چاپ کردن این صفحه

گویا در این مدت وزارت آموزش و پرورش با یک میلیون کارمند و حدود 40 میلیون مخاطب در جامعه مساله و یا دل نگرانی دیگری جز " اسکان فرهنگیان " ندارد !

نوروز ؛ رویای تحول و نمایش هایی که تمامی ندارد ؟!

علی پورسلیمان/ مدیر صدای معلم

آسیب شناسی نوروز و رفتارهای ایرانیان

"... هر چه را وارد دیدم به منت پذیرفتم و در آن نظر کردم . در جایی که سخن از حقیقت جویی است چه ضرورت دارد که من بیهوده از آن جه سابق به خطا پنداشته ام دفاع کنم و غبث لجاج و عناد ناروا ورزم ؟ ... " ص 19 ( 1 )

 

سال 94 یادداشتی را به مناسبت نوروز ( این جا ) به رشته تحریر درآوردم .

در بخشی نوشته بودم :

" ... در واقع ، نوع رفتارها و نیز بافت زندگی در شهری مانند تهران و چارچوب روابط افراد ، نوعی " شهرگریزی " را در تصمیم شهروندان آن برای خروج موقت شکل می دهد و هر چه این وضعیت غیرقابل تحمل تر می شود ، میزان " شهرگریزی " به همان نسبت افزایش پیدا می کند .

آسیب شناسی نوروز و رفتارهای ایرانیان

شهروندانی که رفتارهای شتاب آلود توام با استرس و اضطراب مزمن را از خود بروز می دهند با آغاز مسافرت ، همین رفتارها را به بیرون از شهر و در جاده ها انتقال می دهند .

در واقع رفتارهای ترافیکی نشان دهنده  شخصیت افراد و نبض اجتماع است ... "

آسیب شناسی نوروز و رفتارهای ایرانیان

موارد بسیاری را مشاهده کرده ام که اقوام و فامیل پس از یک دوره طولانی که همدیگر را ندیده اند زمانی که دور هم می نشینند به جای " گفت و گو " هر یک مشغول ارسال و دریافت پیام از طریق " وایبر " و سایر شبکه های اجتماعی می شوند !

در واقع ، افراد ترجیح می دهند به جای گفت و گو  در عالم واقعیت، از طریق مجازی با سایرین و حتی همان افراد قبلی ارتباط برقرار کنند !

ایرانیان لحظه تحویل سال نو دعای " مخصوص " را زمزمه می کند اما در طول سال نشانه ای  قابل توجه از تغییر افکار و تحول رفتار در آن دیده نمی شود مشاهده رفتارهای اجتماعی افراد نشان می دهد که آن ها حتی از " گفت و گو " واهمه دارند و فاز گفت و گو در مدل جامعه ایرانی بیشتر در سطح " احوال پرسی " ( Greeting ) و حداکثر صحبت کوتاه (  Small Talk )  می ماند و به ندرت به سطح بالاتر یعنی گفت و گو  ( Conversation ) می رسد .

« گفت و گو هراسی » یک معضل و مانع اساسی برای رسیدن به تفاهم و تقریب نگرش هاست .این نشان می دهد که جامعه ایرانی هنوز اصول گفت و گو را نمی داند و نمی شناسد و البته تلاشی هم برای طراحی و بازسازی آن انجام نمی دهد .

رسانه ها به ویژه رسانه ملی نیز الگویی سازنده و کاربردی در این زمینه به مخاطبان خود ارائه نمی کنند .

... با نزدیک شدن نوروز تا زمان پایان قطعی آن ، کشور تقریبا به یک " کمای یک ماهه " فرو می رود و تحرک و پویایی تقریبا در همه جنبه ها به " صفر " تمایل پیدا می کند ... "

 

اکنون و زمانی که وضعیت را مقایسه می کنم تغییر و یا تحول محسوسی را مشاهده نمی کنم . شاید بر برخی جنبه ها وضعیت بدتر هم شده است .

کمی پیش از نوروز و تا مدتی پس از آن انبوه پیام ها و یا پیامک های فله ای را دریافت کردم .

برخی از آن ها به مدد شبکه های پیام رسان جدید مانند تلگرام عکسی را درست کرده و نام خود را پای آن نوشته بودند .

از یکی از دوستان سوال کردم منظور و یا فلسفه ارسال این گونه پیام ها چیست ؟ به نظر می رسد تنها راه برون رفت از این وضعیت بحرانی ، « بازشناسی معنا و فلسفه زندگی » و تغییر الگوها بر اساس واقعیت و عنصر " خرد و اندیشه " باشد

به او پیشنهاد کردم که با قلم خودش چند کلمه ای را برای دوست مورد نظر تایپ کرده و حتما نام مخاطب خود را در ابتدای آن ذکر کند .

این دوست محترم به جای این که حتی به پیشنهاد من فکر کند سریع پاسخ داد :

" مگر من وقت دارم برای 350 نفر این گونه پیام بنویسم ؟ "

دوست دیگری  پاسخ داد که به شدت گرفتار است و مشغول نوشتن پایان نامه ارشد است و وقت چنین کارهایی را ندارد .

داخل پرانتز می گویم ؛ مشاهده کرده ام این دوست بزرگوار در شبکه های اجتماعی ساعت ها وقت می گذارد و مشغول امر مهم اطلاع رسانی و ارتقای آگاهی های عمومی است .

یکی از دوستان محترم که پست ستادی بالا دارد محبت کرده و پیام تبریکی برای من ارسال کرده بود .

شهروند ایرانی حاضر است ساعت ها وقت و عمر خود را  در ترافیک جاده ها به هدر دهد اما حاضر نیست چند دقیقه در روز برای مطالعه که یکی از شاخص های مهم و قابل توجه در " مدرن شدن " جامعه محسوب می شود وقت بگذارد در این پیام که بیشتر به نامه اداری شباهت داشت آرم وزارت آموزش و پرورش در بالای پیام تبریک حک شده بود و در پایان برای تاکید نام و سمت اداری خویش را ذکر کرده بود .

متاسفانه مواردی از این دست کم نیستند ...

پیام تبریکی را برای وزیر آموزش و پرورش آقای بطحایی نوشته و ارسال کردم .

هیچ پاسخی دریافت نکردم .

نکته مهم و جالب توجه آن است وقتی پرتال وزارت آموزش و پرورش را هر روزه و در ایام نوروز چک می کنید اکثریت اخبار و گزارش ها به موضوع " اسکان فرهنگیان " اختصاص دارد .

گویا در این مدت وزارت آموزش و پرورش با یک میلیون کارمند و حدود 40 میلیون مخاطب در جامعه مساله و یا دل نگرانی دیگری جز " اسکان فرهنگیان " ندارد .

کار اکثر مسئولان وزارت آموزش و پرورش هم سرک کشیدن به مراکز اسکان فرهنگیان و خانه های معلم است و این در حالی است که هم به شهادت آمار و هم  گفته های مسئولان ، کم تر معلمی را می توان یافت که از خدمات این گونه مراکز رضایت داشته باشد .

آسیب شناسی نوروز و رفتارهای ایرانیان

گودرز کریمی‌فر در برنامه تلویزیونی پرسشگر درباره اسکان نوروزی فرهنگیان می گوید :

"  نمره آموزش و پرورش متوسط است و ما از خدمات رفاهی به فرهنگیان رضایت نداریم. "

وزارت آموزش و پرورش پیش در ماه های پایانی سال دائما در مورد تعطیلی زودهنگام مدارس هشدار می دهد ( این جا ) اما بارها اتفاق افتاده است که به اداره آموزش و پرورش مراجعه کرده ام  و معمولا با دو پدیده رو به  رو بوده ام :

1- مسوول مورد نظر در مرخصی به سر می برد .

2- پس از تعطیلات مراجعه کنید . در چنین جامعه ای با این مختصات فرهنگی ، اجتماعی ، سیاسی هم انتظار معجزه در اقصاد و تحول در وضعیت معیشتی و رفاهی هم می رود

در واقع خود مسئولان به طور ضمنی این پیام را به معلمان و  همه مخاطبان می دهند که تعطیلات عملا دو هفته و حتی بیش تر است و چیزی که در تقویم رسمی آمده است کاغذ پاره ای بیش نیست .

تاسف من آن است که این مسئولان در آموزش و پرورش با چنین مختصات فکری صحبت از تعالی سازمان و تحول در شیوه های مدیریتی می کنند در حالی که هنوز مفهوم " ارتباط انسانی " را به عنوان الفبای مدیریت نفهمیده اند ...

در اینفوگرافیکی که " اعتماد آنلاین " منتشر کرده بود به مقایسه  تعطیلات بین ایران و سایر کشورها پرداخته شده است .

در این نمودار کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی ( بیش از 50 کشور ) 124 روز ، آلمان 121 روز ، ژاپن 127 روز ، چین 122 روز و ایران 76 روز در سال تعطیلات دارند.

آسیب شناسی نوروز و رفتارهای ایرانیان

اگر این وضعیت درست باشد ایران در عداد کشورهایی است که کم ترین تعطیلات را دارد اما  اگر معضل " تعطیلات پنهان و نیمه پنهان " را در نظر بگیریم می توان گفت کشور ما اکثر اوقات نیمه تعطیل است .

علی رغم ادعای مسئولان مدارس و برخی ادارات از یک هفته قبل از عید تعطیل و غالب تا یک هفته پس از آن گرفتار عوارض تعطیلی هستند .

محمود صادقی نماینده مجلس در پی افزایش شدید قیمت دلار در توئیتی چنین می نویسد :

" جهت اطلاع از برنامه بانک مرکزی برای کنترل نظارت بر بازار ارز سعی کردم با مسئولان ذیربط تماس بگیرم، ظاهراً هنوز در تعطیلات نوروزی هستند! "

آسیب شناسی نوروز و رفتارهای ایرانیان

در چنین جامعه ای با این مختصات فرهنگی ، اجتماعی ، سیاسی انتظار معجزه در اقصاد و تحول در وضعیت معیشتی و رفاهی هم می رود .

آیا این انتظاری معقول و منطقی است ؟

علی رغم شلوغی و ترافیک بیش از جد جاده ها که واقعا ظرفیت و  کشش ورود این همه خود رو را ندارد و مشکلات  و گره های فرهنگی آن را به حد " غیرقابل تحمل " و " انفجار "  رسانده است و حتی رئیس پلیس راه ویژه شرق استان   در  هفتم فروردین ماه هشدار می دهد ورود به محور هراز از هر دو سمت ممنوع است  اما دوربین های پلیس راهور هر روزه خبر از سنگین بودن ترافیک محورها و مسیرها می دهند .

بک بار به دوستی که دائما از وضعیت فرهنگی جامعه شکایت داشت و از آن انتقاد می کرد گفتم با این این شلوغی جاده ها چرا می روی ؟

پاسخش ساده بود :

" ما هم یکی مثل بقیه "

در حال حاضر "  سنت های نوروزی "  اکثرا به محاق رفته و به اصطلاح مد روز جامعه در " سفر رفتن " به خصوص از نوع " خارجی اش " خلاصه شده است .

پس از گذشت بیش از یک قرن اجتماع ایران هنوز تکلیف خود را با سنت و مدرنیته معلوم نکرده است .

آسیب شناسی نوروز و رفتارهای ایرانیان

شهروند ایرانی حاضر است ساعت ها وقت و عمر خود را  در ترافیک جاده ها به هدر دهد اما حاضر نیست چند دقیقه در روز برای مطالعه که یکی از شاخص های مهم و قابل توجه در " مدرن شدن " جامعه محسوب می شود وقت بگذارد .

الگوهای زندگی و فعالیت عمدتا بر پایه اصل " چه کسی بیشتر دارد " شکل گرفته است و حقیقت آن است که هیچ  واحدی نمی خواهد آن چیزی باشد که هست  .

الگوی زندگی ایرانی بر مبنای " معنامحوری " شکل نگرفته است و البته آن ها سعی می کنند با " فرافکنی " و تمرکز بر یک نقطه خاص و شانه خالی کردن از مسئولیت های تاریخی و فرهنگی ، این چرخه معیوب را تکرار کنند .

افتادن در یک سیکل معیوب روزمره و بازتولید روابط معیوب موجب " از خود بیگانگی " مزمن در جامعه ایرانی شده و عنصر اندیشه و پرداختن به خود  فارغ از عوامل بیرونی بزرگ ترین حلقه مفقوده در جامعه امروز ایران است .

به نظر می رسد تنها راه برون رفت از این وضعیت بحرانی ، « بازشناسی معنا و فلسفه زندگی » و تغییر الگوها بر اساس واقعیت و عنصر " خرد و اندیشه " باشد .

آسیب شناسی نوروز و رفتارهای ایرانیان

شگفتی و تعجب من زمانی مضاعف می شود که ایرانی لحظه تحویل سال نو دعای " مخصوص " را زمزمه می کند اما در طول سال نشانه ای  قابل توجه از تغییر افکار و تحول رفتار در آن دیده نمی شود .

چه زمانی جامعه ایرانی به خویشتن خود خواهد رسید و کی فرهنگ تظاهر و نمایش از عرصه اجتماع رخت برخواهد بست ؟

( 1 ) دو قرن سکوت ، عبدالحسین زرین کوب ،تهران : سخن 1378 ، چاپ نهم

چهارشنبه, 07 فروردين 1397 17:52 خوانده شده: 1197 دفعه

در همین زمینه بخوانید: