهاب خطا و مفسده اش کمتر از آزمون است؟
واقعیت این است که آقای بطحایی تحت تاثیر دو معاون آموزشی خود شعری گفته است که اکنون در قافیه اش مانده است. متن مصوبه تا کنون منتشر نشده که دقیقا آن را تحلیل کنیم اما از صحبت های اولیه وزیر و معاونان آموزشی او مشخص بود که قرار است مدارس سمپاد دوره اول متوسطه ظرف سه سال برچیده شوند. اندکی بعد متوجه شدند که انحلال مدارس سمپاد در اختیار شورایعالی آموزش و پرورش نیست چون تاسیس این مدارس مصوبه نهادهای بالادستی بوده است. پس با یک قدم عقب نشینی "آزمون ورودی مدارس سمپاد و نمونه دولتی" را در سیبل حملات خود قرار دادند. با این حال تاکنون نگفته اند که ورودی های پایه هفتم امسال مدارس سمپاد را چگونه جذب می کنند. آزمون بَد و مافیایی و اهریمنی! بسیار خوب، طرح آلترناتیو وزیر چیست؟
راه های دخالت گاج و قلمچی و بقیه را ببندید. این کار خوبی است، اما تکلیف ده ها هزار دانش آموز پایه ششم که خود را برای ورود به مدارس سمپاد آماده کرده اند چه می شود؟ چرا به بلاتکلیفی آنها پایان نمی دهید؟
جالب است که آقای میرزاده می گوید سخنان یکی از اعضای شورایعالی انقلاب فرهنگی فرهنگی"مبنی بر استمرار آزمون ورودی مدارس خاص، سبب سلب آرامش روانی خانواده شده و رضایتمندی والدین، ناشی از تصویب این مصوبه را با تلخکامی مواجه کرده است." اگر آقای میرزاده را یک محقق بدانیم باید بپرسیم از کجا به این نتیجه رسیده است؟ فرض کنیم 30 درصد دانش آموزان پایه ششم خود را آماده شرکت در آزمون سمپاد و نمونه دولتی کرده اند و بقیه وارد این رقابت نمی شوند. خبر لغو آزمون این 30 درصد را طبعا نگران می کند اما برای آن 70 درصد خبری خنثی است. یعنی داوطلبان ورود به مدارس سمپاد ، از لغو آزمون مدارس سمپاد ناراحت می شوند. خانواده آنها هم همین شرایط را دارند. به بیان دیگر برای خانواده ای که فرزندشان داوطلب ورود به سمپات نیستند ، این خبرها اهمیتی ندارد اما برای خانواده دانش آموزانی که خود را برای ورود به سمپات آماده کرده اند لغو آزمون به طور طبیعی خبر بدی است. مساله اصلی این است که آقای بطحایی و آقای میرزاده چه چیزی را جایگزین آزمون می کنند؟
من واقعا نمی دانم وقتی که آقای میرزاده " حذف آزمون مدارس خاص " را تصمیم تاریخی، علمی و منطقی و گامی بلند برای تمهید مقدمات اجرای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و روزنه امیدی در دلها و لبخند رضایت بخشی را برلبان دانش آموزان و کودکان معصوم " تصویر می کند چه در ذهن داشته است؟ اما آقای میرزاده باید به این نکته توجه کند که "حذف آزمون مدارس خاص" یک عبارت بی معنی است. ما می توانیم از "حذف مدارس خاص" سخن بگوییم، این عبارت معنا دارد. اما وقتی مدارس خاص وجود دارند، برگزاری آزمون ورودی برای جذب دانش آموز امری ضروری است.
آقای میرزاده می تواند بگوید به جای آزمون تستی چهار جوابی ، آزمون تشریحی برگزار کنید . می تواند بگوید از طریق طرح شهاب دانش آموزان برتر را جذب کنید. روش آزمون متنوع است.میرزاده می تواند روش دیگری پیشنهاد کند،اما در شرایطی که برای انتخاب 5 نفر ، 100 نفر داوطلب داریم باید نوعی آزمون برگزار کنیم. بنابراین شعار "حذف آزمون مدارس خاص " شعار لغو و بی معنایی است . هر انسانی با ذهن منطقی چه رییس جمهور و یا غیر رییس جمهور ، متوجه می شود که گوینده یا نویسنده غلو کرده و دنبال جا انداختن ایده ای است که استدلال درستی پشت آن نیست.
آقای میرزاده در ادامه از " تأثیر لابیهایی که از طریق آزمونها و استمرار این مدارس گردش مالی عظیمی پیداکردهاند، این روزها دایه مهربانتر از مادر شدهاند و سخنانی بر زبان میرانند که نتیجهای جز ویرانی دستاوردهای ارزشمند علمی و تجربه کارشناسان و مدیران متخصص و دلسوز در بر نخواهد داشت و از همه مهمتر امید پدید آمده در جامعه برای داشتن مدارس پرنشاط را به یاس تبدیل میکند." سخن می گوید.
آنها یک پروژه سیاسی را تحت پوشش مسایل آموزشی دنبال می کنند فرض کنیم که موسساتی مانند قلمچی و گاج و مبتکران و دیگران از آزمون سمپاد و نمونه دولتی ، منافع مالی عظیمی می برند. به خاطر آفات گیاهی درخت را قطع نمی کنند. برای جلوگیری از ورود پشه و مگس جلوی پنجره را تیغه نمی کشند بلکه توری نصب می کنند. اگر مشکل شما قلمچی و گاج و گروه های دیگر است اینها را فیلتر کنید. بررسی کنید. ببینید اینها چگونه وارد مدارس می شوند و منفذهای ورودی را ببندید. اگر یک محقق بخواهد در مورد آسیب های اجتماعی در چند مدرسه پرسشنامه توزیع و یا با افراد مصاحبه کند باید از هفت خوان رستم بگذرد و همین فیلترینگ را برای گروه های آموزشی مانند قلمچی و گاج برقرار کنید. جالب این است که قلمچی و گاج خیلی راحت با مدارس دولتی قرارداد می بندند و کسی متعرض آنها نمی شود.
آقای میرزاده خطاب به رییس جمهور می گوید: " قبل از اینکه خیلی دیر شود و افراد غیرمتخصص بیشتری به این موضوع ورود نمایند و که فرزندان و آموزش و پرورش این کشور را گروگان کسب و کار خویش نمودهاند و به استعمار کودکان و والدین و نظام تعلیم و تربیت مشغول هستند، از حضرتعالی تقاضا دارم تا هرچه زودتر مصوبه حذف آزمون ورودی مدارس خاص شورای عالی آموزش و پرورش را امضا و ابلاغ فرمایید." فرض کنیم همه نگرانی های آقای میرزاده به جا و درست باشد . اما آیا با ابقای مدارس غیر دولتی و شاهد و هیات امنایی و سما و حدود 13 نوع مدرسه خاص ، تنها با حذف آزمون سمپاد ، دست این موسسات استعمارگر کوتاه می شود؟
اگر این موسسات در داخل سیستم آموزش و پرورش نفوذ کرده اند به عنوان نماینده مجلس و در راستای وظایف نظارتی خود از وزیر بخواهید آنها را اخراج کنند. آزمون از مدتها پیش در مقطع ابتدایی حذف و ارزشیابی توصیفی جایگزین شده است . ارزشیابی توصیفی هم نوعی آزمون است. در گفتمان مدیران آموزش و پرورش در مورد لغو آزمون مدارس خاص در مقطع ابتدایی با نوعی از ابهام اغتشاش در مفاهیم رو به رو هستیم.
به نظر می رسد آنها یک پروژه سیاسی را تحت پوشش مسایل آموزشی دنبال می کنند.