چاپ کردن این صفحه

حمید قاسمی

شکوائیه ها و گلایه های نیروهای خرید خدمات آموزشی به ریاست محترم جمهور : اساساً بنا نیست واژه ای به نام احساس مسئولیت و پاسخگویی در قاموس مدیریت کشور جایی برای خود باز کند!

چرا باید در دولت تدبیر و امید مدرّسی از کوچکترین مزایای شغلی که یقیناً ندای دردشان تاکنون به گوش مبارک رسیده محروم و بی بهره باشند/ آیا از طیب خاطر برده اید که اینان به چه نحو باید در این گیر و دار مخارج سرسام آور،چرخ زندگی چرخانده و بهر چه امیدی ماهها دندان صبر بر جگر نهاده و صبوری توشه راه خویش سازند؟ جسارتاً اندکی روشنگری بفرمائید که چرا این کاستی ها و نقیصه ها صرفاً باید گریبانگیر آموزش و پرورش باشد/ به راستی چرا وقت ارزیابی و ارزشیابی که فرا رسد به جد مورد مؤاخذه  قرار گرفته و بدون اینکه مو لای درز کارهایمان رَود،باید بی ذمیم و بی آلایش یک «معلم کارآمد» باشیم ولی زمانی که بحث حقوق و مزایا به میان آید معلم نبوده و جز نیروهای خرید خدمات محسوب می شویم/ چرا باید ساعات هنر و تربیت بدنی علی رغم حضوردر مدرسه باز از حقوق ناچیزمان کسر گردد/ با آنکه در سالهای گذشته ردیف بودجه ای تحت عنوان کیفیت بخشی به آموزش و پرورش تعیین شده و با وجود جای گرفتن اعتبارهای طرح خرید خدمات آموزشی نیز دراین ردیف،مع الاسف با دست به گریبان بودن آموزش و پرورش با مشکلات متعدد این اعتبار در سایر بخش ها صرف، و نیروهای مزبور را از دریافت معوقات خود مبرّا ساخت...

مشکلات و مسائل معلمان و نیروهای خرید خدمات آموزشی در آموزش و پرورش

جناب آقای دکتر حسن روحانی

به خوبی مستحضرید که پیشرفت و ترقی یک کشور تنها از آموزش و پرورش آن می گذرد اما به شرطی که این آینده پروران وزارت مزبور دغدغه خاطری به جز آموزش و پرورش در مخیّله ی خود نگنجانده باشند،مع الوصف ما نیروهای خرید خدمات آموزشی که به منظور پوشش کامل دانش آموزان لازم التعلیم،ابتدائاً در مناطقی که وزارت آموزش و پرورش با کمبود مبرم نیرو مواجه بوده و امروزه در اکثر نقاط کشور،دعوت نیاز را لبیک گفته و در راستای ماده ۴۱ قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت به یاری دولت و وزارت مذکور که فی الحال در حالت کما به سر برده و عصاکشان و پاورچین پاورچین قدم می نهد،شتافته تا هم باری از دوش آن برداشته و هم بتوانند بسیاری از دانش آموزان بازمانده از تحصیل و یا محصّلینی که به دلیل حساسیت های قومی و مذهبی در برخی استانها از قبیل سیستان و بلوچستان،خراسان شمالی و کرمان قادر به ادامه تحصیل نبودند،جذب و تحت پوشش نظام تعلیم و تربیت قرارداده و در این پویش شکل گرفته تا به امروز از آموزشهای ضمن خدمت و بدو خدمت بی بهره نبوده ایم و با داشتن انگیزه کافی به بهبود وضعیت کیفیت آموزشی مساعدت شایانی نموده و با شور و اشتیاق وصف ناپذیر در روستاهای صعب العبور و دورافتاده با فقدان امکانات و فاقد مدرسه و حتّی عاری از امکانات اولیه زندگی به کسوت معلمی عشق ورزیده که اظهارات مسئولین زیربط نیز مهر تأیید و گویای این ادعاست و علی رغم آنکه از نگاه مسئولان معلم خطاب نشده و تنها جز نیروهای خرید خدمات آموزشی محسوب می شویم گله و شکایتی نداشته و زخم های دل خویش رافی الواقع تنها با شنیدن کلمه «معلم» از زبان دانش آموزان مرهم و تسکین بخشیده و به آن می بالیم و با آنکه معلمان رسمی از تبعیض بین خود با سایر کارکنان و حق تشکّل و احقاق حق خود سخن می گویند ما از سالهای خدمت با حقوق بسیار قلیل و بهره کشی مدارس سخن می رانیم و علی ای حال در تأمین مایحتاج فردی زندگی مسکوت مانده ایم.

 

جناب آقای رئیس جمهور

قطعاً التفات دارید که طبق آموزه پیامبر عزیز مان که فرموده اند: «حق کارگر را بدهید قبل از اینکه عَرق جبینش خشک شود» پر واضح است آنچه که اکنون در یک کشور اسلامی نظاره گرش هستیم چیزی کاملاً خلاف این آموزه هاست،آیا از منظر جنابعالی آموزه ها به اشتباه آموخته شده اند یا تبصره هایی عند الامکان وجود دارد که ما از آن بی اطّلاعیم؟

چرا باید در دولت تدبیر و امید مدرّسی از کوچکترین مزایای شغلی که یقیناً ندای دردشان تاکنون به گوش مبارک رسیده محروم و بی بهره باشند؟

آیا از طیب خاطر برده اید که اینان به چه نحو باید در این گیر و دار مخارج سرسام آور،چرخ زندگی چرخانده و بهر چه امیدی ماهها دندان صبر بر جگر نهاده و صبوری توشه راه خویش سازند؟ جسارتاً اندکی روشنگری بفرمائید که چرا این کاستی ها و نقیصه ها صرفاً باید گریبانگیر آموزش و پرورش باشد؟

 

جناب آقای دکتر حسن روحانی

 چرا باید در دولت تدبیر و امید مدرّسی از کوچکترین مزایای شغلی که یقیناً ندای دردشان تاکنون به گوش مبارک رسیده محروم و بی بهره باشندبه خوبی واقفید که تضمین حداقل های شغلی در هر نهاد و سازمانی و با هر شکل قرارداد و استخدامی،الزامی و حیاتی است،پس چرا باید این اقشار  معرّا و آینده پرور از تبعیض و بی عدالتی برخود بپیچند و با بی مهری و خلف وعده های متولیان مواجه و در هاله ای ازابهام و یأس غوطه ور باشند؟

شوربختانه از معوقات و حق الزحمه ی سال گذشته تنها بخش اندکی از آن،آن هم به صورت قطره چکانی اخذ و علی العجاله نیز با گذشت دو ماه از سال تحصیلی جدید ،ریالی دریافتی نداشته و مبرهن است ادامه چنین وضع اسف باری خارج از توان و اراده ماست.

شایان ذکر است برخی از همکاران ما متأهل و ساکن منازل استیجاری و بعضاً دارای بیماران صعب العلاج بوده و هیچ گونه کورسوی امیدی به بهبود وضعیت شغلی و معیشتی خویش در عمق وجودشان احساس و یا تبادر آینده ای روشن با امنیت شغلی مکفی را با ادامه روند کنونی بیشتر شبیه به افسانه متصور دانسته و ادامه همکاری را بهره کشی و استثمار قلمداد می کنند.

آیا سزاوار نیست گام نافع و نافذی در جهت مرتفع سازی مشکلات عدیده ی ما تحت زعامت جنابعالی برداشته شود؟

 

جناب آقای رئیس جمهور

به تلخی باید عنوان کرد که عَرقِ کارکردَنمان خشک می شود ولیکن بدون دریافت مزد و منّت روزی هزار مرتبه نزد خانواده،خیسِ عَرَق می شویم و فی المثال سال گذشته موعد تحویل سال نو با عدم تحقق وعده مسئولین  با جیب خالی و دست تهی و انبوه بدهی برسر سفره عید نشستیم و تنها پایین انداختن سر شرمندگی و نگاه خِجل روزیمان گشت.

به راستی چرا وقت ارزیابی و ارزشیابی که فرا رسد به جد مورد مؤاخذه  قرار گرفته و بدون اینکه مو لای درز کارهایمان رَود،باید بی ذمیم و بی آلایش یک «معلم کارآمد» باشیم ولی زمانی که بحث حقوق و مزایا به میان آید معلم نبوده و جز نیروهای خرید خدمات محسوب می شویم؟

فی البداهه آنچه به ذهن خطور می کند آن است که چرا باید حق پرداخت بیمه به شرط کسر از حقوق پشیزمان باشد و چرا باید چهارماه بیکار و بدون دریافت حقوق و بیمه باشیم؟

حقیقتاً چرا باید ساعات هنر و تربیت بدنی علی رغم حضوردر مدرسه باز از حقوق ناچیزمان کسر گردد؟

مشکلات و مسائل معلمان و نیروهای خرید خدمات آموزشی در آموزش و پرورش

گویا اساساً بنا نیست واژه ای به نام احساس مسئولیت و پاسخگویی در قاموس مدیریت کشور جایی برای خود باز کند،آیا زیبنده نیست با این واگویه ها دستی از عدالت و تدبیر جنابعالی برون آید و در کالبد حیات این جان پاشان عرصه ی علم و ادب کشور که از رجحان بلا مُرجّح به ستوه آمده اند جانی دوباره بدمد؟

 

جناب آقای رئیس جمهور

گفتنی است با آنکه در سالهای گذشته ردیف بودجه ای تحت عنوان کیفیت بخشی به آموزش و پرورش تعیین شده و با وجود جای گرفتن اعتبارهای طرح خرید خدمات آموزشی نیز دراین ردیف،مع الاسف با دست به گریبان بودن آموزش و پرورش با مشکلات متعدد این اعتبار در سایر بخش ها صرف، و نیروهای مزبور را از دریافت معوقات خود مبرّا ساخت،لذا بااین اوصاف آیا بایسته و شایسته نیست در زمان ارائه لایحه بودجه ی سال آینده ردیف جداگانه ای تحت این عنوان لحاظ شود تا این معلمان بی بدیل نیزاز حقوق وبیمه وسایر مزایای عادلانه بهره مند گردند و ساختار سیستم آموزشی و تربیتی کشور را اندکی از سبک «فشل سازی » رهایی و به «چابک سازی» مقارن سازیم؟


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

پنج شنبه, 15 آذر 1396 11:38 خوانده شده: 1306 دفعه

در همین زمینه بخوانید: