پس از تهدید علی اللهیار ترکمن مبنی بر شکایت از منتقدین و رسانه ها، انسان جرأت نقد کردن را از دست می دهد. این روزها وکلای مجرب به راحتی می توانند مو را از ماست بکشند. اللهیار ترکمن انتقادات را مصداق تهمت دانسته بود. اگر نمی نهراسیدم ، قبل از هر چیز معنی تهمت را مطابق با منابع اسلامی باز نقل می کردم. در شرع مبین ، نسبت دادن سخن یا کاری ناحق و یا صفتی نادرست به یک نفر که موجب از بین رفتن آبروی او بشود را تهمت می گویند. تهمت بدترین نوع دروغ است.
بنده بی ارتباط به جوابیه ( تهدید نامه ) روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش به این نتیجه رسیدم که دو تن از منتقدین ، صحت مدارک تحصیلی معاون توسعه و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش را زیر سئوال بردند.
پیش از این اللهیار ترکمن در کانال تخصصی به صراحت خود را فارغ التحصیل مقطع کارشناسی ارشد از موسسه بین المللی برنامه ریزی آموزشی پاریس و فارغ التحصیل دوره دکتری سیاستگذاری آموزش از دانشگاه آلبرتای کانادا معرفی کرده بود.
منتقدین بدون اشاره به مدرک فوق لیسانس اللهیار ترکمن از واحد رود هن ، تنها به صحت و سقم و کیفیت این دو مدرک تحصیلی پرداخته بودند. اللهیار ترکمن مدعی است که مدرک دانشگاهی واحد رود هن در حکم کارگزینی ایشان اعمال شده و از اعمال مدارک معتبر بین المللی در حکم کارگزینی خودداری کرده است.
با مطالعه یادداشت های فوق متوجه می شویم که اعمال شدن یا نشدن این مدارک موضوع اصلی این یادداشت تحقیقی نیست و نویسندگان تلاش کرده اند که صحت و سقم و اعتبار این مدارک را بررسی کنند.
برای پرهیز از اطاله کلام، خوانندگان را به مطالعه مجدد این دو یادداشت ارجاع می دهم.
« کردانیزم » شامل شرایط علمی و حکم کارگزینی اللهیار ترکمن نمی شود ولی مطالعه اتوبیوگرافی ایشان، شاید مصداق نشر اکاذیب باشد.
در اینجا لازم است جهت اطلاع معاونت توسعه و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش ، مطالبی را به عرض برسانم.
ایشان به هنگام نقد کمیت بودجه آموزش و پرورش بارها اظهار کردند که آموزش و پرورش به دلیل نداشتن خروجی و کیفیت ، نیاز به بودجه بیشتر ندارد . جالب اینکه در این مناظره ها هرگز به بودجه نهادهای فرهنگی غیر دولتی و کیفیت خروجی آنها اشاره نکردند.
بنده نیز همانند دیگر همکاران بر این باورم که عملکرد آموزش و پرورش در زمینه آموزشی و تربیتی غیر قابل دفاع است . دلیل آن هم مشخص است. وجود کارشناسان بودجه آموزش و پرورش در سازمان مدیریت و برنامه و بودجه که به جایگاه تعلیم و تربیت ایمان ندارند، سرانجامی بهتر از این نخواهد داشت. اما من باب اطلاع باید گفت که شما متاسفانه با حال و هوای حاکم بر آموزش و پرورش آشنا نیستید.
در اینجا مدیران وقتی به حق یا به ناحق آماج اتهامات مالی ، اخلاقی ، فکری، سیاسی و ..... قرار می گیرند، صبورانه آن را بر می تابند و بدون تهدید منتقد، به کار خود ادامه می دهند. در اینجا تنها راه مقابله با انتقادات، سعه صدر و کظم غیظ است. در اینجا مدیران مدارک تحصیلی خود را به رخ نمی کشند چون آن را مصداق « زیره به کرمان بردن » می دانند ، چه خاصه که بخواهند عنوانی را جعل کنند. در اینجا ما مدیران موفقی را داریم که ارزش علمی مدرک تحصیلی شان از سطح علمی واحد رود هن پایین تر است. در اینجا عملکرد مدیران نه تنها مورد نقد منتقدین که مورد توجه تمامی معلمان نیز قرار می گیرد.
در شرایطی که تنظیم بودجه در مجلس در دست بررسی است ، تمامی هم و غم شما می بایست صرف رایزنی با نمایندگان و کمیسیون های مختلف شود. مشکل بودجه در آموزش و پرورش کمبود نیست، بحران است. وزیر آموزش و پرورش دولت دهم با کمک گرفتن از یک کارشناس مالی از معاونت برنامه ریزی و توسعه راهبردی ریاست جمهوری، توانست تغییرات خوبی را رقم بزند. شاید وزیر دولت دوازدهم نیز می توانست از این تجربه بهره ببرد ولی در انتخاب خود دچار اشتباهی استراتژیک شد .
معرفی بطحایی به مجلس، حاصل یک توافق جناحی و تعامل با مدیریت سازمان برنامه و بودجه بود. معاون انتخابی نگاهی تربیتی به بودجه در آموزش و پرورش ندارد و بهره وری این دستگاه تربیتی را با عدد و رقم می سنجد. بهار این انتخاب نشان داد که سالی نکو در پیش نیست.
منتقدین وزارت سید محمد بطحایی بر این باورند که عملکرد ضعیف وی در سمت معاونت مالی باعث نگرانی معلمان و نهایتا عزل دکتر فانی از سمت وزارت آموزش و پرورش شد. عملکردی که تا به حال مورد دفاع قرار نگرفته است. نگاه غیر تربیتی و صرفا اقتصادی و تعدیل هزینه ها و خصوصی سازی آموزش در معاونت توسعه و پشتیبانی وزارتخانه، بزودی انتقادات را متوجه وزیر خواهد کرد.
نارضایتی فرهنگیان، به کرات و به طور دائم، استیضاح نمایندگان را به دنبال خواهد داشت. انتخابات مجلس در پیش است و هیچ نعمتی برای نمایندگان بهتر از استیضاح و رأی عدم اعتماد وزیر آموزش و پرورش نیست. « ای کشته، که را کشتی تا کشته شدی زار ».
به هنگام رأی اعتماد کابینه، حامیان سید محمد بطحایی بر این باور بودند که وزیر می بایست از بدنه آموزش و پرورش باشد. در صورت پذیرش این تفکر و عملکرد قابل نقد معاون پشتیبانی نباید پرسید که چرا معاون وزیر از بدنه آموزش و پرورش انتخاب نشده است.
نباید از کسانی که تصدق نامه هایی به سبک قاجاریه برای انتصاب یک مدیرکل می نگارند، پرسید چرا عملکرد معاون وزیر در این روزهای پرکار کمیسیون تلفیق مورد ارزیابی قرار نمی گیرد ؟
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید