مقارن به ۳۸ سال از دمیدن فرمان تشکیل سازمان نهضت سوادآموزی در صور سپری گشته و نهادی که طلیعه ظهورش با محو و سلّاخی دیو بی سوادی آب بندی شده ، علی العجاله با عقد اخوت ابدی با این پدیده یقیناً باید با تولد روزافزون جاماندگان از تحصیل،آن را از سِکانس مُهمَل با سوژه ادغام یا انحلال مبرا دانست ولی آنچه در این برهه از زمان ، ناقوس بی عدالتی را به تحرک واداشته و ما را بر کرسی قضاوت نشانده اجحافات مبذول شده در حق آموزش دهندگان نهاد مذکور که علی رغم سواد پداکوژیک و مُلبِّس به جامه ی پیغمبری از نام معلم مبرّا و از دیرباز آموزشیار خطاب و عجالتاً از مدت طویل و مدیدی تا به امروز با تدبیر سُکانداران و مقرّبین این نهاد و پرده برداشتن از خط و مشی ها و عقاید پوسیده ای که ماسک دانش برچهره زده با مَسخِ نام به آموزش دهنده و امحاء برخی موارد حقوقی و تراکم گسل های متعدد تبعیض و تصمیمات محفلی و برنامه های حزین مورث عدول به سیاست استثمار و پَسرَفت و سایه گستری تلخ زیستی و تلخ کامی بر معیشت آنان گردیده و فی المثال با عدم شفاف سازی در اعلام سرانه سوادآموزی و متمایز بودن این نرخ و کسورات سلیقه ای آن در استانها و شهرستانهای کشور و ملزم نمودن آموزش دهنده به سبب دریافت حق الزحمه به انعقاد قرارداد سفید امضا با مؤسساتی که مطابق مصوبه 21 / 9 / 85 شورای عالی انقلاب فرهنگی و رویش مصوبه 23 / 7 / 92 بنا به پیشنهاد رئیس سازمان نهضت سوادآموزی به شورای مذکور مبنی بر اینکه « نهاد مربوطه تنها ارائه خدمات سوادآموزی را راهبری کند و تدریجاً از مباشرت و تصدی مستقیم امر سوادآموزی به مدیریت فرآیند سوادآموزی روی آورد » پیشنهادی که مع الوصف رنگ و بوی دیگر به خود گرفته و بانی قلیل سازی سفره و تقسیم نان آموزش دهندگان با مؤسساتی منجر شده که علی الظاهر با اسامی وَسیم و مزین همچو مؤسسات مکتب القرآن و بسیج سازندگی و سازمان بهزیستی کشور و...امّا باطناً با سیاستهای عنکبوتی و منسوج سعی در وصال به سودجویی های مادی و منفعت طلبی های مکنون خود داشته و با انحاء مختلف از ایفای مواد ۲۸و ۳۸ قانون تأمین اجتماعی سرباز زدند و علی رغم عدم مساعدت چشمگیر در شناسایی و جذب افراد کم سواد و بی سواد از جانب این ارگانها و ناکامی در نیل به تحقق اهداف نگرشی،شناختی و مهارتی سازمان نهضت سوادآموزی مِن باب ریشه کنی بی سوادی در بین گروه سنی ۴۹-10 سال در برنامه پنج ساله پنجم توسعه، مبین آن خواهد بود که حنای حمایت و پشتیبانی این نهاد از مربیانش بی رنگ تر از هر مقطعی گشته است.
به راستی سازمان مزبور با رهسپاری آنان به سوی این مقاطعه کاران و رَتق و فَتق امور به دنبال کدام اهداف و چشم اندازهای فراسوی خویش بوده که اینگونه آسمان و ریسمان به هم بافته و علی القاعده با دریافت اعتبار358 میلیارد و 148 میلیون و 400 هزار تومان در بودجه سال آینده کدام عقل و منطق انسانی حکم می کند که چنین نهاد انقلابی و تربیتی که صاحب منصبان آن پیوسته فلسفه وجودی اش را با چنان دَبدَبه و کَوکَبه در بوق و کرنا می نوازند با تحمیل برخی وظایف خود به دیگر نهادها و انعقاد تفاهم نامه با آنها تنها جهت گریز از تعهد جذب و استخدام مربیانش چنین کلاف دَرهَم و بَرهَم و معبر دالان واری شکل دهد که خود نیزدر تمییز سرنخ آن مات و مبهوت بماند ؟
حقیقتاً با وجود تجلی ژست های حامی و مقید قانون رئیس این نهاد از آموزش دهندگان خویش علی ای حال با دریغ از اعطاء یک برگ نسخه قرارداد توسط این مؤسسات به آنها در برابر کابوس عدم تقبل تعهداتشان باید به کدام مرجع و نهادی پناه برند و از حیث احقاق حق خود درب آن دقُ الباب نمایند؟
آیا حتی زیبنده نبود در مراسم گرامیداشت سالروز تشکیل این نهاد در عوضِ نثار خَروار خَروار اظهارات کلیشه ای و تکرار نطق های سنوات گذشته و برجسته نمودن اقدامات نخ نما و ابراز تقدیر و اِحاله فوج فوج تمجیدات به یکدیگر، از این متولیان گُمنام که از رِجحان بِلامُرجَّح به ستوه آمده و علی الدّوام از پشت شیشه انگشت به دهان نظاره گر انتصاب خدمات و اهتمامات خویش به سایر مسئولین و شیرین کام ساختن آنها در ارائه گزارش سالانه عملکرد خود ، تقریظی هرچند ناچیز و کلامی به عمل آید؟
به ضِرسِ قاطع ما مستوجب بسی تحیّر و شگفتی است که اعتراضات صنفی این مربیان مُطیع و مُنقاد با اقدام بِزَن بهادُری این نهاد که خود را داعیه دار بیرق نجات و نگاهبانی نیروهایش قلمداد نموده با مَنِش و ترفند کیش و مات موجد چیرگی مُنتَقِم بر مُنتَقِد گردد و مع الوصف با انحلال و تعلیق کلاسهای آموزش دهندگان بر طبل بی عدالتی بکوبد و با نگاهی از عرش به فرش آنها را تافته ای جدا بافته لحاظ و سخنان مطالبه گریشان را عاری از نظم و نَسَق معرفی و در مُخیّله و نظام ذهنی خویش آنها را اَلکَن و اَبکَم به تصویر کِشد ، گرچه به زَعم ما نباید به باد ذهول سپرد که دیگر مَتَرسَکِ ارعاب و تهدید در دل یک معلم فَزَع و جَزَع به پا نخواهد نمود و دستانی که مُتأثّر از روح های زُمُخت به سیاه نمایی و نَهیب و استیلا بر مُقدّرات و ایجاد اختناق مبادرت ورزد ،به اندک آه و فَغانی در آستین فرو رَوَد و فارغ از اینکه دگر بار قنوت گیرد و رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنیا حَسَنه...سر دهد!
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید