از جمله روش هایی که نظام آموزش و پرورش برای ارتقاء و به روز کردن نیروهای زیرمجموعه خود پیشبینی کرده بود مأمور به تحصیل کردن و پرداخت حقوق برای ادامه تحصیل فرهنگیان بود و از طرف دیگر کسانی که نمیتوانستند ادامه تحصیل دهند با ایجاد روشهای ضمن خدمت و برگزاری کلاسهای حضوری بود که به ازای 176 ساعت معادل یک ماه حقوق و تعجیل در گروه شامل حال فرد مشمول میشد .
فلسفه وجودی کلاسهای ضمن خدمت برای توانمند کردن فرهنگیان با ایجاد طرح تشویقی روزهای خوشی را برایمان تداعی میکرد ، روزهایی که بزرگان صاحب اندیشه و دلسوز به حال آموزش و پرورش بود گذشت و دوران ماتمزده فرهنگیان شروع شد ، مأمور به تحصیل ممنوع شد و از آن بدتر ادامه تحصیل با هزینه شخصی و عدم اعمال مدرک تحصیلی مصیبتی مضاعف گردید .
کمکم با حضور قد و قامت رعنای نظام رتبهبندی معلمان و نظام فعلی ارتقاء امتیاز ضمن خدمت برای فرم سازماندهی و تبدیل وضعیت به رتبه بالاتر حیاتی شد و مسئولان دلسوز ضمن خدمت در وزارتخانه کلاسهای ضمن خدمت مجازی را راهاندازی کردند تا هزینه کیک و چای کلاس حضوری را متحمل نشوند و این چنین شد که میبینیم اینترنت و دانلود فیلم تدریس و امتحانی که اگر رایگان باشد جواب به سوالاتش و گرفتن نمره " گاو نر میخواهد و پیر کهن " اما در پشت این همه تلاش برای برگزاری ضمن خدمت مجازی چیست؟
منافع و سود کلانی که شرکتهای اقماری وابسته یا عدم وابسته به آموزش و پرورش است که هم قانون برای ارتقاء مینویسد و بخشنامه میکند و همکلاس ضمن خدمت برگزار میکند و سود سرشاری از آن میبرد در این تاریخ بیست و پنجم دیماه نودوشش که این مطلب را مینویسم مهارتهای نوشتن (کد دوره 99505646 و 24 ساعت آموزشی) نوزده هزار و دویست تومان 760 نفر، تفکر انتقادی ( کد دوره : 91401414 و 16 ساعت آموزشی ) چهارده هزار تومان 488 نفر اخلاق حرفهای در مدرسه (کد دوره 91301265 و 20 ساعت آموزشی) دوازده هزار و هشتصد تومان 302 نفر آموزش و توسعه فرهنگ نماز (کد دوره 92503006 و 16 ساعت آموزشی) هفت هزار و پانصد تومان 274 نفر ، برنامهریزی توسعه فردی (کد دوره 91400412 و 24 ساعت آموزشی) چهارده هزار و ششصد تومان 218 نفر .....ثبتنام کردهاند ؛ همچنین لابهلای دورههای رایگان تبلیغ برای کلاسهای پولی نیز دیده میشود و از سوی دیگر سایتهایی هستند که سؤالات همین دورهها را با تضمین قبولی میفروشند !
پشت این صحنهگردانیها از تصویب قوانین تا برگزاری دورهها و دریافت مبالغ تا فروش سؤالات چه کسانی هستند ؟
آیا مسئولان در وزارتخانه پشت این جریانات قرار دارند؟ و از تصویب قوانین تا اجرا ، صحن گردان منافع شخصیشان هستند یا کسانی هستند که در وزارتخانه نفوذ دارند و با زد و بندهایی منافع شخصی یشان را دنبال میکنند؟
آیا این کلاسها به ارتقاء علمی فرهنگیان میانجامد و یا نه معلمان مجبورند برای ارتقاء در این دورهها شرکت کنند؟
اصلاً اینها به من چه ربطی دارد بخوربخور است اینها هم حقی دارند ...بگذار بخورند کی به کی هست ؟
آقای وزیر !
برای اینکه خاطرتان از مطلبم مکدر نشود قصهای که پدرم تعریف میکرد را فقط " با اندکی دخل و تصرف " بیان میکنم:
در زمانی دور ، حاکمی که نمی دونم ستمگر بوده یا نه ؟!! خزانهی حکومتش خالی میشه .مشاور وقت با آرامش خیال به حاکم میگه ؛ اینکه مشکل لاینحلی نیست و اصلاً جای نگرانی ندارد ؛ سپس پیشنهاد بستن خراج بر روی یکی از پلهای شهر را مطرح می کنه .
حاکم وقت با امتناع از پذیرفتن این پیشنهاد ، از اعتراض مردم و پیامدهای آن ، ابراز نگرانی می کنه .
خلاصه با تائید مبلغ کمی بهعنوان خراج ، رضایت میده و دستور گرفتن خراج از مردمی که قصد عبور از پل را دارند ، صادر می کنه .
اولش یه کمی اعتراض و نق و نوق ؛ اما بعد از چند روز موضوع عادی شده و عابرین مبلغ مشخص شده را میپرداختند .
مدتی می گذره و مشاور از حاکم می خواد که ؛ مبلغ خراج را بیشتر کنه .
این بار حاکم بیشتر از قبل اظهار نگرانی و ترس می کنه و معترف میشه که افزایش خراج مساوی است با اعتراض وسیع مردم و متزلزل شدن پایههای حکومت .... اما مشاور به او اطمینان خاطر میده و مسئولیت عواقب طرح پیشنهادیاش را بر عهده می گیره ؛ بالاخره حاکم راضی میشه و رای افزایش عوارض صادر میشه .
خلاصه با اندکی اعتراض مردم ، دوباره موضوع عادی می شه و عابرین برای عبور دستبهجیب میشدند!!
این افزایش خراج به همین منوال ادامه پیدا می کنه و کسی صداش در نمیاد .
مشاور برای اثبات اینکه مردم بسیار مطیع و راماند و به رأی حاکم هیچگونه اعتراضی ندارند ؛ نزد حاکم میاد و میگه :
علاوه بر اخذ خراج و عوارض ، به هر رهگذری یک ضربه شلاق هم بزنند!
حاکم با وحشت زیاد ، بهشدت با پیشنهاد جدید مشاور مخالفت می کنه و از مقابلهی جدی مردم با این رأی ابراز نگرانی می کنه و مشاور را متهم بهقصد براندازی حکومت می کنه.
اما دوباره با دلگرمیهای مشاور ؛ تن به صدور رأی مذکور میده .
این بار هم باکمی سرسختی ، دوباره موضوع عادی می شه !
حاکم با تعجب بسیار از اینهمه انعطافپذیری مردم تصمیم می گیره که خود از نزدیک ، وضعیت موجود را مشاهده و بررسی کنه.
لذا روی پل مذکور رفته و با مشاهدهی ازدحام جمعیتی که برای عبور از روی پل ، منتظر نوازش ضربهی شلاق بودند ، از مردم می خواد که در صورت وجود هرگونه مشکل و کمی و کاستی ؛ آن را مطرح کرده تا حاکم شخصاً به آن رسیدگی کند !
مردم با کف و دست و هورا ؛ اظهار رضایت کرده !سپس یکی از حضار از وسط جمعیت می گه : مشکل خاصی نیست ، فقط اگه تعداد ضاربین را بیشتر کنید بهتره !!! اینطوری از ازدحام جمعیت کاسته شده و ما کمتر معطل خواهیم شد !
این است روزگار ما فرهنگیان بنابراین همکاران فرهنگی زور است دیگر چه کنیم ...دست را بالا ببر و توکل کن به خدا .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید